وصیت نامه شهید كاظم گرائيلى فرزند سبزعلى متولد سال 1347 در روستاى شيخ گلى از توابع قائمشهر مى باشد كه در تاريخ 12 تير 1365 در منطقه مهران به شهادت نائل آمد.
نويد شاهد مازندران؛ وصیت نامه شهید كاظم گرائيلى فرزند سبزعلى متولد سال 1347 در روستاى شيخ گلى از توابع قائمشهر مى باشد كه در تاريخ 12 تير 1365 در منطقه مهران به شهادت نائل آمد.

كشته شدن عبادت و شهادت افتخار ماست
به نام الله پاسدار حرمت خون شهيدان
« رَبِّ اشْرَحْ لى صَدْرى وَ يَسِّرْلى اَمْرى وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانى يَفْقَهُوا قَوْلى.»
آن كس كه تو را شناخت جان را چه كند       فــرزند و عيال و خانمان را چــــه كند
ديـــوانه كنى هــــر دو جهانش بخشى          ديـــوانه‌ى تو هــر دو جهان را چــه كند
با سلام و درود به رهبر كبير انقلاب اسلامى و با سلام بر ارواح پاك شهداى انقلاب اسلامى و درود بر امّت شهيدپرور.
اين‌جانب كاظم گرائيلى فرزند سبزعلى تاريخ تولّد 1347. اكنون كه به جبهه‌ى حقّ عليه باطل اعزام مى‌شوم چند كلمه‌اى به عنوان وصيّت‌نامه به عرض مى ‌رسانم. سپاس خداى را كه ما را آفريد و راه به تكامل رسيدن انسان را به وسيله ‌ى پيامبران به ما ياد داد و به ما بندگان درگاهش آموخت كه قدر نعمت‌هايش را دانسته كه چگونه خود را از منجلاب گناه نجات داده و به سعادت واقعى كه مجاهده در راهش مى ‌باشد برسند. آرى كشته شدن عبادت و شهادت افتخار ماست. من با توجّه به اين مسايل و با عشق و علاقه‌اى كه به معبود خويش داشته اين راه را انتخاب كرده و در همان لحظه‌ى اوّل، پيش چشمان خود بيش از دو راه نديدم آن هم يا فتح يا شهادت در راه خدا بوده و بر خود ننگ دانسته كه بر اين همه مظلوميّت‌ها فقط نظاره گر باشم و به « هل من ناصر ينصرنى » حسين زمان لبّيك نگويم. اماما! جانم بفدايت، دلم مى‌خواست خدا هزار جان به من عطا مى‌فرمود كه فداى اسلام و فداى راهت كنم.
سخنى با شما امّت شهيدپرور: هر چند من كوچك‌تر از آنم كه به شما پيام بدهم. ولى مى گويم كه امام را تنها نگذاريد و اتّحاد و انسجام خود را حفظ كرده، به اين طريق مشت محكمى بر پوزه‌ى دشمنان داخلى و خارجى بكوبيد. پدر و مادر عزيزم! بعد از من هيچ گونه غم به دل خود راه ندهيد و خوشحال و سرافراز باشيد، چون كه فرزندتان به بزرگ‌ترين آرزوى خود كه شهادت در راه خدا بوده رسيده است. مى دانم كه آرزو داشتيد روزى دامادم كنيد ولى چه كنم كه اسلام به خون ما نياز دارد. همچنين دوست ندارم بعد از من عزادار باشيد و از شهادت من نالان، بلكه دوست دارم آن‌چنان باشيد كه زينب(س) و ياران حسين(ع) در روز عاشورا بودند و از شما معذرت مى خواهم كه نتوانستم آن همه زحماتى را كه براى من كشيديد جبران كنم و امّا سخنى با برادران و خواهرانم: برادرانم سعى كنيد سلاحم را گرفته و حامى خون من باشيد. از شما مى ‌خواهم امام را تنها نگذاريد. خواهرانم دوست دارم همچون زينب(س) صبر را پيشه كرده و خار چشم دشمنان اسلام و قرآن باشيد، بعد از من گريه نكنيد و در اين فكر نباشيد كه من ناكام از بين شما رفتم، بلكه من به كام خود كه شهادت بوده رسيدم. سخنى با دوستان و آشنايانم: بعد از من راهم را ادامه دهيد، اگر توانستيد غروب هر پنج شنبه به مزارم بياييد و از من ياد كنيد و مرا فراموش نكنيد. در آخر از همه ‌ى شما خداحافظى مى ‌كنم و همه‌ ى شما را به خداى بزرگ مى ‌سپارم، در ضمن مرا در گلزار علّامه شيخ طبرسى در كنار قبر شهيد مختار گرائيلى دفن كنيد.
برادر حقيرتان كاظم گرائيلى
خدايا، خدايا رزمندگان اسلام پيروزشان بگردان
والسّلام عليكم رحمة الله و بركاته


بنياد شهيد و امورايثارگران قائمشهر/
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده