وصیت نامه شهيد سید عبدالعلي حسيني؛
اي مردم اي کساني که مي گوئيد ما اگر زمان امام حسين(ع) بوديم جانمان را فدا مي کرديم و براي امام(ع) گريه مي کنيد اکنون زمان آن رسيده است که به نداي هل من ناصر ينصرني حسين زمان لبيک بگوئيد ...
به ندای حسین زمانتان لبیک بگویید

نوید شاهد فارس:
شهيد سید عبدالعلي حسيني در 27 دی ماه 1338 در روستاي دژگاه ديده به جهان گشود . فرزند اول خانواده بود و سه خواهر و دو برادر بزرگتر از خود داشت .

کلاسهای قرآنی را از همان اوان کودکی در مکتب خانه آغاز کرد.
با آغاز جنگ تحمیلی به جبهه اعزام شد و سرانجام در پنجم بهمن 1365 در عمليات کربلاي 5 در شلمچه به شهادت رسيد.


« متن وصیت نامه »
ان الله يحب الذين يقاتلون في سبيله صفاً کانهم بنيان مرصوص.
با درود و سلام فراوان به رهبر کبير انقلاب اسلامي و شهداي گلگون کفن انقلاب از صدر تا بدر و از بدر ولي الله تا بدر روح الله و ديگر شهداي اسلام تا همين لحظه حساس و با درود به خانواده هاي معظم شهدا وصيت نامه خود را آغاز مي کنم.

بار خدايا ـ مرا در زمره حزب خود قرار بده همچنين در زمره اولياء و دوستانت قرار ده زيرا دوستان تو هيچ ترس و اندوه ندارند و هرگز ناراحت و محزون نيستند و خودت بيشتر از همه به من آگاهي داري و محبوب و معشوق من هستي و مي داني که هدفم از جبهه آمدن اين بوده که در مرحله اول رضايت تو را جلب کرده باشم و به لقاء دوست برسم و در مرحله ثاني اگر لياقت داشتم با اين خون ناچيزيم بتوانم شايد برگي از برگ هاي درخت تنومند اسلام را سبز نگه دارم و اکنون که اين چند کلمه را به عنوان وصيت نامه مي نويسم به مکاني عازم هستم که امکان ندارد بتوانم سالم برگردم و در همين ساعت از تو مي خواهم که صداي مرا لبيک گويي و بفرمايي که اي دوستم به سوي من بيا.

بار خدايا: چشمانم گريان است دلم مي خواهد هميشه از قلبم خشوع و از چشمانم اشک و از ديگر اجزاء بدنم خضوع بسازم و تو را عبادت کنم پس مرا از خودت جدا نميران که با قلبي مالامال از محبت تو به سويت مي آيم.

 حال چند کلمه اي با مردم سخن دارم و آن اينست که :

اي مردم اي کساني که مي گوئيد ما اگر زمان امام حسين(ع) بوديم جانمان را فدا مي کرديم و براي امام(ع) گريه مي کنيد اکنون زمان آن رسيده است که به نداي هل من ناصر ينصرني حسين زمان لبيک بگوئيد و رو به جبهه ها بشتابيد شما بايد آن طوري باشيد که اصحاب امام(ع) بود همچناني که مادر(وهب) جوانش را به ميدان قتال فرستاد و سر او را هم تحويل نگرفت شما هم جوانتان را به ياري امامتان بفرستيد و حتي جنازه او را هم تحويل نگيريد و اگر از آمدن عزيزانتان به جبهه جلوگيري کنيد فرداي قيامت نمي توانيد جواب حضرت زينب(س) را بدهيد و بگوئيد که شيعه آن حضرت هستيم.

حال سخني کوتاه با خانواده ام: شما پدرم از تو مي خواهم که همانند جدت امام حسين(ع) در برابر تمام مصائب خم به ابرو نياوري و هميشه راضي به رضاي حق باشي

و شما مادرم شما که حق بزرگي برگردن من داري از تو مي خواهم که در شهادت من گريه نکني ان شاءالله حتماً سلام تو را به مادرت زهرا خواهم رساند

 در پايان از تمامي اقوام و خويشان و اهالي محترم و کساني که مرا مي شناسند مي خواهم که اگر از طرف اين حقير به آنان تعدي و بي احترامي شده مرا به بزرگواري خودشان ببخشند و راجع به دفنم بايد بگويم که مرا در همان قبرستان محلمان دفن کنيد.

والسلام
سيد عبدالعلي حسيني


انتهای متن/
منبع: پرونده فرهنگی، مرکز اسناد ایثارگران فارس


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده