به مناسبت سالروز شهادت
شهید رضا قلی زاده فردی بسیار خونگرم مهربان و دلسوز بوده و به صله رحم و خبر گرفتن از خواهر و برادرانش بسیار اهمیت می داد و همیشه این جمله تکیه کلامش بود که « من هرگز تحمل داغ مادرم را ندارم و دوست دارم قبل از او بمیرم»

نوید شاهد گلستان:شهید رضا قلی زاده مقدم فرزند حیدر علی در یکی از زیبا ترین و سرسبز ترین فصول  در  بهار سال 1350 در شهرستان گالیکش در استان گلستان دیده به جهان گشود . او دوران طفولیت خود را در آغوش گرم خانواده ای مومن و متدین و فداکار سپری نمود . وی پس از پا نهادن به سن هفت سالگی در دبستان مدرس گالیکش ثبت نام نمود و دوران ابتدایی را با موفقیت سپری نمود و همچنین دوران راهنمایی را در مدرسه راهنمایی شهید میرزایی و دوران متوسطه را در دبیرستان شهید بهشتی گذراند.

ایشان در حین تحصیل به پدر و مادر خویش کمک می نمود بخصوص در کنار پدر به امورات دامداری و اداره نمودن مغازه قصابی که شغل سخت و پر زحمتی بود نقش فعال و اصلی را داشت .

مروری کوتاه بر زندگی «شهید رضا قلی زاده مقدم»

شهید رضا قلی زاده فردی بسیار خونگرم  مهربان و دلسوز بوده و به صله رحم و خبر گرفتن از خواهر و برادرانش بسیار اهمیت می داد و همیشه این جمله تکیه کلامش بود که « من هرگز تحمل داغ مادرم را ندارم و دوست دارم قبل از او بمیرم».ایشان تابستانها به ورزش رزمی کاراته می پرداخت و در حین تحصیل علاوه بر خواندن کتب درسی به مطالعه کتب غیر درسی مثل داستان و راستان شهید مطهری و گناهان کبیره شهید دستغیب و ... می پرداخت .

شهید رضا قلی زاده بسیار متعصب و با غیرت بودند و به دوستان ضعیفش کمک می کردند و لحظه ای آرام و قرار نداشت .بسیار شجاع و نترس بود و در شبهای زمستان با آنکه 16 سال بیشتر نداشت به تنهایی گوسفندان را پای پیاده به کشتارگاه می برد و ذبح می نمود و هنوز هنوز هوا روشن نشده بود که بر می گشت تا برای رفتن به مدرسه آماده شود. ایشان علاوه بر اینکه سخت کوشانه به پدر کمک می کردند به درس خود هم ادامه می دادند و از تحصیل غافل نمیشد. 

سر انجام ایشان در دوره جوانی برای دفاع از میهن اسلامی و انتقام خون شهدا و مقابله با دشمن بعثی تصمیم به جبهه رفتن نمود . او بسیار مشتاق به حضور در جبهه و جنگ بود و دارای روحیه حماسی بود وبرای رسیدن به سن اعزام به جبهه لحظه شماری می کرد . و همیشه از برادران بزرگترم که به جبهه رفته بودند سوالاتی مکرر در مورد جبهه و جنگ و سلاح و .... می کرد .

او برای رسیدن به روز اعزام که 24 فروردین بود لحظه شماری می کرد و و مانند پرنده ای بود در قفس که برای آزادی تلاش می کند. سرانجام بیست و چهارم فروردین سال 1367 فرارسید و شهید رضا با اشتیاق تمام به جبهه اعزام شد. ایشان با رشادت ها و دلیری های بسیار به مقابله علیه دشمن بعثی پرداخت و پس از چهار روز در منطقه فاور به درجه رفیع شهادت نائل گردید .

منبع:معاونت فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید گلستان/پرونده فرهنگی شهداء

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده