چهارشنبه, ۰۲ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۰۰
برادرزاده‌ام در زمان شروع جنگ عراق عليه ايران، در خرمشهر به كار تجارت مشغول بود و چون اين گاو صندوق بزرگ بود، پرونده‌هاي شركت را در آن نگهداري مي‌كرد و يك گاو صندوق كوچكي داشت كه جاي پول و اسناد بهادار در آن بوده است.


داستان عجيب يك گاوصندوق در جريان آزادي خرمشهر


نوید شاهد:

عظيمزاده تبريزي، حكايت گاوصندوقي را بيان ميكند كه زماني پدرش از روسيه به ايران آورد. اين گاو صندوق، بعد از وي به برادر آقاي عظيمزاده و سپس به برادرزاده او رسيد. اما بشنويد كه سرنوشت اين گاو صندوق كه در خرمشهر بود چه شد:

برادرزادهام در زمان شروع جنگ عراق عليه ايران، در خرمشهر به كار تجارت مشغول بود و چون اين گاو صندوق بزرگ بود، پروندههاي شركت را در آن نگهداري ميكرد و يك گاو صندوق كوچكي داشت كه جاي پول و اسناد بهادار در آن بوده است.

وي در زمان حمله عراقيها، تمام پول خود و طلاي همسرش را در آن گذاشته و آنجا را ترك ميكنند. عراقيها با دست پيدا كردن به اين دفتر، گاو صندوق بزرگ را با دستگاه جوش برش ميدهند ولي جز پرونده، چيزي پيدا نميكنند و از روي عصبانيت گاو صندوق كوچك را به رگبار ميبندند و ميروند... .

پس از اتمام جنگ، برادزادهام گاو صندوق كوچك را باز ميكند و تمام پول و طلاها را دست نخورده مييابد... .

منبع: صدای پای مهاجر،علی والایی، نشر نی، خاطرات مقاومت مردمی خرمشهر، سال 1380، اهواز.


در همین زمینه در نوید شاهد بخوانید:


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده