شهدای آبان
شهید دلخون همچون هزاران شهید غرقه به خون که در کربلای خونین ایران در راه نجات انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی به شهادت رسیدند در راه اسلام و انقلاب به دیدار خدا شتافت و توسط بعثیون به درجه رفیع شهادت نائل آمد.


نام شهید : عنایت اله

نام پدر : حسین

تاریخ تولد : 1345

محل تولد : کلگه پهن

تاریخ شهادت : 61/8/19

محل شهادت : عین خوش

زیارتگاه : گلزار شهدای دهدشت

بسم الله الرحمن الرحیم

زندگی نامه

بای ذنب قتلت به کدامین گناه کشته شدند.

نبرد پایان ناپذیر حق علیه باطل در تمام صحنه های تاریخ و در طول زندگی بشر ادامه داشته و قافله بشریت همیشه درگیر چنین صحنه هایی بوده است و جانیان حاکم بر سرنوشت محرومین و مستضعفین همیشه برای آنکه چند روزی به حیات و زندگی ننگین خود ادامه دهند این طبقه محروم را به استضعاف می کشیدند گاهی به کشورهای همجوار حمله می کردند تا بتوانند قدرت غاصبانه خود را از طریق اسلحه بر مردم تحمیل کنند. مستضعفین گاهی از طرف خداوند پیامبرانی برگزیده می شد تا این طبقه را برعلیه زورگویان و قلدران حاکم بر جامعه بسیج نماید و مصلحینی از همین سلسله پیامبران با رهنمود از مکتب نجات بخش الهی ندای آزادیخواهی و آزادطلبی را سر می داد تا جلوی تجاوزگری و طغیان این جانیان حاکم بر جامعه بشری را بگیرد و بی شک در روزگار ما استکبار جهانی به سرکردگی آمریکای جهانخوار همچون مرداخواری وحشتناک پنجه های درنده اش را بر جان و ناموس مستضعفین فرونشانده تا از حیاتشان تغذیه کنند و در زمان انقلاب شکوهمند اسلامی ایران به رهبری امام خمینی نایب بر حق امام مهدی(عج) توانسته پوزه این شیطان عصر را به زمین بمالد. در این بین او آرام ننشسته و از طریق صدام صهیونیستی به کشور اسلامی ایران هجوم آورده است تا به خیال خام خویش بار دیگر همچون گذشته از مستضعفین ایران استفاده کند اما امت حزب اله و قهرمان ایران به پیروی از مکتب نجات بخش توحید و پیروی از امام بزرگوار تاکنون توانسته اند ضربات مهلکی به آمریکای جهانخوار و نوکران سرسپرده اش از جمله صدام کافر وارد آوردند.

شهید دلخون همچون هزاران شهید غرقه به خون که در کربلای خونین ایران در راه نجات انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی به شهادت رسیدند در راه اسلام و انقلاب به دیدار خدا شتافت و توسط بعثیون به درجه رفیع شهادت نائل آمد. عنایت اله دلخون بسیجی شهید فرزند کوچک مرحوم حسین دلخون از طایفه نرمابی از توابع شهرستان دهدشت در سال 1345 در خانواده محروم که زندگی چادرنشینی داشتند و همچنان در زیر ضربات خردکننده فقر و محرومیت به عذابی که عامل آن استکبار جهانی می بود به سر می بردند دیده به جهان گشود. وی در سن شش سالگی به مدرسه رفت و در مدرسه ای عشایری در روستای کلگه پهن از توابع دهدشت تا کلاس سوم همچنان در میان فشارهای مهلک فقر در این منطقه ادامه داد و کلاس چهارم را در مدرسه در روستای مهد حومه دهدشت به پایان رسانید در این سال بود که مصیبتی عظیم برای خانواده نازل شد و آن هم مرگ پدر شهید که این حادثه شدت فقر را بیشتر و مسئولیت برادرمان بیشتر شد. و چون در طول تاریخ دیده ایم که همیشه محرومان و مستضعفان هم از نظر اخلاقی و فکری و هم از نظر استعداد بر مستکبرین پیشی گرفته اند با توجه به همین اصل ایشان از شاگردان باهوش و ممتاز به شمار می رفت و در اینجا میتوان یکی دیگر از دلایل این ذوق و علاقه به درس خواندن را فشار محرومیت که باعث حس مسئولیت و انجام وظیفه در انسان می شود شهید دلخون همچون همه جویندگان حقیقت و پویندگان راه خدا برای حضور در اجتماع بزرگ انسانها و برخورد با افکار مردم و پیشبرد امر شناخت هرچه بیشتر حقیقت به دهدشت آمد و کلاس پنجم خود را در این محیط نسبتاً بزرگ گذراند درست در همین سال بود که انقلاب شکوهمند اسلامی به رهبری زعیم عالیقدر امام خمینی پیروز گردید و جوانان و نوجوانان در صحنه قرار گرفتند و بهتر می توانستند به خواسته های مطلوبشان که شناخت حدود خدا بود دست یابند. وارد دوره راهنمایی گردید که این دوره زمینه را برای شناخت عرفان و معرفت برای مغزهای درحال تلاش و جستجو مهیا کرد . دوره راهنمایی خویش را در مدرسه طالقانی دهدشت ادامه داد و همواره در خلال درسها سخن از ایثار و جانبازی و مبارزه در سنگر می کرد. شهید دلخون در راهپیمایی دانش آموزی همیشه شرکت می کرد و در سنگر مدرسه یک مبارز بود که از مکتب و آرمانهایش دفاع می کرد تا اینکه سرانجام در سال تحصیلی 60-61 دوره راهنمایی را تمام کرد و باید در سال تحصیلی 61-62 به دوره متوسطه راه می یافت. در این زمان بود که عشق به خدا و لبیک به فریاد هل من ناصر ینصرنی حسین زمان خمینی کبیر عملاً در طبق اخلاص گذاشت و آنچه را که بدان در طول تحصیلش می اندیشید جامه عمل پوشانید و مبارزه در سنگر برعلیه کفر را بر درس خواندن و هر چیز دیگر ترجیح داد و در تاریخ 61/7/1 از طریق بسیج سپاه پاسداران به منظور آموزش به پادگان شهید دستغیب کازرون اعزام گردید که در مورخه 61/7/27 پس از اتمام آموزش دوش به دوش برادر شهیدش دمساز و به دنبال او راهی صحنه های نبرد عشق و ایثار خون گردیدند و در سحرگاه 61/8/19 فریاد الله اکبر برآورد و به استقبال گلوله های آتشین شتافت و سرانجام بدن سوراخ سوراخ شده خویش را به امام و امت شهیدپرور هدیه فرمود و به خیل شهدای راه حق و پاسداران حدود خدا پیوست روحش شاد و راهش پررهرو باد.

شهیدان زنده اند الله اکبر به خون آغشته اند الله اکبر

منبع: بنیاد شهید وامور ایثارگران استان کهگیلویه وبویراحمد

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده