شهید ابوطالب عزمی پس از مدتی فعالیت در سپاه پاسداران، مسئولیت روابط عمومی سپاه را پذیرفت و در این راستا نیز بسیار تلاش کرد و حتی برای راه‌اندازی پایگاه مقاومت از فروش موتورسیکلت شخصی‌اش نیز دریغ نکرد تا محل مناسبی را برای تجمع، هدایت و روشنگری نوجوانان و جوانان فراهم آورد.
به گزارش نویدشاهدگیلان شهید ابوطالب عزمی کوچصفهانی در تاریخ 19 آبان 1341 در خانواده‌ای مؤمن و مذهبی در شهرستان آستانه‌اشرفیه دیده به جهان گشود.

وی تحت تربیت پدر و مادر مکرمه‌اش با اسلام آشنا و با سیره و زندگی ائمه هدی علیه‌السلام انس گرفت و قبل از ورود به مدرسه ابتدا برای فراگیری و قرائت قرآن مجید به مکتب‌خانه رفت.

او تحصیلات ابتدایی را تا مقطع دبیرستان در شهرستان آستانه‌اشرفیه سپری کرد و در حین تحصیل برای کسب اطلاعات به مطالعه کتاب‌های غیردرسی هم علاقه‌مند بود.

ابوطالب در ایام اوقات فراغت همره با دوستانش به کوهنوردی، راهپیمایی و مسافرت‌های زیارتی می‌رفت و در فرصت‌های مناسب سعی می‌کرد پدرش را در کارهای مغازه یاری کند.

وی با اوج‌گیری فعالیت مردم مسلمان و مبارز علیه حکومت ستم‌شاهی، همراه با برادر شهیدش محمدحسین عزمی و دیگر جوانان پرشور و انقلابی آستانه‌اشرفیه در تظاهرات خیابانی شرکت و با دست‌نویس کردن پیام‌های حضرت امام خمینی (ره) اقدام به توزیع آن‌ها می‌کرد و به‌این‌ترتیب انزجار خود را از حکومت استبداد پهلوی اعلام می‌کرد.

شهید ابوطالب عزمی در جهت روشنگری در برپایی جلسات مذهبی و بحث و انتقاد برای جذب جوانان و نوجوانان آستانه‌اشرفیه تلاش فراوان کرد و با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، رشد فکری و عقیدتی سیاسی خود را به اوج رساند.

وی در برخورد با منافقین و دیگر گروه‌های فریب‌خورده بسیار جدی بود، اما با برخورد منطقی و استدلالی خود تأثیر عالی بر روی آنان می‌گذاشت.

او با تشکیل سپاه پاسداران به دستور امام و مقتدایش به عضویت بسیج و سپاه شهرستان آستانه‌اشرفیه درآمد تا به‌این‌ترتیب بیشتر از نظام مقدس جمهوری اسلامی که به برکت خون هزاران شهید بدست آمده بود حراست و پاسداری کند.

ابوطالب پس از مدتی مسئولیت روابط عمومی سپاه را پذیرفت و در این راستا نیز بسیار تلاش کرد و حتی برای راه‌اندازی پایگاه مقاومت از فروش موتورسیکلت شخصی‌اش نیز دریغ نکرد تا محل مناسبی را برای تجمع، هدایت و روشنگری نوجوانان و جوانان فراهم آورد.

وی با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه کشورمان بسیار تلاش کرد تا موافقت مسئولین سپاه را برای اعزام به جبهه‌های نبرد با دشمنان بعثی جلب کند و سرانجام نیز موفق شد تا در عملیات فتح المبین شرکت کند.

او پس از مدتی مسئولیت تدارکات و پشتیبانی سپاه آستانه‌اشرفیه را بر عهده گرفت و پس‌ازآن چندین مرحله به غرب کشور اعزام شد.

ابوطالب در سال 1361 با دختری مؤمنه زندگی مشترکش را بنا نهاد و ثمره این پیوند مقدس دو فرزند پسر به نام‌های محمدحسین و محمدحسن است که امروز این فرزندان در سنگر علم و دانش و در دانشگاه ادامه‌دهنده راه پدر بزرگوارشان هستند.

وی پس از شهادت برادرش محمدحسین و سایر دوستان و یاران نزدیک خود در عزمش راسخ و استوارتر گشت و درحالی‌که شاهد کوچ غریبانه و مظلومانه آنان بود سرانجام با اصرار و پیگیری‌های مکرر موفق شد مسئولین سپاه را راضی نماید تا به نقده کردستان اعزام شود و مسئولیت تدارکات گردان را بپذیرد.

او در کنار رزمندگان به کارهای فرهنگی می‌پرداخت و در برپایی نماز جماعت نیز خیلی اهتمام می‌ورزید و ابوطالب جوانی با اخلاص و آسمانی بود که بسیط زمین را جای ماندن ندانست و دل به مهر دنیای فانی نبست و در جنگ با جنود ابلیس هم پرواز فرشتگان و هم‌نشین با مقربان الهی شد.

شهید ابوطالب عزمی کوچصفهانی سرانجام طی آخرین مأموریتی که به وی و یک گروه 20 نفره برای حفاظت از جاده‌ای در حال ساخت که در منطقه اشنویه داده بودند در شب 23 تیرماه سال 1365 مورد تهاجم وحشیانه نیروهای حزب دموکرات قرار گرفت و پس از درگیری و مبارزه با آنان به‌اتفاق هم‌رزمان دلیرش یکی پس از دیگری مظلومانه شهید شدند و مانند ستارگان پرفروغی در منطقه اشنویه، کردستان به خون خود غلتیدند و شربت گوارای شهادت را سر کشیدند و آسمانی شدند.
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده