شهید سعید حسنی‌تنها در وصیتنامه خود با پروردگارش چنین سخن می‌گوید: خدايا! آنان با تو، چگونه سخن گفتند، چگونه تو را خواندند، تا تو هم اينگونه آنان را پذيرفتى. اما ما چه كنيم؟ چگونه مثل آنها باشيم، آيا مى توانيم، مثل آنها باشيم.

به گزارش نوید شاهد از زنجان، شهید سعید حسنی‌تنها در 21 فروردین ماه سال 1347 متولد و در تاریخ 28 دی ماه سال 65 به شهادت رسید.

در وصيت‌نامه شهید سعید حسنی‌تنها می‌خوانیم؛

بسم الله الرحمن الرحيم

ياالله، يا محمد(ص )، يا على، يا حسن، يا حسين تشنه لب

خدايا! مى دانى، با چه زبانى مى خواهم، با تو سخن بگويم. اى معبود من! مى دانى به چه دلى مى خواهم، اين كلمات را بنويسم. خدايا! مى دانى، كدام دستها را مى خواهم به درگاهت، دراز كنم.

مولاجان! تو همه‌ُ اينها را مى دانى، آگاهى به همه پنهانها. خدايا! تو خيلى به من نعمت دادى، چه كنم، نتوانستم، شكر آن نعمت را به جا آورم.

مى دانم، آقاى من، تو بنده ات را دوست دارى، وقتى بنده ات تو را مى خواند تو زود جوابش مى دهى، تو خيلى خوبى، من به تو خيلى علاقه دارم، ولى چه كنم، شيطان رهايم نمى كند.

كمكم كن، خدا كه اين طنابى كه شيطان به گردنم، انداخته آن را پاره پاره كنم. يا سيدى! ياران همگى رفتند، آنان براى تو بودند، همه چيزشان از آن تو بود. اصلا خود را به تو سپرده بودند. چون به تو اطمينان داشتند، چون اين طور بودند تو هم آنان را به پيش خود خواندى تا در پيش حسين تو باشند و از ياران او، ولى ما مانديم در اين دنياى پر از معصيت.

خدايا! آنان با تو، چگونه سخن گفتند، چگونه تو را خواندند، تا تو هم اينگونه آنان را پذيرفتى. اما ما چه كنيم؟ چگونه مثل آنها باشيم، آيا مى توانيم، مثل آنها باشيم.

خدايا! تو مى دانى كه از تو چه، خواسته ام. ولى حتما يا من لياقتش را نداشتم و يا وقت { زمان } موعود نزديك نشده. ولى اى خداى مهربان! يك آرزو دارم از تو مى خواهم، به حق زهرايت، به حسينت به على، كه اين خواسته مرا رد نكنى.

اى خدا! مى خواهم، طورى شهيد بشوم كه جسدم در بيابانها بماند، يا تكه تكه شوم و بعد پوسيده شوم و با خاك مخلوط گردم تا وقتى اين رزمندگان و بسيجيان رد مى شوند، همراه با گرد و غبار به صورت مباركشان، به چهره هاى نورانيشان بنشينم، تا افتخار كنم كه پروردگارا! من راهم، همراه خاك به صورت بنده هاى خوب نمونه ات نشستم، تا تو به احترام آنها، به خاطر آن زحماتى كه مى كشند، مرا ببخشى تا در جلوى حسينت، شرمنده نباشم.

چند كلمه با خانواده ام، گفتگو مى كنم: سلام بر همگى. سلام بر تو اى مادرم كه خدا تو را حفظ كند. خداوند، تو را با زهرا (سلام الله عليها) همنشين كند، كه خيلى برايم، زحمت كشيدى.

و احسن بر تو، اى پدر عزيز كه نان حرام به من نخوراندى. پس از هر دوى شما خجلم. از شما مى خواهم كه مرا حلال كنيد كه به شما زحمت دادم، مرا ببخشيد، شما را به جان زهرا و حسين مرا حلال و از اذيتهايم درگذريد.

شما اى برادران عزيزم و خواهرانم! شما هم مرا حلال كنيد و دعايم كنيد كه خدا مرا ببخشد. خدا به همه شما توفيق دهد كه بيشتر بتوانيد، در راه خدا خدمت كنيد.

اى پدر و مادر عزيزم! اگر خدا مرا پذيرفت، از شما تقاضا دارم كه ناراحت نباشيد و افتخار كنيد كه يك قربانى ناچيز را به خدا تقديم كرده، تا در پيش حسين (عليه السلام) سربلند باشيد و بار ديگرمى گويم كه مرا حلال كنيد.

چند كلمه با عزيزان هم پايگاهى سخن بگويم: سلام عليكم به حضور شما عزيزان، اى عاشقان، مقام شما پيش خدا زياد است، سعى كنيد آن مقام را والاتر كنيد و پايگاه را با محبت و برادرى و معنويت خود نورانى كنيد. تا يك مجلس روحانى داشته باشيد و آنگاه پايگاه ملائك‌الله خواهد بود و ملائك به آن جا مى آيند، در آن موقع، توانسته ايد راه شهدا را بپيماييد و آنها را شاد كنيد. سعى كنيد، كم شوخى كنيد و به يكديگر احترام كنيد. در سلام كردن، سبقت بگيريد و در نگهبانى، تمام سعيتان را بكنيد و خيلى كوشا باشيد و اطاعت از فرمانده و يا مسئول از يادتان نرود.

حتما از مسئولتان، اطاعت كنيد كه اگر چنين كنيد، به حرف امام عمل كرديد. در دعاها و مجالس عزادارى، شركت كنيد و در آنجا امام و رزمندگان را دعا كنيد به اسرا و مجروحين دعا كنيد و سعى كنيد، نماز را اول وقت و با جماعت بخوانيد، همراه با امام زمانتان كه امام عصر، اول وقت نماز مى خواند. و اى منتظران امام عصر و اى عزيزان، هميشه به ياد خدا باشيد و با گريه دعا كنيد كه خدا فرج مولايتان را نزديكتر كند، كه اگر دعا با تضرع و گريه باشد، خدا قبول مى كند، به قول شاعر:

هر دعائى كان بود با سوز و درد__آن دعاها را اثر باشد به مرد_ رفتن به مجالس شهدا را فراموش نكنيد و هر چند وقت، سعى كنيد به خانه آنها برويد و نگذاريد كه آنان احساس تنهايى كنند. اگر اين كار را انجام دهيد، خدا را شاد كرديد.

ديگر عرضى ندارم و از همه عزيزان مى خواهم، اگر حقى بر گردنم دارند، خودشان به بزرگيشان مرا حلال كنند. مرا ببخشيد و دعايم كنيد و من هم، همه عزيزان را حلال مى كنم، خدا به شما توفيق دهد كه بتوانيد به اسلام زياد خدمت كنيد.

خدايا! رزمندگان را پيروز كن، خدايا! امام را از ما نگير. معبودا! مجروحين و معلولين را شفا ده. مولا جان! شهدا را رحمت و به خانواده شهدا صبر بده.

منبع: اسناد و مدارک بنیاد استان زنجان



برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده