شهید سّید عسگری زرگری
«یه خبر خوش! یه خبر دست اول!».

«یه خبر خوش! یه خبر دست اول!».

صدای سّید عسگری بود. آمد بین من و مادر نشست و گفت: «یک خبر خوش، فردا دوشنبه است و خبر دست اول!».

مادر با نگاه به من فهماند صحبت‌هایمان را تمام کنیم. سید عسگری دلش نمی‌خواست درد و دل من و مادر به غیبت کشیده شود. هیچ‌وقت مستقیم نگفت این حرف‌ها را نزنید. بدون این که بی‌احترامی کرده باشد، حواسمان را پرت می‌کرد.

شهید سّید عسگری زرگری

برگرفته از خاطره رقیه بیگم (خواهر شهید)

زرگري، سيدعسگري: ششم تير 1343، در شهرستان سمنان ديده به جهان گشود. پدرش سيدعلي‌اكبر و مادرش فاطمه نام داشت. تا پايان دوره متوسطه درس خواند و ديپلم گرفت. ازدواج كرد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور يافت. پنجم مرداد 1367، با سمت نیروی واحد اطلاعات و عملیات در تنگه چهار زبر كرمانشاه توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت تركش به شهادت رسید. پيكر او را در گلزار شهداي امامزاده اشرف زادگاهش به خاك سپردند. 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده