وصيتنامه شهید على كرمى پايدار
جمعه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۶ ساعت ۰۵:۳۰
دگر بار شقايقى از بوستان عشق سرود، صلابت هابيليان را سر كشيد و روح را بر كنگره عرش الهى نشاند. آرى مگر نه اینکه ما ادامه دهنده راه خونين آن سيد عشق حسينيم؟ آرى كبوترى خونين بال در خون نشست و بسوى معبود پرواز جاودانگى كرد .

بسم الله الرحمن الرحيم

دگر بار شقايقى از بوستان عشق سرود، صلابت هابيليان را سر كشيد و روح را بر كنگره عرش الهى نشاند. آرى مگر نه اینکه ما ادامه دهنده راه خونين آن سيد عشق حسينيم؟ آرى كبوترى خونين بال در خون نشست و بسوى معبود پرواز جاودانگى كرد .

با درود فراوان بر امام زمان (ع) و نايب بر حقش امام امت، درود بر تمام رزمندگان اسلام ، سلام بر شهيدان، من چون امام بزرگوارمان امام خمينى عزيز را در خط خدا و انبياء و حسين (ع) ديدم عاشق او شدم و فرمانش را با تمام وجود خريدار شدم و رو بسوى جبهه ها كردم و از خداوند خواستم كه اگر نبودم در كربلا تا حسين (ع )را يارى كنم ولى با دستان قدرتمند امام و با يارى الله، پرچم خونين اسلام را بر كره خاكى به اهتراز در مى آوريم.

پدر عزيزم مرا حلال كنيد از اينكه براى من زياد زحمت كشيده ايد و با دستان پينه زده ات مرا بار آورديد از شما مادر گراميم معذرت مى طلبم كه اينچنين شيرى به من داديد و چنان مرا بار آورديد كه به يارى امام اين فرزند حسين فاطمه بروم و مادر اميدوارم كه فرداى قيامت با بى بى فاطمه زهرا همنشين بشويد و برادر عزيزم از شما مى خواهم كه در شهادت من گريه نكنيد كه منافقين كور دل خوشحال بشوند شما خوشحال باشيد تا آنها خون جگر بخورند و از شما مى خواهم كه پيرو خط خمينى ، كه پيرو خط امام حسين است قرار بگيريد و منحرف نشويد و از شما برادر عزيزم مى خواهم كه فرزندانم حسن و وحيد را طورى بزرگ كنيد كه پيرو خط ولايت فقيه قرار بگيرند.

و از شما خواهران عزيزم مى خواهم كه در شهادت من ناراحت نباشيد و محكم و استوار بمانيد. در صحراى كربلا كسى نبود به يارى زينب بشتابد و خود تنها اسيران را حركت داد اما شما خواهران من هنوز كه برادرم محمد كه هست هنوز كه پير جماران كه هست هنوز كه برادران حزب الله كه هستند. از شما برادرانى كه در تشييع جنازه من شركت كرديد ممنون هستم. اميدوارم كه اجرتان با سيد الشهدا باشد.

و اما از برادرم محمد مى خواهم كه در تشييع جنازه من دستهايم را از تابوت بيرون بياورد كه دنيا طلبها بدانند كه ثروت طلبها بدانند كه با دست خالى رفتم در حالى كه همه چيز داشتم اما با خودم نبردم و اينها توى شهرها و روستاها نمانند به فكر مال دنيا. بيايند و اين حسين زمان كه خط و مشى او همان خط حسين است را يارى كنند . از برادرم مى خواهم كه از جاى من وحيد و حسن را ببوسد. از برادران مى خواهم كه مرا در زادگاهم روستاى لك لك (پيرسلمان) دفن كنيد .

اگر روزى ترا كردم فراموش

بدان شمع وجودم گشته خاموش

آنكس كه تو را شناخت جان را چه كند

فرزند و عيال و خانمان را چه كند

ديوانه كنى هر دو جهانش بخشى

ديوانه تو هر دو جهان را چه كند .

به اميد ديدار در بهشت جاودان

من رفتم خداحافظ

به اميد زيارت كربلاى حسين (ع)

------------------

شهید علی کرمی پایدار دهم مهر ماه سال 1342 در روستاي لک لک شهرستان اسدآباد از توابع استان همدان و در خانواده ای کشاورز و ساده زیست به دنیا آمد. سال 1349 وارد دبستان شد و تا پایان دوره ابتدایي ادامه تحصیل داد اما به دلیل مشکلات موجود و کمبود امکانات موفق به ادامه تحصیل نشد.

از همان نوجوانی مشغول کار شد تا علاوه بر تامن مخارج خود، کمک خرج خانواده نیز باشد. در سال های انقلاب همچون دیگر جوانان و نوجوانان در راه پیروزی انقلاب گام برداشت و به وظیفه خود در مبارزه بزرگ مردم ایران با رژیم طاغوت عمل کرد. سال 1363 ازدواج کرد و تشکیل خانواده داد و خداوند نیز دو پسر به آنها اهدا فرمود که از وی به یادگار مانده است.

در سال های دفاع مقدس بنابر وظیفه شرعی و قانونی به عنوان سرباز به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست و روانه جبهه های نبرد حق علیه باطل شد تا در برابر ارتش بعث عراق بایستد. سرانجام در هجدهم اسفند ماه سال 1366 در منطقه عملیاتی پاوه بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهداي زادگاهش واقع است.

یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.
صلابت هابيليان را سر كشيد و روح را بر كنگره عرش الهى نشاند
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده