کنگره سرلشکر خلبان شهید اصغر هاشمیان کربکندی
اصغر هاشمیان كربكندي در سال 1331 در کربکند اصفهان به دنیا آمد او فرزند اول خانواده بود و تا 7 سالگی در اصفهان زندگی کرد سپس با خانواده خود راهی تهران شدند.او در مدرسه همیشه شاگرد اول بود و ایمان فوق العاده قوی داشت.او در 14 مهر 1360 در ام القصرعراق مورد اصابت موشک دشمن قرار گرفت و به درجه رفیع شهادت(مفقودالاثر) نائل گردید و هیچ وقت بدن پاک این شهید به وطن باز نگردید و خانواده خود را همیشه چشم به راه گذاشت حتی مادرش تا لحظات آخر عمر خود منتظر و چشم به راه اصغر بود

 

اولین کنگره سرلشکر خلبان شهید اصغر هاشمیان کربکندی در زادگاه شهید برگزار گردید.

اولین کنگره سرلشکر خلبان شهید اصغر هاشمیان کربکندی در شام پنج شنبه 28/دی/1396 با حضور مسوولین استانی و شهرستانی، خانواده معزز شهدا و عموم مردم شهرستان برخوار در محله کربکند، زادگاه این شهید گرانقدر برگزار گردید.

سخنرانی حجت الاسلام سیدحسین مؤمنی، مدیجه سرایی بیوکافی و اجرای محمدرحمان نظام الاسلامی مجری صدا و سیما و اجرای آهنگ پرواز توسط جواد معینی از بخش های این مراسم بود.

حجت الاسلام مومنی کارشناس اموردینی در این مراسم با اشاره به اینکه نسل جدید باید از بیانات و زندگی شهدا الگو گیرند گفت: شخصیت های ممتازی مثل شهید هاشمیان از لحاظ علمی و درسی و از لحاظ رتبه و جایگاه می توانند الگویی مناسب برای نسل جوانان و انقلابی معرفی شود.
سر لشکر خلبان اصغر هاشمیان در سال 1331 در محله کربکند دولت آباد متولد شد و از سن ۱۲ سالگی به همراه خانواده ساکن تهران شدند .

شهید هاشمیان پس از پایان تحصیلات به دلیل علاقه دو دوره خلبانی در سال های 1350 و 1354 را در آمریکا گذراند.
با شروع جنگ تحمیلی شهید هاشمیان که فردی انقلابی و شجاع بود و علاقه زیادی به امام داشت در عملیات مختلف مانند کمان 99 و اچ 3 برای کشورمان نقش آفرینی کرد.
وی از معدود افرادی بود که در ارتفاع پایین پرواز می کرد و سوختگیری هوایی انجام می داد و بیشترین پروازها را در دوران دفاع مقدس داشته است.
سرانجام شهید هاشمیان در چهاردهم مهر 1360 با چهارفروند هواپیمای اف 4 از پایگاه ششم شکاری پرواز کرده و پس از پایان ماموریت و نبرد با دشمن در بازگشت با اصابت موشک دشمن برای همیشه آسمانی شد.

در پایان با حضور خواهر شهید هاشمیان از مستند تصویری، رادیویی شهید و تندیس کنگره رونمایی شد.


زندگی نامه وخاطرات شهید

اصغر هاشمیان كربكندي در سال 1331 در کربکند اصفهان به دنیا آمد او فرزند اول خانواده بود و تا 7 سالگی در اصفهان زندگی کرد سپس با خانواده خود راهی تهران شدند.او در مدرسه همیشه شاگرد اول بود و ایمان فوق العاده قوی داشت.

او پس از طی مراحل تحصیلی مختلف و قبولی در دانشگاه در شهر تگزاس آمریکا مشغول به تحصیل شد.او در آنجا ایمانش را شدیدا حفظ کرد و از خانواده می خواست نوارهای اذان موذن زاده را برایش بفرستند.او دو نفر را در آمریکا تحت تاثیر خودش و دینش قرار داد و آنها را مسلمان کرد.

او با مادرش ارتباط عاطفی عجیبی داشت و برای خانواده هر هفته نامه می نوشت. که یک ماه اصغر برای خانواده خود نامه نفرستاد که مادرش برای او سفره بی بی حور،بی بی نور نذر کرد و هنوز سفره جمع نشده بود که نامه او را برای خانواده اش آوردند.

او در سال 1354 از آمریکا بازگشت و در همان سال ازدواج کرد و در سال 1357 فرزند اولش به دنیا امد و اسم او را مرجان نامید.در سال 1358 دوباره به امریکا برای ادامه تحصیل رفت و بعد از انقلاب به ایران آمد. اوشدیدا به انقلاب اسلامی علاقه داشت،همچنین خانواده ایشان نیز شدیدا انقلابی بودند و برای انقلاب زحمات زیادی کشیدند.او به خانه امام خمینی (ره) رفت آمد زیادی داشت و تصمیمات مهم کشوری را در آنجا میگرفتند.

پس از چندین سال که گذشت برای ماموریتش به همدان رفت و در پایگاه هوایی همدان مشغول به کار شد.او در ماموریت دومش به بوشهر رفت که در در سال 1359 فرزند دومش شهاب به دنیا آمد و بالاخره پسرش در سال 1385 وفات یافت.او در 31 شهریور 1359 در عملیات140فروند هواپيماي جنگي شرکت کرد که این عملیات یکی از موفق ترین عملیات جنگ تحمیلی بود که یک روز پس از شروع جنگ این140 فروند هواپیما از ایران به مقصد عراق بلند شدند و بدون هیچ صدمه همه به ایران بازگشتند.او جزء معدود خلبانانی بود که در آسمان سوخت گیری می کرد.

او در یک سال و یک ماه ی که از جنگ می گذشت به طور دائم در ماموریت بود حتی یکبار به او پیشنهاد فرماندهی نیروی هوائی را دادند که گفت باید من در جبهه ها خدمت کنم.او حتی یکی از کارشناسانی بود که علت سقوط هواپیمای شهیدان (فلاحی،فکوری) را بررسی کرد.

او شدیدا به امام زمان (عج) علاقه خاصی داشت، در خاطره ای در سال 1360 که پدرش به مکه رفت و برای او آش پشت پا پختند پیر زنی دَم در خانه آمد و طلب آش کرد که به دلایلی به او ندادند وقتی اصغر فهمید ناراحت شد و گفت این امام زمان بوده، آش را برداشت و به دنبال او دوید اما دیگر دیر شده بود.

وی انگشتر عقیق خود را که علاقه زیادی به او داشت را در آخرین پرواز خود نبرد و حتی در همان پرواز که می خواست برود دستمال گردنش را در آورد و به همکارش داد و گفت اگر بر نگشتم آن را به خانواده ام برسان.او در آخرین پرواز به نزد مادرش رفت و به او گفت وقتی من شهید شدم برای من گریه نکن من برای حفظ خدا،قرآن و انقلاب می روم.او در 14 مهر 1360 در ام القصرعراق مورد اصابت موشک دشمن قرار گرفت و به درجه رفیع شهادت(مفقودالاثر) نائل گردید و هیچ وقت بدن  پاک این شهید به وطن باز نگردید و خانواده خود را همیشه چشم به راه گذاشت حتی مادرش تا لحظات آخر عمر خود منتظر و چشم به راه اصغر بود.در هنگام شهادت او، پدرش در مکه بود و پس از بازگشت از حج خبر شهادت او را به اودادند.او زندگی ساده و معمولی داشت هیچ وقت فرزندان خود را در آغوش نگرفت و می گفت بگذار بعد از شهادت من به من وابسته نباشند.در سال 1383 بنیاد شهید و امور ایثارگران برای او و هم رزمانش لوح یادبودی در بهشت زهرا قرار دادند.


امیر سرتیپ دوم خلبان محمدجعفر تک"  فرمانده پایگاه هشتم شکاری شهید بابایی اصفهان و سردار شیروانیان مدیر کل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس استان و داریوش وکیلی مدیر کل بنیاد شهید و امور ایثارگران به همراه حیدری و حاج آقا یاری پور روسای مناطق 1 و2 بنیاد شهید و امور ایثارگران استان و مفتخریان رییس اداره بنیاد شهید و امور ایثارگران نیز از جمله مسئولان حاضر در این مراسم بودند.یاد آور میشود وحید هاشمیان فوتبالیست معروف کشورمان برادر این شهید میباشد.


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده