مروری بر خاطرات اسناد ودست نوشته های زینب کمایی
شهیده میترا در سال 1347 در آبادان متولد شد. مادرم نام میترا را برای او انتخاب کرد. اما بعدها که میترا بزرگ شد، به اسمش اعتراض داشت. بارها به مادرم گفت «مادربزرگ، این هم اسم بود برای من انتخاب کردی؟ اگر در آن دنیا از شما بپرسند که چرا اسم مرا میترا گذاشته‌اید، چه جوابی می‌دهید؟ من دوست دارم اسمم زینب باشد. من می‌خواهم مثل زینب (س) باشم.» میترا همه ما را هم وادار کرد که به جای میترا به او زینب بگوییم. البته یک روز، روزه گرفت و برای افطاری دوستانش را دعوت کرد و نامش را تغییر داد.

برگی از دفتر خودسازی شهیده دانش‌آموز «زینب کمایی«

مادر این شهید 14 ساله درباره دفتر خودسازی زینب، این گونه روایت می‌کند:

زینب در دفتر خودسازی خود جدولی کشیده بود که بیست مورد داشت؛ از نماز به موقع، یاد مرگ، همیشه با وضو بودن، خواندن نماز شب، نماز غفیله و نماز امام زمان(عج)، ورزش صبحگاهی، قرآن خواندن بعد از نماز صبح، حفظ کردن سوره‌های قرآن کریم، دعا کردن در صبح و ظهر و شب، کمتر گناه کردن تا کم‌خوردن صبحانه، ناهار و شام.

دخترم جلوی این موارد ستون‌هایی کشیده بود و هر شب بعد از محاسبه کارهایش جدول را علامت می‌زد؛ من وقتی جدول را دیدم به یاد سادگی زینب در پوشیدن و خوردن افتادم به یاد آن اندام لاغر و نهیفش که چند تکه استخوان بود، به یاد آن روزه‌های مداوم و افطارهای ساده، به یاد نماز شب‌های طولانی و بی‌صدایش، به یاد گریه‌های او در سجده‌هایش و دعاهایی که در حق امام خمینی(ره) داشت.

زینب در عمل، تک‌تک موارد آن جدول خودسازی و خیلی از چیزهایی که در آن جدول نیامده بود را رعایت می‌کرد.

فعالیت‌‌های مذهبی زینب، مورد غضب منافقین قرار گرفته بود چونکه با آن سن کم کتابهای شهید مطهری را میخوانده و در محافل عمومی و آموزشی با کمونیستها و منافقین بحث میکرده و رسوایشان میساخته .

کوردلان منافق در آخرین نماز مغرب اسفند­ ماه سال 1360 هنگام بازگشت از مسجد او را ربودند؛ سپس با گره زدن چادرش او را خفه کرده و مظلومانه به شهادت رساندند.

پیکر مطهر زینب، سه روز بعد پیدا شد و با پیکرهای غرقِ به خون 360 شهید عملیات «فتح‌المبین» در اصفهان تشییع و در گلستان شهدای اصفهان به خاک سپرده شد.

وصیت نامه شهیده زینب کمایی :

خدایا نگذار نقاب نفاق و بیطرفی بر چهره مان افتد و در این هنگامه جنگ حسین را تنها گذاریم . اینها از یزدید بدترند و جایگاهشان اسفل سافلین است و بس ... ماذا وجدک من فقدک و ماذا فقد من وجدک . چه یافت آنکسی که تو را گم کرد و چه گم کرد انکس که تو را یافت . ( قسمتی از مناجات امام حسین علیه السلام )

بدلیل اینکه هر مسلمانی باید وصیت نامه ای داشته باشد من نیز تصمیم گرفتن این متن را بعنوان وصیت نامه بنویسم و آخرین حرف های خود را برای دوستان و خانواده و تمام عاشقان شهادت بنویسم . از شما عاشقان شهادت می خواهم که راه این شهیدان به خون خفته را ادامه دهید . هیچ گاه از پشتیبانی امام سرد نشوید . همیشه سخن ولی فقیه را به گوش جان بشنوید و به کار ببندید . چون هرکس روزی به سوی خدا باز خواهد گشت. همیشه به یاد مرگ باشید .

تا کبر و غرور و دیگر گناهان شما را فرا نگیرد .نمازهایتان را فراموش نکنید و برای سلامتی اماممان همیشه دعا کنید و در انتظار ظهور مهدی عج باشید مادر جان تو که از بدو تولد همیشه پرستار و غمخوار من بودی حال که وصیت نامه مرا می خوانی خوشحال باش که از امتحان خدا سربلند بیرون امده ای و هرگزدر نبود من ناراحت نشو ٬ زیرا که من در پیشگاه خدای خود روزی می خورم و چه چیزی از این بهتر است که تشنه ای به آب برسد و عاشقی به معشوق .

مادر جان می دانم که برای رساندن من به این مرحله از زندگی زحمات بسیار کشیده ای و بهمین دلیل تو را به رنجهای حضرت زینب سلام الله علیها قسم می دهم مرا حلال کن و مرا دعای خیر بفرما . در آخر از همه شما خواهران و برادران عزیزم و تمام دوستانم تقاضا می کنم که مرا حلال کنند و اگر من باعث ناراحتی شده ام مرا ببخشید . شما را به خون جوشان حسین علیه السام قسمتان می دهم دعا برای امام را فراموش نکنید . خواهر کوچک شما زینب کمایی.

گوشه ای از نامه اش به ودستش زهرا که در ۱۴سالگی نوشته:

بنام او که از اویم، بنام او که بسوی اویم، بنام او که بخاطر اویم، بنام او که زندگیم در

جهت اوست، رفتنم به اوست، بودنم به اوست، جانم به اوست، احساسش میکنم،

با ذره ذره وجودم احساسش میکنم اما بیانش نتوانم کرد .

دست نوشته زینب:

خدایا اکنون که من در این سن به سر می برم تازه دریافتم که چقدر این دنیای فانی بی ارزش وپوچ

است و حال می فهمم که چگونه شهید عاشقانه به دیدارتو می شتابد . خدایا مرا نیز به آرزوی خود

برسان و شهادت را نیز به من برسان

.

برچسب ها
غیر قابل انتشار : ۰
در انتظار بررسی : ۱۷
انتشار یافته: ۵
شهیده زینب کمائی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۴۸ - ۱۳۹۷/۰۱/۱۷
1
33
سلام
بسیارعالی بود...
درتکمیلش منم اضافه کنم که کتاب " رازدرخت کاج" نوشته خانم معصومه رامهرمزی ، شرح زندگی این شهیده بزرگوار هست...امسال این شهیده بعنوان شهیدشاخص انتخاب شدن،برای درک شخصیت والای اون ، مطالعه این کتاب رو توصیه میکنم.
شهیده زینب کمائی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۰۵ - ۱۳۹۷/۰۱/۱۷
1
35
سلام
بسیارعالی بود...
درتکمیلش منم اضافه کنم که کتاب " رازدرخت کاج" نوشته خانم معصومه رامهرمزی ، شرح زندگی این شهیده بزرگوار هست...امسال این شهیده بعنوان شهیدشاخص انتخاب شدن،برای درک شخصیت والای اون ، مطالعه این کتاب رو توصیه میکنم.
گمنام
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۳:۱۰ - ۱۳۹۷/۱۲/۰۴
2
42
شهیده زینب کمایی شفاعت منم بکن.
دختری در آرزوی شهادت
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۲۸ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
1
14
آبجی من شفاعت نمیخوام من شهادت میخوام
شهادت منو می بری؟
نسرین
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۰:۳۰ - ۱۴۰۲/۰۲/۱۵
1
4
سلام بر شهیده زینب کمایی
منم شهادت میخوام. خدایا مرا پاکیزه بپذیر...‌
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده