بنام خداوند درهم كوبنده ستمگران
اينجانب حسن اسپري در سال 1338 در روستاي اسپري در خانواده فقير و مذهبي ديده به جهان گشودم با حاليكه در كودكي بر اثر فقر و محروميت نتوانستم درس بخوانم.


نام شهید : حسن

نام پدر : غلامحسین

تاریخ تولد : 1338

محل تولد : روستاي اسپري

تاریخ شهادت : 65/11/10

محل شهادت : شلمچه

زیارتگاه : روستاي اسپري

 

بسم الله الرحمن الرحيم

زندگينامه

قسمتي از زندگينامه اينجانب حسن اسپري را تقديم امت حزب الله و هميشه در صحنه استان كهگيلويه و بويراحمد مخصوصاً مردم روستاي اسپرمي نمايم .

«بنام خداوند درهم كوبنده ستمگران»

اينجانب حسن اسپري در سال 1338 در روستاي اسپري در خانواده فقير و مذهبي ديده به جهان گشودم با حاليكه در كودكي بر اثر فقر و محروميت نتوانستم درس بخوانم، هم سن و سالهايم به مدرسه رفتند و به ادامه تحصيل پرداختند و من با پدر خويش بر روي مزرعه و به كارگري پرداختم تا سالهاي سال اين كار ما بود و اين هم درس و تحصيلات ما بود تا زماني كه رژيم منحوس پهلوي ما را به خدمت نظام وظيفه فرا خواند و دفترچه آماده به خدمت دريافت كردم و همزمان با تظاهرات و راه پيمائي هاي امت بپاخاسته و ستمديده ايران و همچنين به بيانات حضرت امام بزرگوار در پاريس كه سربازان پادگانها را تخليه كنند و آنهائي كه دفترچه آماده به خدمت دارند به خدمت حاضر نشوند،اينجانب هم بنداي اين پير جماران لبيك گفتم و از اين روستا به روستاي ديگري رفتيم تا زماني كه انقلاب شكوهمند اسلامي ايران پيروز شد و امام اعلام فرمودند كه سربازان كه دفترچه آماده بخدمت دارند خود را به حوزه هاي نظام وظيفه معرفي نمايند ،با كمال ميل خود را معرفي كردم و مرا به پادگان خسرو آباد در شش كيلومتري آبادان اعزام كردند بعد از سه ماه دوره آموزشي ما را به هنگ ژاندارمري ميهمان و سپس به گروهان ژاندارمري دهدشت و از آنجا به پاسگاه مربوط خودمان يعني پاسگاه آرو معرفي كردند. بعد از اتمام خدمت كارت پايان خدمت و كارت شش ماه احتياط دريافت كردم. اين دو سال را در جمهوري اسلامي خدمت كردم و در سال 1359كه عراق جنگ تحميلي را عليه انقلاب و كشور جمهوري اسلامي ما آغاز كرد و با توجه به اينكه كاري براي انقلاب نكرده بودم و براي اينكه با آنهائي كه قصد تجاوز به اين كشور و اين مردم و اين انقلاب اسلامي عزيز را دارند بجنگم در تاريخ پانزدهم ارديبهشت سال 61خود را به بسيج المقدس معرفی کردم و در تاريخ هفدهم خرداد 61چون در عمليات شركت كرده بوديم به ما پايان مأموريت دادند و اين بار اول بود در تاريخ دهم آبان 62مجدداً به جهه اعزام شدم و بار سوم در تاريخ بيست و هفتم آبان 63بمدت سه ماه به ماموريت عليه دمكرات به كردستان اعزام و اين بار چهارم كه انشاءالله با پاسداران محمد رسول الله (ص)اعزام مجددي را پشت سر ميگذارم تا شايد توانسته باشم دين خود را به اسلام عزيز ادا كرده باشم. آري ...شهيد آن خجسته انساني است كه از همه آنچه كه سنگينش مي كند وزمين گيرش مي نمايد و طومار همه تعلقات را در هم نورديده حتي تعلق حيات را و اواين چنين بود . شهادت حالت كشته شدن و مردن نيست شهيدان بدانيد كه سنگر هايتان رها نخواهد شد و بچه هاي اين مرز و بوم از حريم اسلام و خون مطهرتان دفاع خواهند كرد و اسلام و امام عزيز را تنها نخواهند گذاشت.

روحشان شاد و راهشان پر رهرو و مستدام باد

منبع: بنیاد شهید وامور ایثارگران استان کهگیلویه وبویراحمد

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده