در سالروز شهادت شهید«سعید صادقی»
...از شماها مى‌خواهم اگر من شهيد شدم برايم گريه نكنيد چون من طبق وعده‌اى كه خدا داده با او هستم و اين را بدانيد كه عاشق به معشوقش رسيده و اگر موقعى دلتان شكست رزمندگان اسلام...
وصال عاشق به معشوق

نویدشاهد البرز:


شهید«سعید صادقی» که نام پدرش« علی » و  مادرش« شمسی» بود، در بیست و نهم آذر ماه 1341، در شهر «آباده» از توابع استان فارس چشم به جهان گشود. وی تحصیلات خود را با موفقیت تا مقطع دیپلم ادامه داد و در زمان جنگ تحمیلی وارد دفاع مقدس شد و در مناطق جنگی مختلف و عملیاتهای گوناگون حماسه ساز شد. سرانجام در هفدهم آبان ماه 1361، به درجه رفیع شهادت رسید و در امامزاد طاهر کرج به خاک سپرده شد.

شهید گرانقدر «سعید صادقی » در وصیت نامه خود چنین می نگارد:

« بسم الله الرحمن الرحيم »
« ان الله يحب الذين يقاتلون فى سبيله صفا كانهم بنيان مرصوص»
خداوند دوستدار جنگاورانی است كه در راه او صف بسته و چون دژ نفوذ ناپذيرى نبرد مى‌كنند.
به نام خدايى كه به عشق او زنده‌ام ، به عشق او مى‌جنگم و به عشق او مى‌ميرم.  خداوندا !به روان مقدس محمد و آل محمد رحمت فرست و ما را از آرزوى دراز بركنار دار و چنان كن كه به جاى آرزوها و آرمانها در اعمال صالح اخلاص ورزيم و تو را به راستى و درستى عبادت كنيم.
پروردگارا ! چنان كن که «شهادت» مطلوب ما و محبوب ما و بهترين آرزوى ما باشد و ما را به سوى تو اى منبع لايزال وجود بازگردان ـ پروردگارا شربت شيرين و گواراى شهادت را در كام ما شيرين فرماى و عروس شهادت را در چشم ما مأنوس جلوه‌گر ساز و ميهمانى او را براى ما خجسته و فرخنده دار.
من مى‌روم همه ما مي رويم، من مي روم به كربلا، مي روم، مى‌روم به دانشگاه حسين(ع)، مى‌روم به مكانى كه جوانانش  از همه چيز خود گذشته و خون سرخشان را در شن‌زار داغ خوزستان تقديم اسلام مى‌كنند و در زير رگبار مسلسلها و توپها به نماز جماعت مى‌ايستند و شبهايش را به مناجات و راز و نياز با خدا مى‌پردازند و نماز شب مى‌خوانند. مى‌روم به سرزمينى كه جوانان پانزده ساله‌اش همچون شهيد محمد حسين فهميده براى نجات اسلام و يارى حسين با نارنجك به زير تاتك دشمن مى‌رود و جانش را فداى اسلام و يارى حسين مى‌كند.
 به جايى مي روم كه در آنجا مى‌توان مهدى موعود را پيدا كرد و با او ديدار و پاى صحبتش نشست. به جايى مي روم كه ياران حسين براى شهادت از هم سبقت مى‌گيرند.
من به دانشگاه حسين مى‌روم ، به سرزمين كربلا و بالاخره  به ديار شهيدان مى‌روم . مى‌روم تا با حسين (ع) و پدر بزرگوارش محمدبن عبداله و امام زمان (عج) ملاقات و ديدار كنم و با شهيدان باشم شهيدانى كه چون بهشتى، رجايى، باهنر، حسين‌بن على (ع) ، امام سجاد و نايبانشان.
دوستان برادران و ياران حسين از اينكه بدون خداحافظى به جبهه اعزام شدم و نتوانستم درلحظه‌هاى‌آخر صورتهاى نورانى شماها را ببينم اميدوارم كه مرا ببخشيد و دعاگويم باشيد و از همه شماها التماس دعا دارم و اين را بدانيد كه من هرگز شماها را فراموش نخواهم كرد و در هر گوشه از خاك كربلا كه باشم شماها را دعا مى‌كنم و طلب عفو همه شماها را از خداوند مى‌خواهم.

در ضمن از شما مى‌خواهم كه امام عزيز اين ابرمرد تاريخ را فراموش نكنيد و هميشه بعد از نمازهايتان ايشان را دعا كنيد كه ما مسلمانان جهان هر چه داريم از امام عزيز داريم و از شما مى‌خواهم تا آنجاييكه امكان دارد نماز شب را فراموش نكنيد و در دعاهاى توسل و كميل و ديگر دعاها شركت كنيد و به امام زمان توسل پيدا كنيد و پيروزى اسلام و رزمندگان طلب كنيد. بارالها! من در تمام زندگيم هيچ چيز با ارزش ندارم كه در راهت ايثار كنم و به جز جان ناقابلم را كه دوست دارم ايثارگرانه و مخلصانه تسليم راهت كنم و دوست دارم درس اسلام و شهادت را در كلاس كربلا از حسين بياموزم و شربت شيرين و گواراى شهادت را از دست عباس بنوشم و چون موجى خشمگين بر درياى كفر يورش برم و انتقام خون برادرانم را بگيرم.
اين حقير از تمامى برادران عزيز و خواهران محترم حزب‌اللهى مى‌خواهم كه پيرو ولايت فقيه باشند و امام عزيز را تنها نگذاريد و منافقين را سركوب و سرجايشان بنشانند. از پدر و مادر و دوستان و فاميلان نزديك التماس دعا دارم و از اينكه بى‌خبر اين راه را طى كردم مرا ببخشيد ولى از خداوند بزرگ راضى و خوشحالم كه آگاهانه و با ميل خود اين راه را آمدم و شايد مصلحتى در اين راه باشد و شايد در اين راه به آرزوى ديرينه‌ام برسم و بتوانم حسين‌بن على را ملاقات كنم.

 از شماها مى‌خواهم اگر من شهيد شدم برايم گريه نكنيد چون من طبق وعده‌اى كه خدا داده با او هستم و اين را بدانيد كه عاشق به معشوقش رسيده و اگر موقعى دلتان شكست رزمندگان اسلام معلولين و مجروحين را دعا كنيد و من هم همه شماها را شفيع مى‌شوم و در آخر تمام دوستان را به خداى بزرگ مى‌سپارم.
 خدايا شهادت را نصيب من كن. چونكه مشتاق ديدار حسينم. خديا! با شهادت كام من را بده و  شهادت را نصيب جان من کن. ضمنا نصف دارايى من هر چه هست را به فقرا بدهيد و دعا براى امام يادتان نرود. متشكرم .
در راه دوست (حق تعالى) كشته شدن افتخار ماست . دشمن اگر چه تشنه به خون گلوى ماست ما عاشقيم و كشته شدن افتخار ماست. شمشير عشق برسر لوح مزار ماست.
                                                                                                  
                                                                                                                          سعيد صادقى

منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده