در يكي از ليالي‌مبارك رمضان، در خواب ديدم كه كبوتري از پنجره به داخل اتاق پركشيد و روي عكس محمد تقي نشست، در اين حال محمد تقي با صندوقچه‌اي وارد شد و آن‌را به من داد و گفت:...
نويد شاهد كردستان:

شهيد محمد تقي كاوه(1365-1347)

محمد تقي درسريش آباد به دنيا آمد، پدرش علي حسين ومادرش بتول نام داشتند. تا پنجم ابتدايي تحصيل نمود و درنوجواني مسير زندگي‌ خود را يافت. او حقيقت حيات را در ميان سنگرها و پشت‌خاكريزها جستجو مي‌كرد و براي رسيدن به آن در بسيج ثبت نام كرد و به جهت دفاع از ميهن اسلامي، عازم مناطق عملياتي گرديد.

محمدتقي پس از مدت‌ها جهاد و ايثار در مورخ 6/11/65 بر اثر اصابت تركش دشمن بعثي در منطقه‌ي عملياتي شلمچه مجروح شد ودر بيمارستان شيراز بستري گرديد، لكن به علت شدت جراحات وارده، نداي حق را لبيك گفت و در جوار شهيدان آرام گرفت. محمدتقي، در گلزار شهداي زادگاهش مدفون است.

به جبهه خيلي علاقه داشت واصرار مي كرد كه حتماً بايد به جبهه برود ومي‌گفت كه از دوستانش جا مانده است، اما به خاطرسن كمي كه داشت مسئولين قبول نمي كردند وبالاخره با اصرار زياد وگرفتن رضايت نامه از مادرش، راهي جبهه ها شد و حدود 5 سال در جبهه هاي مختلف حضور داشت.

با رفتن محمد تقي‌به جبهه، چندان موافق نبودم به دليل اينكه خود در جبهه حضور داشتم، او با اصرار زياد و گرفتن رضايت نامه از مادرش به جبهه رفته بود، وقتي كه شهيد شد من به دليل محبت بيش از حد پدري و از طرفي حضورم در جبهه‌ها بعضاً ‌مادرش را به جهت رضايت نامه سرزنش مي‌كردم، تا در يكي از ليالي‌مبارك رمضان، در خواب ديدم كه كبوتري از پنجره به داخل اتاق پركشيد و روي عكس محمد تقي نشست، در اين حال محمد تقي با صندوقچه‌اي وارد شد و آن‌را به من داد و گفت:

«پدر! اين هدايا را براي شما آورده‌ام، شما هم ‌ مادر را كمتر سرزنش كنيد، چرا كه من به ميل و اصرار خود رفتم و هدفم شهادت بود و اميدوارم همان‌گونه كه خدا شهادت را نصيب من گردانيد، به شما نيز صبر عنايت كند».

هر بار كه به مرخصي مي‌آمد، به ملاقات خواهرانش مي‌شتافت و مي‌گفت كه ديدار خواهر، سيرة حضرت امام حسين(ع) نسبت به حضرت زينب(س) بوده است.

همواره ما را به رعايت حجاب اسلامي توصيه مي كرد و مي‌گفت:‌خواهرم ! مبادا در شهادتم با صداي بلندگريه كنيد و نامحرمان صداي شما را بشنوند.


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده