وقتي جنازه مطهرش را ديدم،‌ متوجه شدم دستش به نشانه ادب و احترام روي سينه‌اش قرار داشت، فهميدم لحظه شهادت به ايشان سلام داده بود.
نوید شاهد کرمان، "محمود آدم شجاع و نترسي بود و اگر قرار بود در عملياتي وارد عمل شويم بدون هيچ ترس و دلهره‌اي به دل دشمن مي‌زد و تلفات مي‌گرفت.
 عمليات كربلاي 4 آغاز شده و عراق حمله كرده بود و آتش سنگيني به سمت نيروها مي‌ريخت. موقعيت خطرناكي بود و تعدادي از بچه‌ها روحيه خودشان را از دست داده بودند. هر لحظه ممكن بود در اين شرايط سخت نيروها عقب‌نشيني كنند و محور به دست دشمن بيفتد. در همان بحبوحه چشمم به سيدمحمود افتاد،‌ مثل هميشه با كاري كه انجام داد نيروها روحيه عجيبي گرفتند. محمود دو قبضه آر.پي‌.جي روي كولش گذاشت و در ميان حجم آتش و گلوله‌هايي كه به سمتش شليك مي‌شدند گلوله‌ها را به سمت دشمن پرتاب مي‌كرد. 
بچه‌ها با روحيه‌اي كه گرفته بودند مي‌گفتند: «آقاسيد انگار بدن شما ضد گلوله است كه هيچ تيري به شما اصابت نمي‌كند.» سيد هم با روحيه مي‌خنديد و مي‌گفت: «همه چيز خواست خداست.»


***ساعت 5 صبح بود كه سيد براي بازديد از خط می‌رود و در حين بازرسي همان جا مورد اصابت گلوله دشمن قرار مي‌گيرد و به شهادت مي‌رسد. وقتي جنازه مطهرش را ديدم،‌ متوجه شدم دستش به نشانه ادب و احترام روي سينه‌اش قرار داشت. با ارادتي كه آقا سيد به جد بزرگوارش امام حسين(ع) داشت فهميدم لحظه شهادت به ايشان سلام داده بود.

راوی: همرزم شهید

شهید سید محمود وقاري/ يكم ارديبهشت 1344، در شهرستان بافت چشم به جهان گشود. تا دوم‌راهنمايي درس‌ ‌خواند، به‌عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. بيست ‌و‌ پنجم دي 1365، در شلمچه بر اثر اصابت تركش به كتف، شهيد شد. مزار وي در زادگاهش واقع است.
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده