شهید محمد تیموریان؛ نوزادی با قنداق قرمز
نوید شاهد: شهید محمد تیموریان فرمانده گردان «یارسول الله (ص)»
لشکر 25 کربلا بوده که پس از 3 سال حضور مدام در جنگ تحمیلی در عملیات «بدر» به
شهادت می رسد.
شهید تیموریان پیش از آن که به دنیا بیاید، مادر خواب آمدنش را می بیند. سیده هاجر، مادر شهید تیموریان در سفر به مشهد پس از آن که در زیارت نخست به راز و نیاز با امام هشتم (ع) می پردازد، هنگام صبح خواب می بیند که امام رضا (ع) فرزند پسری با «قنداق قرمز» در آغوشش می گذارد و بعد از آن خداوند محمد (فریدون) را به خانواده تیموریان عطا می کند.
مبارزات شهید محمد تیموریان از مهرماه سال 1357 هنگامی که در پایه سوم راهنمایی مشغول به تحصیل بود، آغاز می شود. این شهید در نخستین تظاهرات شهر آمل شرکت کرده و احساس بالندگی می کند.
شهید تیموریان فروردین 1360 به جبهه اعزام می شود و برای عملیات محمد رسول الله (ص) به فرماندهی حاج احمد متوسلیان انتخاب می شود.
فروردین 1362، شهید فریدون تیموریان به پیشنهاد فرمانده گردان یا رسول (ص) نام «محمد» را برای خود بر می گزیند.
در صفحه 76 کتاب«نوزادی با قنداق قرمز»، روزی که شهید محمد تیموریان لباس سپاه را از آیت الله حسن زاده آملی دریافت کرد، این گونه روایت شده است:
«... در محضر آیت الله حسن زاده آملی حاضر شد. وقتی به اطلاع ایشان رسید که فریدون فرمانده گروهان است، از این که جوانی در سن هفده، هجده سالگی فرمانده بود، خوشحال شدند.
- اسم شریف چیست؟
- فریدون تیموریان.
آیت الله با لحن تشویق آمیزی گفت: ان شاالله همان طور که فریدون، ضحاک را از تخت به زیر کشید، شما هم ضحاک زمان (صدام) را نابود می کنید. و بعد برای فریدون دعا کرد و گفت: پسرم! ظاهرا پدر و مادرت خیلی نگران شما هستند. برای رضایت خاطر آن ها، شما می توانید همین جا کار کنید. در پشت جبهه هم کار به حد کافی وجود دارد. در این صورت هر دو منظور، حاصل خواهد شد.
فریدون سر به زیر انداخت و چیزی نگفت، اما این سکوت، نشانه رضایت نبود. آیت الله حسن زاده آملی هم دریافت. تحسین کنان دست روی شانه فریدون گذاشت و گفت: فلفل نبین چه ریزه، بشکن ببین چه تیزه. تو را با «اسامه» عهد پیامبر باید مقایسه کرد یا با فریدون ایران زمین؟! ...»
شهید تیموریان 22 اسفند 1363 در «هورالهویزه» طعم شیرین شهادت را می چشد و به دوستان شهیدش ملحق می شود و در گلزار شهدای آمل (آستانه مبارکه حضرت امامزاده ابراهیم (ع)) آرام می گیرد.
ماجرای بازگشت پیکر شهید محمد تیموریان به زادگاهش یعنی شهر آمل نیز روایتی خواندنی است. در صفحه پایانی کتاب «نوزادی با قنداق قرمز» آمده است: «پیکر محمد خیلی دیرتر از آن چه فکر می کردند به آمل رسید. همه می خواستند بدانند چرا؟ و سرانجام در بهت و حیرت فهمیدند که محمد تیموریان به اشتباه به نام محمود تیموریان ثبت و به همراه شهدای دیگر به شهر مشهد منتقل شده بود و پس از طواف پیکرها، در حرم زرین ثامن الحجج، تازه مسولین متوجه اشتباه خود شدند و پیکر را از مشهد به آمل منتقل کردند.
کتاب «نوزادی با قنداق قرمز» توسط انتشارات «نماشون» و «نشر شاهد» سال 1392 در 120 صفحه و به قیمت 5 هزار و 600 تومان به چاپ رسیده است.
