در سالروز شهادت منتشر می شود؛
جدا جای شما و علی ­الخصوص آن جمعی که آن شبها در مدرسه در کنار هم بودیم خالی است. هر موقع یاد آن روزها می­ افتم حسرتش به دلم می­ ماند که کاش می­ شد یکبار دیگر آن محفل تشکیل می شد.
نامه به یادگار مانده از شهید« ذبیح الله طهماسبی» ؛ به یاد محفل دوستی

نویدشاهد البرز؛ شهید گرانقدر «ذبیج اله طهماسبی» فرزند «خیراله» به تاریخ پانزدهم دیماه 1341، در «شهربابک» از توابع استان کرمان دیده به جهان گشود. وی پس از سپری کردن دوران کودکی در آغوش گرم خانواده در سن هفت سالگی به مدرسه رفت و شروع به تحصیل نمود و موفق به اخذ دیپلم تجربی گردید. وی شش ساله بود که به همراه خانواده به کرج عزیمت نمود و دوران تحصیل را در کرج سپری کرد. وی پس از گرفتن دیپلم در سال 61 وارد کمیته شد و در این ارگان مشغول به خدمت گردید که پس از چند سال خدمت از طریق کمیته به جبهه های جنوب جهت نبرد با کفار اعزام گردید که پس از چند ماه حضور در منطقه سرانجام در تاریخ نهم اردیبهشت 1366، بر اثر اصابت ترکش در منطقه عملیاتی شلمچه بعد از رشادت های فراوان به درجه رفیع شهادت نائل گشت. تربت پاک شهید در گلزار شهدای چهارصد دستگاه مظهر ایثار و استقامت می باشد.

نامه به یادگار مانده از شهید« ذبیح الله طهماسبی» ؛ به یاد محفل دوستی

نامه به یادگار مانده از شهید گرانقدر « ذبیح الله طهماسبی»

بسم الله الرحمن الرحيم

با سلام به محضر مقدس حضرت بقیه ا... الاعظم امام مهدی (عج) و نایب بزرگوارش امام امت و با درود و سلام به ارواح پاک و طیبه شهیدان.

خدمت برادر بزرگوارم سلام علیکم؛

محسن جان! امیدوارم حالت خوب باشد و کسالتی عارض وجود شریفتان نشود و همواره در کمال عافیت و سلامت روح و جسم به حراست از دستاوردهای خون شهیدان و پاسداری از سنگرهای ایدئولوژی اسلامی موفق و موید بوده و باشید. اگر از حال دوست حقیر و سراپا تقصیر خود خواسته باشید به حمدا... سلامتی برقرار است. برادر محسن الان که نامه را می نویسم ساعت 9:30 شب دوشنبه سوم بهمن است. در چادر زیر نور فانوس نشسته­ ام و عده ­ای از برادران در محوطه اردوگاه مشغول نوحه خوانی و سینه ­زنی هستند و به قول معروف حالی دارند و ما نیز در کنار آنها و از برکت وجود آنها سرحالیم. جدا جای شما و علی ­الخصوص آن جمعی که آن شبها در مدرسه در کنار هم بودیم خالی است. هر موقع یاد آن روزها می­افتم حسرتش به دلم می­ ماند که کاش می­ شد یکبار دیگر آن محفل تشکیل می شد . ولی باکی نیست که اگر خداوند یاریمان کند و به حال خود وانگذارد آن جمع­ ها را در دنیای باقی تشکیل می دهیم. انشاءا...

و اما بعد امیدوارم بنده را ببخشید از اینکه آنروز که قرار بود برویم نمایشگاه نتوانستم بیش از ساعت 15 :10 منتظر بمانم از قول ما به برادر احمدی خیلی خیلی سلام برسان و بفرمایید شرمنده­ ام از اینکه موفق نشدم بیایم عرض ارادت کنم و اگر توانستی آدرسش را برایم بفرست.

خدمت برادران صدوقی ، گلدی ، شاه میر و... سلام برسان

چندی است دلا از عشق غافل شده­ ای*** گویا که اسیر دام باطل شده ­ای

همواره به راه عافیت ره رسیدی *** ای وای به من مگر تو عاقل شده ­ای

نامه به یادگار مانده از شهید« ذبیح الله طهماسبی» ؛ به یاد محفل دوستینامه به یادگار مانده از شهید« ذبیح الله طهماسبی» ؛ به یاد محفل دوستی

منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده