در سالروز شهادت شهيد مهدي افچنگي
یکم اسفند 1351، در روستای افچنگ از توابع شهرستان سبزوار به دنیا آمد. پدرش رمضانعلی، کشاورز بود و مادرش شهربانو نام داشت. تا دوم راهنمایی درس خواند. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. یازدهم بهمن 1366، در جزیره مجنون بر اثر اصابت ترکش به سر و کتف، شهید شد

‏ مهدى افچنگى

بسم رب الشهداء و الصديقين

‏اى جوانان ، نكند در رختخواب ذلت بميريد كه حسين (ع) در ميدان نبرد شهيد شد و اى جوانان مبادا در عفلت بميريد كه على (ع) در محراب عبادت شهيد شد و مبادا در حال بى تفاوتى بميريد كه على اكبر حسين در راه حسين (ع) و با هدف شهيد شد .

اى مـــادران ، مبادا از رفتن فــــرزندانتان به جبهـــه جلوگيرى كنيد كه فــــردا در محضر خــــدا نمى توانيد جواب زينب را بدهيد كــه تحمل 72 شهيد را نمود .

همه مثل خاندان « وهب » جوانانترا به جبهه هاى نبرد بفرستيد و حتى جسد او را هم تحويل نگيريد ، زيرا مادر وهب فرمود :

سرى را كه در راه خدا داده ام پس نمى گيرم ‏برادران :

دعاهــــا را از ياد نبريد كه بهترين درمــــانها براى تسكين دردهـــاست و هميشــــه بياد خـــــدا باشيد و در راه او قـــدم برداريد و هــــرگز دشمنان بين شمـــا تفرقه نياندازند و شمــــا را از روحانيت متعهــــد جدا نكنند ، كـه اگر چنين كردند روز بدبختى مسلمانان و روز جشن ابرقدرتهاست .

حضورتان را در جبهه حق بر عليه باطل ثابت نگه داريد .

در امام بيشتر دقيق شويد و سعى كنيد عظمت او را بيابيد و خود را تسليم او سازيد و صداقت و اخلاص خود را همچنان حفظ كنيد .

اگر فيض شهادت نصيبم گشت آنانكه پيرو خط سرخ امــــام خمينى نيستند و به ولايت او اعتقــــاد ندارند بر من نگريند و حتى بر جنازه من حاضر نشوند ، اما باشد كه دماء شهداء آنان را نيز متحول سازد و به رحمت الهى نزديكشان كند .

سلام مرا به رهبر عزيزم برسانيد و بگوئيد تا آخرين قطره خونم سنگر اسلام را ترك نخواهم كرد .

با خداوند پيمان مى بندم كه در تمام عاشوراها و در تمام كربلاها با حسين (ع) همراه باشم و سنگر او را خالى نكنم تا هنگاميكه همه احكام اسلام در زير پرچم اسلامى امام زمان (عج) به اجرا درآيد .

خدايا ، خدايا ، تا انقلاب مهدى ، خمينى را نگهدار ‏از عمر ما بكاه و به عمر او بيفزاى ‏به اميد پيروزى رزمندگان اسلام بر كفر جهان ‏به اميد پيروزى رزمندگان جهان بر كفر جهان

‏چند كلمه اى با پدر و مادر عزيز صحبت مى كنم :

( بسم الله الرحمن الرحيم )

‏مادر عزيزم ، مى دانم كه چه رنجهايى براى من كشيده ايد چه شبها بيدار مانديد و چه روزها براى من تلاش مى كرديد تا فرزندى را بزرگ كنيد و لقمه از دهان خود برمى گرفتى و در دهان من مى گذاشتى و مى دانم بعد از شهادت خيلى ناراحت مى شوى ، ولى اى مادر، خوشحال باش كه فرزندى را در راه خدا قربانى كرده ايد ، زيرا كه قرآن كريم مى فرمايد :

(( و لا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون ))‏(( فكر نكنيد كسانى كه در راه خدا كشته مى شوند مرده اند ، بلكه آنان زنده هستند و در نزد خداى خويش روزى مى گيرند ))‏و اما تو مادر هستى و مادر بخشنده و مهربان است و مادر جان ، اگر من ترا آزرده و رنجيده م مرا عفو كن و ببخش و اگر مى خواستى گريه كنى براى حسين (ع) گريه كن كه مظلوم است و مظلوم به شهادت رسيد .

اى مــــادر ، نكند در مـــرگم بى تابى كنى و جـــامه بدرى و تا آخر عمــر خود ، خود را در آتش ناراحتى بسوزانى ، چون كه مورد طعن دشمن قرار خواهى گرفت .

و به خانواده و بستگانم توصيه مى كنم دست از انقلاب و اميد مستضعفان ، رهبر انقلاب برنداريد ، خدا يار و ياور شماست .

... هيچ قطره اى در مقياس حقيقت در نزد خدا از قطره خونى كه در راه خدا ريخته شود بهتر نيست و من مى خواهم با اين قطره خون به معشوقم برسم كه خـــداست . وصيت مى كنم كــــه بعـــد از مرگ برايم گريه نكنيد ، به همه دوستان و آشنايان تبريك بگوييد ، بگوييد جان او هديه اى براى امام امت خمينى بت شكن و در راه خداست و براى همين بود كه ( مهدى ) به جهاد رفت و شربت شهادت نوشيد .

بدانيد كــــه اين پيام يك شهيد است كه جهـــــاد دو چيز را در برمى گيرد ، يكى خـــون را كه شهيد مى دهد ، ديگرى پيام شهيد كه بايد به همــه نقل شود .

به پدرم بگوييد كه ديگر پيش جدمان سرشكسته نيستيم ، چون پسرش راهى را رفت كه حسين و سلاله اش رفته اند .

پدر جان ، وصيت من به شما اين است كه راه من را ادامه دهيد .

مــــادر جان ، اگر مــــرا نديدى حلالم كن . خـــود بهتر مى دانى كه من از اوائل پاگرفتن انقلاب ، در تمـــامى مــوارد مى خـواستم سهمى داشته باشم .

مادر جان ، بعد از شنيدن خبر مرگ من اشك نريز و به خواهرانم هم بگو در سوك من اشك نريزند ، زيرا امام بزرگوارمان در سوك فرزندش اشك نريخت ، چون مى دانست كه رضاى خدا در اين امر مى باشد .

مادر جان ! مرگ من در راه اسلام و قرآن شايد جوششى در جوانان به وجود آورد ، البته نه تنها مرگ من ، بلكه تمامى شهيدانى كه در راه اهداف مقدس اسلام كشته شده اند . تو نيز خوشحال باش كه فرزندت را در راه اسلام از دست مى دهى ، در جهان آخرت بانوى صدر اسلام، فاطمه زهرا از تو گله ندارد .

اكنون كه اين وصيت نامه را مى نويسم صـداى گلوله ها و توپهاى لشكر كفر همه جا را فرا گرفته است ، برادرانم را مى بينم كه تكبيرگويان در انفجار توپها شهيد مى شوند .

خداوندا ، به يگانگى ات سوگند شهادت در راه اسلام را نصيبم كن . گناهانم را ببخش و در صف شهدا قرارم بده .

بارالها ، قدرتى به من عنايت كن و لطفى بفرما تا درآخرين لحظات عمرم نام ترا بر زبانم داشته باشم .

سپاس خداوند بزرگ را كه به من عنايت فرمود كه جانم را نثار اسلام نمايم .

و تو اى دانش آموز گرامى ، به اين پيامهاى جاودانه دوباره بنگر و از پيام اين آزادگان شهيد درس زندگى و آزادگى ، شجاعت و دلاورى ، گذشت و ايثار ، عشق و خداپرستى ، اخلاص و ايمان بياموز .

پيروز باد اسلام و نابود باد دشمن اسلام قرآن و سلام بر امام بزرگوارمان امام خمينى ‏( خداحافظ )‏خداحافظ خدا يار و نگهدار شماست امضاء M.A

منبع: پرونده فرهنگی شهداء اداره هنری اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امورایثارگران خراسان رضوی

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده