شهید محمد حسین اسماعیلی
دعا شما اين باشد كه هر چه زود اين راه بسته شد كربلا باز شود، كه با هم برويم كنار قبر شش گوشه حسين‌بن‌علي(7) اين سالار شهيدان را زيارت كنيم و آنجا بگويم: حسين(7) جان ما سال‌ها چشم انتظار زيارت تو بوديم كه زيارت حسين‌بن‌علي(7) يكي از آرزوهاي ما است.

محمدحسين اسماعيلي

 

بسم الله الرحمن الرحيم

«ان الله اشتري من المؤمنين انفسهم و اموالهم بان لهم الجنة»[1] «همانا خدا خريد از مؤمنان جان‌ها و مال‌هاي ايشان را كه براي ايشان است بهشت».

     درود بر محمّد(6) و ائمه معصومين و با درود و سلام بر حسين‌بن علي(7) سالار شهيدان كه درس شهادت را به ما آموخت و با درود بر نايب امام زمان(عج) امام خميني كه از جهل و گمراهي كه ما را به خود آورده. شايد وصيت نوشتن براي جواناني كه هنوز عمري نگذرانده‌اند بسيار سخت و مشكل باشد و با هزاران اميد در دل... و چه دردناك است اين قصه! هر لحظه بايد خود را براي مرگ آماده كنيم و مرگ را در برابر چشم خود قرار دهيم. همه اين، يك طرف و هنگام مردن به‌خاطر مي‌آوري كه ديگر هيچ كس نداري تو را ياري كند و تنها آن اعمالت است كه شهادتت مي‌دهند و چه خوب است [كه] قبل از اين كه انسان مرگ او را دريابد[2] خود را بسنجد كه چه است و چه كار كرده است و چه كار خيري انجام داده است.

     خدايا من[3] يك عمر گناه كردم و گناهكار هستم و خدايا از تو مي‌خواهم كه مرا ببخشي. و من از مردم مسلمان مي‌خواهم كه امام را ياري كنيد و پيروان خط ولايت فقيه باشيد و امام را دعا كنيد و خواهران و برادران مسلمان قدر امام خميني را بدانيد و هميشه پيرو او باشيد و امام نماينده‌اي[4] است از جانب امام زمان(عج) كه براي اسلام خدمت مي‌كند. و اي مردم مسلمان، من از شما مي‌خواهم هرگز از روحانيت جدا نشويد چون اين روحانيت بوده كه ما را از خواب غفلت بيدار كرد[ند] و اما پدرم، تو صبر داشته باش و من اگر كه در جبهه كشته شدم،[5] خون من از خون علي‌اكبر[6] حسين(7) رنگين‌تر كه نيست و از تو مي‌خواهيم كه ديگر فرزندان را تربيت كني و براي اسلام خدمت كنند.

     اما تو اي مادرم، اگر من كشته شدم براي من هيچ گريه نكن. اگر تو براي من گريه كني من راضي نيستم. اصلاً براي من گريه نكن و دلت براي حال من نسوزد و دلت به حال اسلام بسوزد. و اما رضا جان، اگر من شهيد شدم دلم مي‌خواهد تو اسلحه مرا بگيري و راه مرا ادامه دهي و اما شما خواهرانم از شما مي‌خواهم[7] كه بچه‌هاي خود را تربيت اسلامي نمایيد.

     اما مردم حزب‌اللهي ميهن هميشه در صحنه باشيد و مسجدها را پر كنيد و كارهايتان را براي رضاي خدا كنيد، نه براي رضاي خلق و اما... برادران (حزب)[8] از شما مي‌خواهيم كه روز بروز فعاليت‌هاي اسلامي خود را زيادتر كنيد و از خون شهدا پاسداري و در كارهايتان هيچ نوع سهل‌انگاري نكنيد و كارهايتان را براي رضاي خدا انجام دهيد.

     و اما در آخر از پدر و مادر و برادرانم مي‌خواهم اگر جسد من به دست شما نرسيد، هيچ ناراحت نباشيد و هر وقت يادتان از من افتاد، برويد بر مزار ديگر شهدا. پدر و مادرم من آرزو داشتم كه برويم قبر شش گوشه سالار شهيدان حسين‌بن علي(7) را زيارت كنيم ولي اين سعادت قسمت من نشد. پدر مادرم بروند كنار قبر امام حسين(7) بگويید[9] اي حسين(7): پسر من آرزو داشته كه بيايد تو را زيارت كند ولي قسمت نشده.

به اميد پيروزي ارتش اسلام بر كفر

با درود بر رهبر كبير امام خميني

محمدحسين اسماعيلي

و از شما برادران مي‌خواهيم كه اين يك قطعه شعر[10] را بر روي سنگ قبر من بنويسيد.

 

گزين شدند[11] و سوار گزيده را كشتند

 

سيه بپوش برادر سپيده را كشتند

مگر ز قافله بوي جنون نمي‌شنوي

 

ز رودخانه مگر بوي خون نمي‌شنوي

بيا بام و شهيدان دست ره به‌كار شويم

 

كفن بپوش که با یکدگر سوار شويم[12]

 

[وصيت‌نامه‌اي ديگر]

«بسم الله الرحمن الرحیم»[13]

خيلي خوب است و دلم مي‌خواهد كه هميشه اين پير جماران و اين امام بزرگوار امام خميني را دعا كني و از خداوند متعال بخواهی[14] كه او را تا انقلاب مهدي نگه دار[د].

     و اما برادران و خواهران گرامی‌ام[15] از شما مي‌خواهم اين، هميشه بعد از نماز امام و رزمندگان مجروحين را دعا كني. و دعا شما اين باشد كه هر چه زود اين راه بسته شد كربلا باز شود، كه با هم برويم كنار قبر شش گوشه حسين‌بن‌علي(7) اين سالار شهيدان را زيارت كنيم و آنجا بگويم: حسين(7) جان ما سال‌ها چشم انتظار زيارت تو بوديم كه زيارت حسين‌بن‌علي(7) يكي از آرزوهاي ما است. حسن را خيلي خيلي سلام مي‌رسانم. رضا و صغرا را سلام مي‌رسانم. كلثوم و ماه خانم و زهرا را از قول من سلام برسانيد. تمام بچه‌ها[ی] حزب‌الله را از قول من سلام برسانيد و از همه آنها التماس دعا دارم. شيخ علي حاج حسيني و شريفي ملاك [را] حتماً از قول من سلام برسانيد. ابراهيم، عباس آقابيك را از قول من سلام برسانيد. علي و محمّد را از قول من سلام برسانيد.

محمدحسين اسماعيلي

به اميد هرچه زودتر باز شدن[16] راه كربلا

 



[1]- توبه/ 111.

[2]- در اصل وصیت «دریابند».

[3]- در اصل وصیت «ما».

[4]- در اصل وصیت «نمایندای».

[5]- در اصل وصیت «شدیم».

[6]- ر.ك. تعليقات.

[7]- در اصل وصیت «می‌خوهیم».

[8]- منظور شهید از «حزب» «حزب جمهوری اسلامی» است. این حزب توسط گروهی از روحانیت آگاه و مبارز پس از پیروزی انقلاب اسلامی برای ساماندهی و انجام کارهای سازمانی و تشکیلاتی از جمله «آیت‌الله خامنه‌ای، حجت‌الاسلام هاشمی رفسنجانی، شهید باهنر و...» از بانیان اولیه بودند. بعدها به ضرورت شرایط خاص سیاسی با نظر حضرت امام فعالیت‌های این حزب بسيار محدود و نهايت تعطيل شد.

[9]- در اصل وصیت «بگو».

[10]- شعر از علی معلم دامغانی است. ابیاتی برگزیده از مجموعه رجعت سرخ ستاره. چاپ اول، سال 1360. «حوزه اندیشه و هنر اسلامی».

[11]- در اصل وصیت «شدن».

[12]- بیت سوم را اینگونه نوشته است:

بیا به‌ياد شهیدان دست بکار شویم                  کفن بپوش تا با هم سوار شویم

اینکه شهیدان سرفراز دقیقاً اشعار را در یاد داشته باشند توقع نیست. زیرا از حافظه استفاده می‌کردند و احتمال فراموشی واژه یا کلمه یا مصرعی از اشعار «حفظ کرده» امری عادی است.

[13]- شهید اسماعیلی به‌جای نوشتن بسم الله الرحمن الرحیم دوبار نوشته بسم الله الرحمن بسم الله الرحمن.

[14]- در اصل وصیت «بخوای».

[15]- در اصل وصیت «گرامم».

[16]- در اصل وصیت «شدن».

منبع: کتاب وصیت کامل شهدای استان سمنان / نشر شاهد / بنیاد شهید و امور ایثارگران استان سمنان

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده