در سالروز شهادت منتشر می شود؛
يکشنبه, ۰۹ ارديبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۱۶:۰۳
شهید گرانقدر «ذبیج اله طهماسبی« فرزند «خیراله» به تاریخ پانزدهم دیماه 1341، در «شهربابک» از توابع استان کرمان دیده به جهان گشود. وی پس از سپری کردن دوران کودکی در آغوش گرم خانواده در سن هفت سالگی به مدرسه رفت و شروع به تحصیل نمود و موفق به اخذ دیپلم تجربی گردید.
اسناد / دستخط به یادگار مانده از شهید«ذبیح اله طهماسبی»

نویدشاهد البرز؛ شهید گرانقدر «ذبیح اله طهماسبی» فرزند «خیراله» به تاریخ پانزدهم دیماه 1341، در «شهربابک» از توابع استان کرمان دیده به جهان گشود. وی پس از سپری کردن دوران کودکی در آغوش گرم خانواده در سن هفت سالگی به مدرسه رفت و شروع به تحصیل نمود و موفق به اخذ دیپلم تجربی گردید. وی شش ساله بود که به همراه خانواده به کرج عزیمت نمود و دوران تحصیل را در کرج سپری کرد. وی پس از گرفتن دیپلم در سال 61 وارد کمیته شد و در این ارگان مشغول به خدمت گردید که پس از چند سال خدمت از طریق کمیته به جبهه های جنوب جهت نبرد با کفار اعزام گردید که پس از چند ماه حضور در منطقه سرانجام در تاریخ نهم اردیبهشت 1366، بر اثر اصابت ترکش در منطقه عملیاتی شلمچه بعد از رشادت های فراوان به درجه رفیع شهادت نائل گشت. تربت پاک شهید در گلزار شهدای چهارصد دستگاه مظهر ایثار و استقامت می باشد.


از شهید گرانقدر دستخطی و طرح هایی به یادگار مانده است که در ادامه مطلب مشاهده می کنید:




چراغ ره

اينان كه به قلب كافران تاخته‌اند

نورند و بساط شب برانداخته‌اند

عارف صفتانند كه تا درگه دوست

از شعله‌ي جان چراغ ره ساخته‌اند

آن لاله كه رخ به خون مزين دارد

در ماتم عشق سر به دامن دارد

چون نام شهيد، جسم عريان شهيد

پيراهن آفتاب بر تن دارد

به ياد برادر طباطبائي

****

از خـــــدا جـوئيـــم توفيـق ادب            بي ادب محروم ماند از فيض رب

بي ادب تنها نه خود را داشت بد               بلكــه آتـش بـر همـه آفــــاق زد

****

كوچه عشق

آنكه بجز ردايي خون جامه به بر نمي‌كند

جز به فرود تيغ‌تو، سينه سپر نمي‌كند

كي شود اين دل مرا، خانه عشق خود كسي؟

گر كه چنين كني، دلم، خاك بسر نمي‌كند

اي تو هميشه دادرس، باز به داد من برس

جز تو، بسوي هيچكس، ديده نظر نمي‌كند

پاي مرا به گل منه، داغ مرا به دل منه

گرچه به مرد سوخته، داغ اثر نمي‌كند

كشته راه عشق تو، هر كه شداست خوش بود

كز عم ديگران دگر چاك جگر نمي‌كند

با غمت آنكه ساخته، دل بكسي نباخته

هر كه ترا شناخته، عمر هدر نمي‌كند

****

تا صبح قضا جانب و ليلش به كه باشد                           تا شام قدر رو و سهيلش به كه باشد

هر كس به تمناي وصال است وليكـــن                              تا يار كرا خواهد و ميلش به كه باشد

شكرانه بازوي توانا بگرفتن دست ناتوان است

****

ياران

برخيـز زجان تا به سواران برسيم                                 بر دامن سبز كوهساران برسيـم

اين دشت مخوف جاي ماندن نبود                                  بشتاب كه تا به جمع ياران برسيم

****

هرگز سر بندگي به كس خم نكنم

طفل مي‌گريد چو راه

روي از بد روزگار درهم نكنم

خانه را گم كرده است مي كند

آزاده ز درد عشق پروا نكند

باشد كه در اين ميانه من هم نكنم

از نـاي مسلسـل بشنـو آيه مـرگ اي خصم زبون، بگيردد، دايه مرگ

ما سايه به سايه ميدويم از پي تو تا كم نشود از سر تـو سايـه مـرگ

****

ما بايد اين مسئله را بدانيم كه آن چيزي كه به زندگي مي‌دهند و زندگي را از حالت طفيلي بودن خارج مي‌كند آن مهم است. پس مسئله مرگ مطرح نيست.


قال الرسول الله(ص)

اَحَبُّ الاَعْمالِ اِليَ الله الصَّلاهُ لِوَقْتِها ثلام بِرالْوالِدينَ يهُم الجَهادَ في سَبيل ا .

بهترين كارها نزد خدا نماز بوقت است آنگاه نيكي با پدر و مادر آنگاه جنگ در راه خدا.

خدايا جندالله را كه سوگند به ثارالله در لشكر روح‌الله براي شكستن عدوالله و استقرار حرب‌الله زمينه ساز حكومت جهاني بقيه‌الله است حمايت كرد.

سه چشم در قيامت گريان نخواهند بود

چشم گريان از ترس خدا، ديده‌اي كه از گناه پوشيده باشد چشمي كه شبها براي خدا بيدار بماند

پيامبر(ص)

****

به نام الله پاسدار حرمت خون شهيدان

درخت دوستي بنشان نهال كه كام دل ببار آرد

نهال دشمني بركن كه رنج بيشمار آرد


              مادر
طنین نعره ام برپاست مادر  *  تفنگم بر زمین تنهاست مادر
غریبانه نمردم در بیابان   *  سرم بر دامن زهراست مادر






برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده