در سالروز شهادت منتشر می شود؛
خداوندا ! ريشه ام را با ريشه اين گلها و ساق و برگشان پيوند بزن تا شايد رمز پاكى و صداقت را از اينان وام گيرم و لايق گلستان تو شوم.
لایق گلستان شهادت/ مروری بر زندگی و کلام شهید «داوود آقا نقی»

نویدشاهد البرز؛ شهید «داود آقا نقی» در مهرماه 1347، از خانواده مذهبی که از راه کشاورزی امرار معاش می کرد دیده به جهان گشود. در این خانواده که عاشق اهل بیت خصوصا حضرت سیدالشهداء هستند، شهید «داود آقا نقی» رشد و نمو کردند و از همان کودکی شیفته آل رسول ا... شد. ایشان در سن هفت سالگی در همان روستای «شهرستانک» شروع به تحصیل کرد و سال دوم راهنمایی در مدرسه آِیة الله شهید «مرتضی مطهری» مشغول علم آموزی بودند که بعد از دوم راهنمایی بنا به دلایلی ایشان دیگر ادامه تحصیل نداد و به تهران مراجعت کرد و در شغل صافکاری اتومبیل مشغول به کار شد.

وی در کنار کارهای دیگر به عضویت بسیج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز در آمده بود و در این نهاد طیبه نیز فعالیتهای چشمگیری داشت.

در سال 1365، بعد از اعزام برادرش به جبهه او نیز مشتاق بود که به جبهه برود تا اینکه در سال 1366، داوطلبانه به سپاه پاسداران کرج مراجعه کرد و به عنوان پاسدار وظیفه در لشکر ده سیدالشهدا و گردان « الهادی» مشغول خدمت شد.

شهید «داوود آقا نقی » در بیست و چهارم اردیبهشت1367، بعد از روزها مجاهدت در جبهه حق علیه باطل در خاک عراق به درجه شهادت رسید و تربت پاک شهید درگلزار شهدای «شهرستانک» نمادی از ایثار و شهامت می باشد.

منقول از برادر شهید است که در همین اثناء بود که او حال و هوای مخصوصی پیدا کرد. طرز حالت و رفتار او دیگر زمینی نبود و این به وضوح در چهره ایشان مشخص بود. یادم می آید که بنده در نیروی سپاه پاسدران مشغول انجام وظیفه بود و ایشان از منطقه برگشته بود مدت تقریبا پانزده یا شانزده ساعت با هم بودیم. وقتی از همدیگر خداحافظی کردم وقتی از هم فاصله پیدا کردیم مقداری که من حرکت کردم متوجه شدم دستی بر شانه ام خورد وقتی برگشتم دیدم شهید داوود عزیز می باشد که دیدم. گفت: برادر بیا یکبار دیگر همدیگر را ببوسیم که خود این خود حکایت از این داشت که ایشان هر چه زودتر به مقصود خود نائل می شوند.

لایق گلستان شهادت/ مروری بر زندگی و کلام شهید «داوود آقا نقی»

شهید «داوود آقا نقی» در وصیت نامه خود چنین آورده است:

«به نام الله به ياد الله و براى الله»

در لحظات آخر چند كلمه اى وصيت مى كنم درود و سلام بر منجى عالم بشريت ولى عصر(عج ) و نايب بر حقش امام امت خمينى كبير(ره) امام مستضعفان و رزمندگان غيور جبهه ها و شهداى به خون خفته كه با نثار خون پاك خود درخت پر بار انقلاب را آبيارى كرده و مى كنند و خواهند كرد. سپاس خداوندى را كه ما را در ايران اسلامى زندگى بخشيده و رهبرى بزرگ به ما عنايت كرده تا از گمراهى نجاتمان دهد و در مسير اسلام به حركت درآورد.

الَّذِينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ» »

كسانى‌كه ايمان آورده و هجرت كردند و در راه خدا با اموال و جان‌هاى خويش جهاد كردند، بزرگ‌ترين درجه را نزد خداوند دارند و اينان همان رستگارانند .آیه بیست سوره توبه

خدايا! اگر گل نيستم در گلستان زمين تو با گلهايى كه ريشه در كوثر عشق دارند همسايه ام. خدايا! تو را به بوى خوش گلهاى گلستانت شميم لطفت را بر من نثار كن تا لياقت درستى اينان بيابم.

خداوندا ! ريشه ام را با ريشه اين گلها و ساق و برگشان پيوند بزن تا شايد رمز پاكى و صداقت را از اينان وام گيرم و لايق گلستان تو شوم. پدر و مادر عزيزم از شما تشكر مي كنم كه مرا پرورش داديد تا در اين برهه از زمان بتوانم به نداى امام عزيزمان لبيك گفته و به جبهه بيايم تا با يارى ديگر برادرانم دشمنان اسلام را از ميان برداريم. اگر به فيض شهادت نايل آمدم ناراحت نشويد و گريه نكنيد كه موجب شادى دشمنان شود و اگر خواستيد گريه كنيد به ياد شهيدان گمنام بگرييد و براى سالار شهيدان عزادارى كنيد.

مادر و پدرم امانتى كه خدا به شما داده بود به صاحب اصلى اش باز گردانيد و هيچكس موقع تحويل امانت ناراحت نمى شود. آفرين بر شما كه اينگونه امانتتان را پس داديد. مادر شما و برادران و خواهرانم را خيلى دوست دارم ولى مادر جان من خدا را خيلى بيشتر از شما دوست دارم. اگر جنازه ام دركربلاى ايران ماند و به دست شما نرسيد ناراحت نشويد و اگر دلتان تنگ شد به مزار شهداى گمنام برويد. خواهران شما وظيفه خود را مي دانيد همچون زينب (س ) باشيد و به اسلام خدمت كنيد تا خداوند از شما راضى باشد.

برادران شما به فرمايشات امام گوش داده و به آن جامه عمل بپوشانيد. دوستان، آشنايان از همگى حلاليت مي طلبم اگر مى خواهيد ادامه دهنده راه شهداء باشيد به جبهه هاى نبرد هجوم آوريد و نگذاريد اسلام در خطر باشد. ما به جبهه نياز داريم تا با جهاد فى سبيل ا... گناهانمان بخشيده شود. دين خدا را يارى كنيد راه امام حسين را در پيش گيريد كه فتح و پيروزى نزديك است. از همگى مى خواهم كه هنگام عزادارى براى اين حقير به ياد شهيدان گمنام باشيد. امام عزيزمان را دعا كنيد و در راه آشنايى بيشتر با قرآن بكوشيد و اگر درموقع نماز وقت بيشترى داريد و اى آنكه با من هم نماز بودى برايم نماز بخوان.

منم سرباز و سردار حسينم

صداى روز پيكارم حسين است

گل فتح و ظفر رويد به راهم

شكوه باغ پر بار حسين است

چه باك از دشنه خونريز دشمن

پناه و ياور و يارم حسين است

بهارمن نگيرد رنگ پاييز

كه رنگ سرخ گلزارم حسين است

به خلوتگاه دل اشكم روان شد

بلور چشم بيدارم حسين است

هراسى از شب وحشت ندارم

منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده