وصیت نامه شهيد محمد نعمت الهی؛
از آنهايی كه تاكنون در اين مسئله بی تفاوت مانده اند می خواهم كه قدري بخود بيايند و فكر كنند. آنهائي كه مي گويند ما را به جبهه چكار؟ مگر شما مسلمان نيستيد؟ آيا امام را قبول نداريد؟ اگر اينها را قبول داريد هيچ دليلي ندارد كه بگویید ما را به جبهه و جنگ چكار!
قدری به كارهايتان فكر كنيد!


نوید شاهد فارس: شهيد محمد نعمت الهی در هشتم فروردين ماه 1345 در خانواده ای مسلمان و مستضعف ديده به جهان گشود.  تحصیلات خود را تا مقطع دوم متوسطه گذراند با آغاز جنگ تحمیلی به جبهه رفت و سرانجام در سوم خرداد ماه 1361 به شهادت رسید.


(متن وصیت نامه)

من المومنين رجال صدقوا ما عاهدوا...
فمنهم من قضی نحبه ومنهم من ينتظر و مابدلوا تبدیلا.
برخی از آن مومنان بزرگ مردانی هستند كه به عهد و پيماني كه با خدا بسته اند كاملا وفا كردند، تا براه خدا شهيد شده اند و برخی به انتظار فيض شهادت مقاومت كرده و هيچ عهد خود را تغيير ندادند.
اي دشمن بدان كه اگر مرا به عميق ترين نقاط اقيانوس بياندازی باز از عمق آب از ته قلب فرياد خواهم كشيد: الله اكبر، لااله الاالله محمد رسول الله ،خميني روح اله.

خداوندا به خداونديت سوگند ميخورم به جبهه نياز دارم. زيرا آنجا دانشگاه انسان سازی است و ميدانم با رفتن به آنجا آدم مي شوم. آدم شدنم در گرو اين است كه به من يقين بيشتری عطا فرمائي تا بتوانم بهتر تو را بشناسم و بهتر بتوانم خدمت كنم وبرای بهتر خدمت كردن .
بار خدايا از تو ميخواهم كه يك لحظه مرا بخودم وامگذاری زيرا اگر واگذاری خود را نمی شناسم و خود را از ديگران بالاتر ميدانم وبه  منشاء خلقت خود فكرنمی كنم، كه ازچه چيزی بوجود آمده ام. ما انسانها با وجود من من گفتنهايمان از آب گنديده بوجود آمده ايم.

خدايا من خودم را از هر چيز و هركس پايين تر ميدانم چون تمام موجودات به تسبيح و سپاس خداوند مشغولند ولی  ما انسانها قادر نيستيم لحظه ای با آرامش كامل و بدون دغدغه تسبيح خدا را گوئيم.
خدايا اين جان ناقابل را در راه قرآن فدا مي كنم و درخواستم از تو اين است كه امام امت را تا انقلاب مهدي نگهداری.
يك پيام به امت حزب الله دارم و آن اينكه: انقلاب را جدا ياری كنيد. ياری كردن انقلاب  تنها رای آری دادن نيست. بلكه مسئله نگه داشتن رای آری مطرح است.

از آنهايكه تاكنون در اين مسئله بی تفاوت مانده اند می خواهم كه قدري بخود بيايند وفكر كنند. آنهائي كه مي گويند ما را به جبهه چكار؟ مگر شما مسلمان نيستيد؟ آيا امام را قبول نداريد؟ اگر اينها را قبول داريد هيچ دليلي ندارد كه بگویید ما را به جبهه و جنگ چكار! چون امام اين نائب واقعي امام زمان مي گويد:عزت و شرف ما در گروه همين جنگ است. و اگر به مسائل ديني هم پايبند نيستيد و از گفته امام  و دين بيزار هستيد لااقل ايراني آزاده باشيد. و كمي فكر كنيد آيا شما ناموس نداريد؟ آيا وجدان نداريد؟ كجا رفت غيرت و مردانگي؟ اگر اين را هم نداريد از هر موجود پست جهان پست تر هستيد.

و از اين افراد و منافقان كور دل مي خواهم كه كمی بخود آيند و ببينند تا چه درجه به منجلاب سختی و رذالت و بدبختی و نفهمی فرو رفته ايد. شما منافقان كه می گفتيد:ارتش رژيم شاه بايد بكلی عوض شود و ارتشی از بطن مردم بوجود آيد آيا سپاه، يك ارتش از بطن مردم نيست؟ اگر ميگوئيد نيست وای بر نفهمي و پستي  شما.
قدری  به كارهايتان فكر كنيد! آيا كشتن يك پيرمرد ناتوان و يا سوزاندن مردم بی دفاع و بچه های خردسال در اتوبوس نبرد با باطل است؟ پس واي بر شما كه "خسرالدنيا و الاخره" هستيد.ا
اگر آن رهبرانتان واقعا مرد هستند و ميخواهند برای وطن كار كنند، چرا با چادر زنانه از وطن فرار می كنند و به اجنبي پناهنده مي شوند. تا كجا ناداني و جهل. اين ملت راه خود را انتخاب كرده و شما را كاملا مي شناسند.اين همان ملتی  است كه رسول الله وعده داده است.

در پايان از خانواده ام می خواهم كه براي من گريه نكنند. زيرا گريه كردن فقط برای  امام حسين است وبه فكر او باشيد و اينكه او كه بوده و برای كه و چه شهيد شده است.با چند قطره گريه عقده هاي قلب را خالي نكنيد.بلكه اشكها را تبديل به انديشه نمائيد.
بر سنگ قبرم بنويسيد پر كاهي تقديم به ساحت كبريايی الله.
از دوستان و اشنايان ميخواهم كه مرا حلال كرده وبه بزرگي خود ببخشند.در ضمن مخصوصا تاكيد ميكنم كه نماز جماعت و جمعه را سبك نشماريد.
خدايا خدايا تا انقلاب  مهدي خميني را نگهدار.

انتهای متن/
منبع: پرونده فرهنگی، مرکز اسناد ایثارگران فارس  

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده