شهدای نهم آبانماه
سه‌شنبه, ۰۹ آبان ۱۳۹۶ ساعت ۱۲:۴۸
شهید سعید بهنام،بيست و يكم اسفند 1342، در تهران چشم به جهان گشود. پدرش غلامحسين، خوار و بار فروش بود و مادرش، صديقه نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته ریاضی درس خواند و دیپلم گرفت. كارمند صدا و سيما بود. به عنوان بسيجی در جبهه حضور يافت. نهم آبان 1362، در پنجوین عراق بر اثر اصابت گلوله به سر شهيد شد. تا کنون اثری از پیکرش به دست نیامده است.

مناجات شهید با خداوند

اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و اشهد ان محمدا عبده و رسوله، آمنت بالله و جمیع رسله و بجمیع ما انزل وعده خدا قطع است و قضا و قدرش حتم، لقائش حق است و نصیب هر عبد


یا رب دل ما را توبه رحمت جان ده

درد همه را به صابری درمان ده

این بنده نداند که چه میباید خواست

داننده توئی هر آنچه خواهی آن ده


بار خدایا، نمیدانم، چه بخواهم، آیا آنچه میخواهم بروفق مرادت هست؟ یا نه؟

انواع زشتیهای پنهان و نهان و از هرچه شیطان رجیم بدان آهنگم کرده و از من میخواهد.

بار خدایا، بتو پناه برم از اینکه از دین خود بلغزم و در نتیجه آخرتم تباه گردد.

با خدایا، دل مرا سرشار از محبت خود وترس از خودت و تصدیق و ایمان و اشتیاق بسویت کن ای صاحب جلال و اکرام.

بار خدایا، لقائت را محبوب من گردان و شهادت را در لقائت بر من قرار ده و مرا به صالحین و صدیقین ملحق گردان.

بار خدایا، از تو ایمانی بخواهم که پایانش تسلیم و دیدار تو باشد و مرا زنده بمیرانی و بر انگیزی و در هر حال دلم را از خودنمائی شهرت طلبی و شک در دینت پاک فرمائی.

بار خدایا، نیرویم را در یاری دینت و رهبرم و پرستشت و فهم را بر خودت و حکمتت و رویم را به نور خودت سپید گردان و رغبت مرا در آنچه نزد توست قرار ده و جان مرا در راه خودت بگیر و بر آئین خودت و آئین پیامبرت ببر.

بار خدایا، اخلاص را در نیتهایم و یگانه پرستی را در اعمالم مستقر بفرما.

بار خدایا، بتو پناه میبرم از بیحالی و پیری و کم دلی و بخل و غفلت و سنگدلی و سستی و زبونی و بتو پناه میبرم از تنی که سیر نشود و دلی که خاشع نگردد و دعائی که شنیده نشود و نمازی که سود ندهد.

بار خدایا، ستارگان فرو رفتند و دیده ها بخواب اندر شدند، صاعقه ها نورشان کم و گرمایشان نارسا و ناپایدار و توئی زنده و پایدار

بار خدایا، توئی زنده و پایدار عالم، از تو پنهان نتوان کرد چیزی را، توئی که خیانت ها دیده ای و آنچه نهان کننده سینه هاست بدانی و گواهی دهم بدانچه خودت برای خود بدان گواهی دادی.

بار خدایا، توئی ستار العیوب و توئی غفار الذنوب و توئی آمرزنده گناهکاران.

بار خدایا، به پیش در کارت از تو میخواهم که گناهانم را بیامرزی و عیوبم را آشکار نسازی در دنیا و آخرت.

بار خدایا، توئی "سلام" و سالم از گناه و توئی بیجان و منزه از بدی.

الهم نزه نی، اللهم نزه نی، اللهم نزه نی

بار خدایا، دل ما را پاک و جانمان را آگاهی و خودمان را از خودمان بیخود و بیخودیمان را به خودیت "خود" کن.

ای دارای جلالت و اکرام از تو خواستارم که مرا از دوزخ برهانی

یا رب دل پاک و جان آگاهم ده

آه شب و گریه سحرگاهم ده

در راه خود اول از خودم بی خود کن

بی خود چو شدم ز خود بخود راهم ده

فرازهایی از وصیت نامه شهید

بارالها دوست دارم همچو شهداي گمنام بميرم و در لحظه مرگم جز ذكر تو چيز ديگري بر زبانم نباشد و همچو مولايم حسين(ع) لب تشنه باشم، همچون علي(ع) سر خونين باشم. هر لحظه ميتواند لحظه هجرت باشد، هر لحظه مفارقت جان از بدن باشد و در اين بين دستمان خالي و معصيت بسيار.

برادران و خواهران:

سربلندي و افتخار ما پيوسته تلاش در جهت نماياندن اسلام حقيقي و سربازان و مجاهدت در راه تحقق و پيشبرد انقلاب اسلامي ميباشد و تنها با اقدام و ايثار در راه اعتلاء حاكميت كلمه توحيد در ارض امت كه ثبات ميابيم و در اين ره تحمل مظلوميتها و حاكميتهاي سربازان امام عصر(عج) چون در راه معبودمان پروردگار بي‌همتا و حذف و نفي موانع و طاغوت از مسير انسانها به سوي كمال مطلق و خالق ذوالجلال ميباشد چه باك هزاران سر و جان و عمر فداي آن باد چرا كه ما دل در گرو حاكميت تسلط الهي نهاده‌ايم.

و ما اي دوستان، بر اين بين ما بايد سعيمان بر اين باشد كه بيشتر و بيشتر رو به خداگونه شدن پيش برويم و اگر دو روز زندگيمان مانند هم بود نفس خود را زير سوال ببريم و به محاكمه آن بنشينيم و گامهاي استوار خويش را در راه از بين بردن سيئات محكم برداريم انشاءا....

در پايان از حضور محترم پدر و مادر و برادران و دوستان بزرگوارم حلاليت ميطلبم. خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار.

والسلام علي من اتبع الهدي. سعيد بهنام.

منبع: اداره اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران تهران بزرگ

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده