خاطرات دلنشین از «شهيد شيخ محبوبي» در عمليات کربلاي پنج

به گزارش نویدشاهدگیلان: با تعداد زيادي از برادران رزمنده بندر انزلي به جنوب اعزام شديم پس از مدتها حضور و رزمهاي شبانه جهت آمادگي حال و هواي جبهه مدتي بود که نشان ميداد بزودي حمله اي صورت مي گيرد تا اينکه اطلاع دادند عملياتي بزودي انجام مي گيرد اکثر بچه هاي انزلي در گردان سلمان بودند که فرمانده اش شهيد با مروت بود و منهم در گردان ذوالفقار بودم اما با بچه هاي انزلي در ارتباط بودم بوِيژه غلاقه فراواني به شهيد سيد حسين موسوي و شهيد بزرگوار حجت شيخ محبوبي .  پيش از عمليات کربلاي پنج ماموريت شهيد شيخ محبوبي تمام شده بود اما چون خبر از عمليات را داشت و مي دانست بزودي عمليات شروع مي شود همانجا ماند يکروز به او گفت حجت جان تو که ماموريتت تمام شده چرا نمي روي به انزلي برو تشکيل خانواده بده و ازدواج کن او که چهره اي هميشه خندان داشت رو کرد به من و گفت بزودي عمليات شروع مي شود و عراق بر سر ما نقل و نبات مي ريزد و همه ما اينجا ازدواج مي کنيم . 

از هم جدا شديم و عمليات شروع شد و آنها در منطقه عمومي شلمچه با دشمنان به مبارزه پرداختند تا پس از مدتي خبر آوردند که عده اي از بچه هاي انزلي بسهادت رسيدند فوراً سراغ حجت شيخ محبوبي را گرفتم گفتند : او نيز بشهادت رسيده لذا خيلي ناراحت شدم و بياد حرفش افتادم که گفته بود بزودي نقل و نبات بر سرمان مي ريزند آري او ميدانست بزودي با خدايش پيماني را که بسته با خونش امضاء مي کند و سنگر حجله عروسي او خواهد بود روح همه شهيدان بويژه شهداي انزلي در کربلاي پنج و گردان سلمان گرامي باد .  والسلام
پرويز پور مهدي دوست شهيد