خوشا آنانكه وقت دادن جان به جاي گريه خنديدند و رفتند
شهيد خداخواست كشاورز فرزند اياز از طايفه ابراهيمي سادات امامزاده علي(ع)در اول بهمن ماه 1342 هجري شمسي در خانواده اي مستضعف اما متدين كه از ديرباز نور ايمان در اين خانواده منور بود در روستاي بهمن ياري از توابع سرفارياب چشم به جهان گشود.


نام شهید : خداخواست

نام پدر : ایاز

تاریخ تولد : 1342

محل تولد : سرفارياب

تاریخ شهادت : 65/10/19

محل شهادت : شلمچه

زیارتگاه : روستای سرفاریاب

بسمه تعالي

زندگي نامه

خوشا آنانكه وقت دادن جان                  به جاي گريه خنديدند و رفتند

خوشا آنانكه با ايمان و اخلاص             حريم عشق بوسيدند و رفتند

ولاتحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتاً بل احياء عند ربهم يرزقون

گمان نكنيد آنانكه در راه خدا كشته مي شوند مرده اند بلكه آنان زنده اند و نزد پروردگارشان روزي مي خورند .

شهيد خداخواست كشاورز فرزند اياز از طايفه ابراهيمي سادات امامزاده علي(ع)در اول بهمن ماه 1342 هجري شمسي در خانواده اي مستضعف اما متدين كه از ديرباز نور ايمان در اين خانواده منور بود در روستاي بهمن ياري از توابع سرفارياب چشم به جهان گشود.دوران كودكي را با رنج و مشقت در دامان پدر و مادر با فقر و بدبختي گذراند اما بر اثر موقعيت جغرافيايي منطقه خانواده ايشان به روستاي ميان تنگان عزيمت نمود و مدت چند سال در آنجا ماندند كه در اين موقع شهيد چون به سن6 سالگي رسيده بود روانه مدرسه همان قريه گرديد و كلاس اول را با موفقيت به پايان رساند و پس از آن دوباره خانواده ايشان به روستاي مركزي سرفارياب عزيمت كرد كه بقيه دوران ابتدايي را در مدرسه فعلي 17 شهريور سرفارياب به پايان رسانده و وارد مدرسه راهنمايي شهيد چمران همين قريه گرديد و به ادامه تحصيل پرداخت و كلاس اول راهنمايي را با موفقيت به پايان رسانده بطوري كه بين همكلاسانش از دانش آموزان ممتاز بود و در همين موقع ضمن تحصيل چون فرزند بزرگ خانواده بود در امر كشاورزي و دامداري پدر را ياري مي داد . اما وقتي كه وارد كلاس دوم راهنمايي شد بعد از مدتي در كلاس ايشان را طبق بخشنامه آموزش و پرورش به علت ازدياد سن از مدرسه اخراج نمودند . پدر شهيد در همين موقع براي شهيد تغيير سن داده و سن ايشان را كم نمودند اما تغيير سن براي ادامه تحصيل موثر واقع نگرديد و ترك تحصيل نموده و بر اثر فقر مادي در مغازه جوشكاري عمويش در دهدشت مشغول به كار گرديد تا اينكه از اين راه بتواند از زحمات پدر كاسته و امرار معاش زندگي خانواده اش را تأمين نمايد. شهيد يكبار در سال 62 براي خدمت سربازي احضار گرديد كه اين بار به وسيله دكترها بعلت كمي سن و كوتاهي قد بطور موقت براي دوسال معاف گرديد كه دوباره به همان مغازه بازگشت و بكار مشغول گرديد.اخلاق شهيد به گونه اي بوده كه واقعاً قلم و زبان در بيان آن قاصرند.اما شهيد براي بار دوم در تاريخ هجدهم دي ماه64 هجري شمسي به سربازي احضار شد ولي اين بار به علت علاقه شديدي كه به سپاه پاسداران داشت بعنوان پاسدار وظيفه روانه پادگان شهيد بهشتي كرمان گرديد و پس از گذراندن دوره آموزشي به سبب علاقه زيادي كه به جبهه و جنگ داشت به عضويت تيپ المهدي يگان دريايي در منطقه اروند رود درآمد كه مدت شش ماه از خدمت را بعنوان سكاندار قايق بوده كه در همين موقع در عمليات پيروزمندانه والفجر هشت شركت كرد و بعداً در قسمت تداركات به همراه فرمانده خويش مشغول انجام وظيفه گرديد و در عمليات كربلاي چهار و پنج شركت نمود و بالاخره در تاريخ 65/10/19 در منطقه شلمچه به درجه رفيع شهادت كه نهايت آرزويش بود نائل آمد .

روحش شاد و راهش پررهرو باد .

منبع: بنیاد شهید وامور ایثارگران استان کهگیلویه وبویراحمد
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده