شهید آبان ماه
يکشنبه, ۰۷ آبان ۱۳۹۶ ساعت ۱۲:۵۷
شهید مهدی رضایی فرزند عبدالرحیم در سال 1342 در اصفهان چشم به جهان گشود. او در تاریخ 62/8/15 در جبهه نوسود به مقام والای شهادت رسید.

 
بسم رب الشهداء و الصدیقین

 

با سلام و درود به رهبر کبیر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و با درود فراوان به شهیدان کربلای ایران.

قبل از هر چیز باید بگویم که کشته شدن من و هزاران جوان مسلمان دیگر فقط به جرم اعتقاد به و حقانیت خدا و رسالت محمد بن عبد الله (ص) می باشد و بدانید که این کشته شدنها یک نوع باختن نیست بلکه یک فوز عظیم است که خدا هر کدام از بندگانش را که شایسته این فوز بداند او را به این نعمت بزرگ مفتخر می سازد. بنابراین بدیهی است که در چنین کشته شدنی هیچگونه حزن و اندوهی و سوز و آهی روا نیست. از شما ملت قهرمان میخواهم هم اکنون که ریسمان حکم الهی را چنگ زده اید و آن ولایت امام بزرگوار خمینی بت شکن می باشد هرگز آن را رها نکنید. هان امروز روز امتحان است. امروز روز ندای حسین است. آیا کسی هست مرا حسین (ع) را یاری کند و این ندا از زبان امام امت خمینی بت شکن برخاسته که می گوید ای کاش من هم یک پاسدار بودم. باید اسلام را یاری کرد زیرا امروز تمامی کفر جهانی بر علیه اسلام برخاسته اند.

 خدمت پدر و مادرم و برادرانم و خواهرانم و همسرم سلام عرض میکنم و از شما می خواهم که همیشه در خط امام باشید و راه شهدا را ادامه دهید. از برادرانم میخواهم که راه شهیدان را ادامه دهید و نگذارید اسلحه و چکمه من به زمین بماند و از شما میخواهم که چکمه ام را به پا کرده و اسلحه ام را بدست گرفته و بسوی جبهه ها بشتابید. به کمک رزمندگان حرکت کنید و از پدر و مادرم و دیگران و همسرم میخواهم که برای من گریه نکنید و لباس سیاه به تن نکنید و از شما می خواهم از دوستان و آشنایان و دیگر برادران حلالیت بخواهید. خوب بیش از این عرضی ندارم جز سلامتی کامل رهبر انقلاب.

مادر اگر سرم را برایت آوردند سرم را به طرف دشمن پرتاب کن و بگو چیزی که در راه خدا دادم پس نمیگیرم.

خطاب به مادرم و همسر و برادرانم و خواهرانم، امیدوارم که با کشته شدن من شما روحیۀ بهتری کسب کرده باشید و ناراحت نباشید. اینجانب که راه خود را انتخاب کردم تا آخرین قطره خون خود را برای این انقلاب اهدا می کنم و از شما می خواهم که همیشه پیرو امام باشید و نگذارید اسلام و امام تنها بمانند. ما باید همیشه شکر کنیم که خدا برای ملت ایران یک چنین رهبری فرستادند. از همه خانواده ام می خواهم که راه انقلاب را رها نکنند و به این راه که همان راه انبیاء است ادامه دهند.

و تو مادرم مثل زینب باش که همه جوانان خود را در راه اسلام دادند و اسلام را دوباره زنده کرد.

و نیز همسرم مثل فاطمۀ همسر حضرت قاسم که چند ساعتی به عروسی او بیش نمانده بود و بعد شهید شد و با روحیۀ خیلی عالی نزد زینب رفت و به آنها روحیه داد شما هم مثل آن باش.

و تو ای برادرانم بعد از من نگذارید که اسلحه من به زمین بماند و راهم را ادامه دهید و تو ای خواهرانم از شما می خواهم که همیشه در راه دین گام برداشته باشید و برای رضای خدا تبارک و تعالی کار کنید.

خوب بیش از این وقت گرانبهای شما را نمی گیرم عرضی ندارم. خداحافظ. مورخ 61/12/7

منبع: اسناد و مدارک موجود در بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قم

 

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده