خاطره ای دیگر از سردار رشید اسلام
دوشنبه, ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۱۴:۴۵
موقع شهيد شدن ايشان تمامي كردستان منطقه سلماس سپاه پوش شدند و مي‎گفتند: «پدر ما شهيد شد».


نوید شاهد آذربایجان غربی: فرمانده شهيد «بهلول حسين نژاد» متولد سال 1330، که قبل از انقلاب در نیروی هوایی مشغول بود اما بعد از انقلاب به عضويت كميته انقلاب اسلامي در می آید و بعد از مدتی وارد سپاه شده و از پاسداران فعال سپاه سلماس می شود بطوریکه در مدتی کوتاه مسؤوليت فرماندهي عمليات سپاه سلماس را عهده دار می شود، رشادت ها و جانفشانیهای بسیار در مقابل حزب دموکرات و ضد انقلاب می کند که عاقبت در شب هفدهم اردیبهشت سال 1362 تير كين عوامل ملحد ضدانقلاب ايشان را به همراه دو تن از ديگر ياران خويش به نامهاي اصغر بهفر و علي سنگي در ساعاتی از نصف شب به درجه رفيع شهادت رسانيدند و روح والاي آن شهيد به ملكوت اعلا پيوست در حالي كه تبسم شيريني در لب داشت.


دوران جنگ، سال 1360 بود که در محورهاي كوهستاني در يك جريان احساسي و بحراني قرار گرفتیم؛ حکایت از آنکه شاخه‎ انشعاب شده كنگره چهار از حزب دمكرات بود، در منطقه نیز بنده به همراه مهندس مهدوي (خدا رحمتش کند) و عده‎اي از مسؤولين نظامي شهر از طرف مسئولين سپاه سلماس، واحد اطلاعات سپاه سلماس و مسئول واحد اطلاعات قرارگاه حمزه سيدالشهداء (قرارگاه بعثت سابق)؛ به مقر كميته آرات شمالغرب ماموريت يافتيم و بعد از چندين ساعت مذاكره با مسئولين كنگره چهار و بازديد از نيروهاي درگيري با چته‎هاي حزب منحله دمكرات قرار گذاشتيم. چون ما كاملا از آن درگيري اطمينان نداشتيم، خواستار تحويل جنازه از طرفداران تشكيلات كنگره چهار از چته‎هاي حزب منحله دمكرات شديم. شب كه برگرشتيم و مسؤولين را از جريان با خبر كرديم و صبح بعد كه قرار بود در محل حاضر و دوباره جريان را بررسي كنيم ايشان يعني شهيد بهلول آنقدر تيزهوش و لايق بودند كه خدا رحمت كند مهدي باكري را كه در آن زمان فرمانده عمليات سپاه استان بود كه بلافاصله با نيروي كم و با امكان ناچيز توانستند در عرض دو روز نيمي از منطقه را از لوث وجود دشمن پاك سازي كنند و بعد از دو روز، منطقه‎اي بسيار حساس و صعب عبور و مرزي بنام منطقه پشيران بود كه مسؤول تشكيلات حزب منحله آن منطقه با همراه 40 نفر با چته‎هاي خود تسليم اين فرمانده معظم كردند و اظهار ندامت كردند. 
از ويژگي هاي خاص مديريت ايشان که در خود منطقه و شهر بي‎نظير بود و مخصوصا احترامی خاص به پاسداران مسن و پير داشت و مثل پدر خود به آنها احترام مي‎گذاشت و هميشه آنها را مدنظر مي‎گرفت و حتي چند نفر به صورت نگهبان به واحد اطلاعات مأمور كرده بود كه هر روز به آنها سركشي مي‎كردند و دلجوئي مي‎نمود و هيچوقت خود را پيش آنها به جاي يك فرمانده قلم‎داد نمي‎كرد. ارتباط با روحانيتی كه واقعا در خط امام (راحل) بودند و مخصوصا فرمانده سابق سپاه پاسداران که فرد روحاني و لايق در خط امام بودند، همكاري نزديكي داشتند و هميشه دنبال به جا آوردن واجبات ديني خود بودند.
 واقعا يك فرمانده شجاع و نترس بود و در نبردها در پيش و جلو نيروهاي تحت امر خود حركت مي‎كرد و هميشه يك جمله زمزمه مي‎كرد و مي گفت: «اي كردستان قسم به خون شهدا، برای هر وجب از خاكت، يك شهيد خواهيم داد تا تو را آزاد کنیم».  در نظم انضباط نه تنها در واحد خود بلكه در تشكيلات سپاه بي‎نظير بود. هيچ موقع بي‎نظمي را قبول نمي‎كرد. اوامر اطاعت از ولايت امر و فرماندهي را سرلوحه كارهاي خود مي‎دانست و حتي خوب يادم هست در درگيري ها با اشرار و در موقع موفقيت هيچ وقت غرور و حب نفس نداشت.
 در چندين عمليات، چته‎هاي حزب منحله دستگير و يا اسير ‎شدند اما اصلا به نيروهاي خود اجازه دست زدن به آنها را نمي‎داد و مي‎گفت: بايد به دست عدالت سپرد تا به اعمال آنها برسند. چون ما، براي اجراي عدالت جنگ مي‎كنيم.
يك خاطره‎اي كه از آن شهيد بزرگوار دارم اين بود كه مي‎گفت: به پسرم حقيقت را بگوئيد. 
گفتم: بهلول اين حرف يعني چه؟
 فرمود: من شهيد خواهم شد. مرا رودررو نمي‎توانند بكشند، بلكه عوامل داخلي مرا به شهادت مي‎رسانند و همين هم شد. خوب يادم هست موقع شهيد شدن ايشان تمامي كردستان منطقه سلماس سپاه پوش شدند و مي‎گفتند: «پدر ما شهيد شد».


منبع: اداره اسناد، هنری و انتشارات بنیاد شهید آذربایجان غربی



برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده