نوید شاهد مازندران،وصیت نامه روحانی شهید ارسلان حق پرست متولد 1 فروردین 1342 در قائمشهر می باشد و در تاریخ 2 فروردین 1361 در رقابیه شوش شربت شهادت را نوشید و به لقاء الله پیوست.
وصيت نامه روحانی شهيد ارسلان حق‌ پرست
نوید شاهد مازندران، وصیت نامه روحانی شهید ارسلان حق پرست متولد 1 فروردین 1342 در قائمشهر می باشد و در تاریخ 2 فروردین 1361 در رقابیه شوش شربت شهادت را نوشید و به لقاء الله پیوست.


«الذين‌ آمنوا و هاجروا و جاهدوا في‌ سبيل‌ الله‌ باموالهم‌ و انفسهم‌ اعظم‌ درجة عندالله‌ واولئك‌ هم‌ الفائزون‌ »
با درود فراوان‌ به‌ روان‌ تابناك‌ انسانهايی كه‌ با خون‌ سرخ‌ خود انسانيت‌ را معرف‌ شدند و كاروان‌ بشريت‌ را به‌ كرانه‌ فضيلت‌ و شرف‌ رساندند. با سلام‌ به‌ محضر پدر، مادر، خواهران‌، برادران‌ و تماميی دوستان‌ و آشنايان‌. من‌ فرزند كوچك‌ شما بر اساس‌ رسالت‌ و مسئوليتی‌ كه‌ حس‌ نمودم‌ در راه‌ الله‌ و برای ‌پاسداری‌ و حراست‌ از انقلاب‌ كبير اسلامی‌ بسوی‌ جبهه‌ حركت‌ نمودم‌. آری، پدر و مادر عزيزم‌! دوری‌ من‌ شما را رنج‌ می دهد. مهر و محبت‌ مادری‌ و پدری‌ بر آنست‌ كه‌ من‌ در كنارتان‌ باشم‌ وليكن‌ زمان‌ كنونی‌ اقتضای چنين‌ چيزيی را نمی ‌كند. آخر مگر نبايد به‌ ندای‌ حسين‌ (ع) گونه‌ امام‌ امت‌ لبيك‌ گفت‌؟ امروز؛ من‌ با خون‌ سرخ‌ خود؛ پدرم‌ با كارگری در كارخانه‌اش‌؛ مادرم‌ با پرستاری فرزندانش‌؛ خواهرانم‌ با حجابشان‌؛ برادرانم‌ با درس‌ خواندنشان‌؛ همگی اطاعت‌ از اولی الامر را اثبات‌ می كنيم‌ و همه‌ در يك‌ مجموعه‌ در كنار رهبرمان‌ عليه‌ شيطان‌ بزرگ‌ آمريكای‌ جنايتكار پيش‌ می ‌رويم‌. می ‌دانيد كه‌ من‌ قصد ازدواج‌ داشتم‌ وليكن‌ امروز سنگر،حجله‌ من‌؛ اسلحه‌، عروس‌ من‌، كفن‌ سفيد، لباس‌ دامادی‌ من‌؛ خون‌ سرخ‌ و گرم‌، حنای ‌دامادی‌ من‌ و رگبار گلوله‌ها نقل‌ و نبات‌ مجلس‌ من‌ می ‌باشد. اين‌ وصيت‌ آخر من‌ است‌. چون‌ از قرار معلوم‌ عازم‌ هستيم‌. اول‌: اينكه‌ از تمام‌ فاميلها و بستگان‌ خصوصاً از خانواده‌ام‌ می ‌خواهم‌، در خط‌ سرخ‌آل‌ محمد (ص) و پيرو امام‌ عزيز باشيد.
دوم‌: در صورتی كه‌ من‌ به‌ درجه‌ شهادت‌ نائل‌ آمدم‌ يكی‌ از برادرانم‌ را كه‌ استعداد‌ [خواندن] درس [‌فقه‌] جعفری را دارند به‌ حوزه علميه‌ بفرستيد.
سوم‌: مرا در كنار برادر شهيدم‌ عزت‌ الله‌ شريعتی دفن‌ كنيد و هر غروب‌ جمعه‌ من‌ منتظر شما هستم‌. چهارم:‌ كتابهای‌ درسی‌ مرا به‌ برادرم‌ سيد قاسم‌ حسينی‌ بدهيد. 
پنجم‌: از شما پدر ومادر عزيزم‌ می ‌خواهم‌ كه‌ هر چه‌ بيشتر به‌ مسائل‌ مذهبی‌ و دينی‌ ـ كه ‌راهگشای‌ انسانهاست‌ـ اهميت‌ بدهيد. ششم‌: خواهران‌ و برادرانم‌ را در فعاليتهای‌ مذهبی‌ آزاد بگذاريد ولی‌ مواظب‌ درسهای آنها باشيد. هر وقت‌ بياد من‌ افتاديد شهدای‌ كربلا را به‌ نظر بياوريد. مگر ما از آنان‌عزيزتريم‌؟ در خاتمه‌ مرا حلال‌ كنيد. خواهرانم‌ فاطمه‌ و رقيه‌ و برادرانم‌ قاسم‌، حسين‌، علی‌ وهادی‌ ادامه‌ راه‌ من‌ به‌ گردن‌ شماست‌.


بنیادشهیدوامورایثارگران قائمشهر/
نویدشاهدمازندران/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده