خاطره از زبان مادر و عموی شهید علی محمد چمن گل
او حتی خون خودش را هم به مریض هایی که احتیاج به خون داشتند اهدا می کرد، من فرزندم را در راه امام حسین (ع) دادم چون شهادت پربارترین و عمیق ترین و بالقوه ترین واژه ای است که از قداست و شکوه و نورانیت و جذبه ی والای خاص برخوردار است...

نوید شاهد ایلام

خاطره (اول) از زبان مادر شهید علی محمد چمن گل (همیشه نمازش را سروقت می خواند)
من مادر شهید علی محمد چمن گل هستم من فرزندم را با وضو بزرگ کردم او مرد مرومن و متواضع و با ایمانی بود. همیشه نمازش را سر وقت می خواند و بعد از نماز قران می خواند و روزه اش را کامل می گرفت. به طوری که همان روز قبل از شهادتش به من گفت مادرجان من امسال روزه ام را کامل گرفته ام و هیچ قرضی ندارم، همیشه می گفت مادرجان آرزوی من شهادت است ، خوش بحال آنهایکه با شهادت رفتند ، خوش بحال آنهایی که در این قافله ی نور جان و سر باختند من به او گفتم فرزندم امروز به اداره نرو ، چند روزی مرخصی بگیر و در خانه باش اما او در جواب گفت: چطور ممکن است که من در خانه باشم در صورتی که مجروحان جنگی و مردم به من احتیاج دارند.
او حتی خون خودش را هم به مریض هایی که احتیاج به خون داشتند اهدا می کرد، من فرزندم را در راه  امام حسین (ع) دادم چون شهادت پربارترین و عمیق ترین و بالقوه ترین واژه ای است که از قداست و شکوه و نورانیت و جذبه ی والای خاص برخوردار است. بنا بر گفته ی امام راحل (ره) شهادت راهی است که باید پیمود و سفری است که باید رفت. روحت شاد و یادت گرامی باد فرزند عزیزم.
 

خاطره (2) از زبان عموی شهید علی  محمد چمن گل( او در حق من فرزندی کرد)
خدا را شاکرم که در عصر پرفروغ ولایت، ما به جای ماندگان از قافله شهدا را وارث رادمردانی گردانید تا بیرق جهاد و شهادت آنان را همچنان برافراشته اند نگه داریم و نام پرآوازه شهدا را با تارک تاریخ خونبار اسلام ناب محمدی زنده نگه داریم.
از خاطرات من از شهید عزیزم آنقدر زیاد است که زبان بیان گفتن و قلم قدرت نوشتن آن را ندارد. من زن و فرزند نداشتم ولی شهید چمن گل فرزند من بود او بسیار دلسوز و مهربان بود و در حق من فرزندی کرد، در تمام مشکلات و ناراحتیهایی که داشتم یار و یاور من بود اگر کمترین ناراحتی که برای من پیش می آمد همانند شمع و برای من می سوخت.
او با صبر و شکیبایی خویش و مجاهدتها و ایثارگری های خود باعث شده یادش در دل ما همیشه زنده بماند و به خاطر این همه فداکاریش هرگز او را فراموش نمی کنیم. روحش شاد.

مروری کوتاه بر زندگینامه شهید علی محمد چمن گل فرزند شریف در سال 1338 هجری شمسی در شهر ایلام دیده به جهان گشودt وی که تحصیلات خود را تا اخذ مدرک دیپلم در رشته طبیعی ادامه داده بود پس از انجام خدمت وظیفه به عنوان کارمند در سازمان انتقال خون مشغول به انجام خدمت گردید وی به تاریخ بیست ودوم دی ماه سال 1365 هجری شمسی بر اثر بمباران رژیم بعثی عراق در شهر ایلام به فیض شهادت نائل آمد مزار این شهید گرانقدر در گلزار شهدای صالح آباد قرار دارد از این شهید والامقام دو فرزند پسر به یادگار مانده است .روحش شاد وراهش پر رهرو باد.


منبع : اداره هنری ، اسناد و انتشارات - معاونت فرهنگی و امور اجتماعی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان ایلام

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده