نویسنده علی رضا کلامی
خیلی ها فهمید که دنیا بال پروازش را بسته و از جمله سعید که قاطی آنها شده بود. آن هم با حالی خوشی که داشت. همراه بود و پایه وقت هایی که دنبال بهانه ای می گشتیم برای دم گرفتن و سینه زدن.

نوید شاهد سمنان

قسمتی از متن کتاب

یک دست بودیم و بی ریا. زمزمه ی زیارت عاشورای بعد از نماز صبح مان قطع نمی شد.

سجده های طولانی بچه ها و نماز اول وقت شان هم که همیشه به راه بود. می شد از قیافه ی

خیلی ها فهمید که دنیا بال پروازش را بسته و از جمله سعید که قاطی آنها شده بود. آن هم با حالی خوشی که داشت. همراه بود و پایه وقت هایی که دنبال بهانه ای می گشتیم برای دم گرفتن و سینه زدن. . از آن بچه هایی که مقید بود به درآوردن لباس توی سینه زنی با یک زیر پوش آبی کم رنگ. ساده و بی ریا حالش را می گرد.

***************************************

حسنان، حسنيكم بهمن 1347، در شهر سرخه از توابع شهرستان سمنان به دنيا آمد. پدرش غلامرضا، كشاورز بود و مادرش زيبا نام داشت. دانش‏آموز چهارم متوسطه بود. به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. بيست و پنجم دي 1365، در شلمچه بر اثر اصابت تركش به شهادت رسيد. پيكر وي را در گلزار شهدای زادگاهش به خاك سپردند. برادرش علي‏اكبر نيز شهيد شده است.

***************************************

ادامه متن در کتاب حسرت یک پلاک

قطع پالتویی

خاطراتی از شهید والامقام حسن حسنان

نویسنده علی رضا کلامی

تعداد 96 صفحه 

شمارگان 2000 جلد

قیمت 4000 تومان

نشر زمزم هدایت 

تهیه کننده بنیاد شهید و امور ایثارگران استان سمنان
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده