وصیت نامه شهيد منصور منصوری
الآن شايد مشكلات مادى و اقتصادى زيادى در كشورمان باشد ما نبايد با اين مشكلات از هدف اصلى مان كه رضاى حق تعالى است برگرديم.
رفتم سفرى كه آمدن نيست مرا
نوید شاهد فارس : شهيد منصور منصوری در بیست و دوم اسفند ماه 1344 در خانواده ای مذهبی در روستای فورگ داراب متولد شد.  تحصيلات  را تا سوم راهنمايي ادامه و بعد از انقلاب به خاطره عشق و علاقه به انقلاب و اسلام  وارد سپاه شد . وی در سوم اسفند 1365 ازدواج کرد و سرانجام در یکم آذر ماه 65 در دزفول به درجه رفيع شهادت نائل گرديد .


وصیت نامه شهید منصور منصوری چهار روز قبل از شهادت
« رفتم سفرى كه آمدن نيست مرا »

و لا تحسبن الذين قتلو فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون.
مپنداريد كه آنان كه در راه خدا كشته شده اند مرده اند بلكه آنان زنده اند و نزد خداى خود روزى مى خورند.
بنام الله پاسدار حرمت خون شهيدان و با درود و سلام بر پيشگاه حضرت بقيه الله اعظم مهدى موعود و نائب بر حقش امام خمينى و با سلام به تمام امت اسلامى ايران امت شهيدپرور ايران، الآن در زمانى هستيم كه زمان امتحان و آزمايش است. هركس از امتحان الهى با موفقيت بيرون آمد كه در آخرت رستگار مى شود.

خوب مواظب اعمال خودتان باشيد كه خداى ناكرده جورى شود كه خداوند عذاب خود را نازل كند. الآن شايد مشكلات مادى و اقتصادى زيادى در كشورمان باشد ما نبايد با اين مشكلات از هدف اصلى مان كه رضاى حق تعالى است برگرديم. هستند عناصرى پليد و نادان كه نه خودشان از اسلام خبرى دارند و نه به فكر آينده كشور و اسلام هستند.
اين عناصر در صدد نارضايت كردن مردم و متشنج كردن جو حاكم بر مردم اند و به خيال خام خودشان با خوابهاى تصورى فكر نابودى جمهورى اسلامى مى كنند. ولى هيچ نمى دانند كه اگر خداى نكرده اين نظام نوپاى جمهورى اسلامى از بين برود كشور چنان هرج و مرج در آن پيدا شود كه تمام كشور همسايه شروع به حمله و گرفتن سرزمين اسلامى ايران برآيند و ريشه اسلام را ازبيخ و بن در اين مملكت بسوزانند كه كسى حتى جرأت نكند در منزلشان نماز و قرآن بخواند.
چون اين انقلاب اسلامى چنان ضربه اى بر ديگر استكبار جهانى زده است كه اگر فرصتى بدستشان بيايد درصدد نابودى اسلام هستند حتى به كودكان و نوجوانان هم رحم نمى كنند. پس آگاه و هوشيار باشيد كه دشمن داخلى موزى تر از خارجى است.

در پايان از شما پدر و مادر گرامى حلال بودى مى طلبم و اميدوارم مرا ببخشيد كه نتوانستم از زحماتتان قدردانى و تشكر كنم و از همه برادران عزيز و خواهر مهربانم و همسر عزيزم و پدر و مادرش و بقيه اقوام و دوستان حلال بودى مى طلبم و همه شما را به صبر در مقابل مشكلات دعوت مى كنم.

اميدوارم كه اين جنگ تحميلى هر چه زودتر به پايان برسد كه ملت عزيز ايران رو به آسايش و عمران آبادى برود و دوباره اقتصاد مملكت رو به ترقى برود. به اميد آن روز و زيارت كربلاى حسينى از همگى التماس دعا دارم. والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته.

در آخر اگر به آرزويم رسيدم و جنازه ام برگشت دوست دارم در كنار امامزاده سيدمحمدرضا واقع در روستاى رودخور شهرستان نيريز كنار قبر مرحوم داييم مصطفى گلسرخ بخاك بسپاريد. به اميد نابودى ظلم و ستم در سرتاسر جهان. ياران برادران مرا يادكنيد.
بنده حقير منصور منصورى 27/8/65.
رفتم سفرى كه آمدن نيست مرا.



انتهای متن/
منبع: پرونده فرهنگی، مرکز اسناد ایثارگران فارس

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده