خاطرات دلنشین از شهيد ابوالقاسم صبري/پشتیبان رهبری باشید

نویدشاهدگیلان: خاطرات شهيد ابوالقاسم صبري روز عاشوراي سال 64درکرج بستگان ما هيئت داشتند مابه اتفاق هم مي رفتيم درمراسم سوگواري امام حسين (ع)شرکت مي کرديم وبه نحو احسن عزاداري مي کرديم روزي ابوالقاسم به يکي ازخويشاوندان ما گفته بود فلاني من امسال مهمان شما هستم من تاعاشوراي سال آينده شهيد مي شوم هرسال عاشورا مرا یاد کنید.

 پس ازاعزام به خدمت مقدس سربازي درپادگان آموزشي به وي پيشنهاد مي کنند که دوران سربازي را درآنجا بماند وي بلافاصله پاسخ منفي مي دهد ومي گويد من نيامدم درپشت جبهه خدمت کنم بلکه آمده ام جبهه بروم و مستقيما باکفار بعثي بجنگم.

هميشه در نامه هايش مي نوشت امام رادعا کنيد جنگ جنگ تاپيروزي خداياخدايا تا انقلاب مهدي (عج) خميني را نگهدار مرگ براسراييل مرگ برصدام يزيد کافر در کليه نامه هايش بيشتر جنگ جنگ تاپيروزي را مي نوشت.

شهيد ابوالقاسم صبري همواره عاشق جبهه و جنگ بود مي گفت: من شهيد مي شوم پايان خدمتم را با خون سرخم امضاء خواهم کرد يکبار به مرخصي آمد هرچي التماس کرديم لباس نظامي راچندساعت ازتنت دربياور و لباس شخصي بپوش وي مي گفت: امکان ندارد علاقه خاصي به انقلاب اسلامي و امام امت داشت وهميشه مي گفت من از لباس سربازي خيلي خوشم مي آيد و دوست دارم با اين لباس به شهادت برسم و سرانجام نيزبه فيض عظيم شهادت نائل گشت.