وصیت نامه شهید احسان حدائق؛
به مادرم بگوئيد كه گريه را بر مظلوميت حسين (ع) كند تا ياد حسين (ع) هميشه پا بر جا بماند.
اميد آن دارم كه در راه خدا قطعه قطعه شوم


نوید شاهد فارس: شهید احسان حدائق در سی و یکم مرداد 1340 در تهران دیده به جهان گشود. تحصیلات خود را تا مقطع دیپلم در رشته ی تجربی گذراند.
 احسان در سال 1356 به علت فعالیت هایی که انجام میداد دو بار در زندان طاغوت افتاد . سال 1358 در حوزه علميه ابوصالح شيراز مشغول تحصيل گرديد . پس از آغاز جنگ تحمیلی به جبهه اعزام شد و سرانجام در دوم آبان 1361 به شهادت رسید. روحش شاد


( متن وصیت نامه )
اميد آن دارم كه در راه خدا قطعه قطعه شوم

بسم الله الرحمن الرحيم
من وصيتى ندارم جز چند كلمه در اصل مى خواستم مطالبى بنويسم ولى در خود نديدم

ولى جهت تذكر مطالبى چند ذكر مى كنم سلام مرا خدمت حضرت امام برسانيد
 به پدر و مادرم سلامم را ابلاغ كنيد و طلب مغفرت برايم نمائيد. هيچ زمانى نتوانستم فرزندى خوب براى آنان باشم نه خوب بلكه بدتر از بد بودم اما اميد است كه خدا عفو نمايد .

در رابطه با نماز و روزه خدمت مادرم مطالبى عرض كردم كه متذكر مى شويد هر زماني كه سعادت شهادت نصيب حقير سراپا تقصير گرديد انشا ء الله اگر ذكر و صحبتى از من به ميان آمد بايد صحبت در مورد شهيد مظلوممان بهشتى شود و ذكر مصائبش كنند .

همانطور كه حضرت امام فرمود ما حتى امانت هم نيستيم و در اين گفتن امانت نفسانيت وجود دارد اميد آن دارم كه در راه خدا قطعه قطعه شوم و چيزى از اين قفس باقى نماند و حال اگر مقدارى يا تمامى باقى ماند خود حضرت حق ميداند كه چه بكند و مادرم بگويد كه چيزى كه در راه خدا دادم پس نمى گيريم و به مادرم بگوئيد كه گريه را بر مظلوميت حسين (ع) كند تا ياد حسين (ع) هميشه پا بر جا بماند تمامى برادران را تشويق به تحصيل علوم دينى كنيد كه اميد آن دارم برادرانمان بتوانند بيش از پيش خدمت به اسلام و مسلمين كنند .

من از همه شما تقاضا دارم كه هيچ سخنى در رابطه با كارهائى كه شايد شما خيال كنيد من كرده ام نگوئيد به جاى اين مصائب حسين (ع) و مصائب حسين زمان حضرت روح الله و سيد الشهداء انقلاب اسلامى بهشتى مظلوم قدس سره‌ و از شهيد سعيد و سعيد شهيد (ابوالاحرارى ) و ساير رفقاى شهيد ياد نمائيد كه من راضيم و اطمينان دارم كه حضرت حق از تمامى ما راضى مى شود .


پدر و مادر بزرگوارم سلام مرا به حضرت امام عرضه كنيد و خود شما و برادران و خواهرم به دست بوسى وجود مقدسش برويد تا از در پاى فياض نورش و از جذبه با صلابتش كسب فيض نمائيد. ان شا ء الله

از تمامى برادران معذرت خواهى مى كنم به خدا سوگند در فكر تمامى شما بودم و هستم و مى خواستم كه همه با هم حركت كنيم و اينجا بيائيم ولى تقدير اين نبود و از برادر نبى رودكى عزيز معذرت  خواهى مى كنم و طلب مغفرت را به واسطه آواز درگاه حضرت احديت خواستارم دست يكايك شما برادران را از دور مى بوسم

و آرزو مى كنم كه اى كاش خاك بودم و شما همه پا بوديد و بر من مى نهاديد تا بلكه كثافتهايم كم شود و به اين طريق تطهير شوم.

 از تمامى برادران مسجد خداحافظى كنيد و از تمامى شما التماس دعا دارم خدمت برادران اكبر يوسف ستارخان و جواد شقاقيان و محمد على و .... سلام مرا ابلاغ كنيد و به طلبه هاى آقا بگوئيد برايم در حد امكان قرآن بخوانند و طلب مغفرت و رحمت كنند

 و امروز 11 رجب است واين روز حمله كه مصادف با تولدم است اميد است آخرين روز مصائبم باشد (اللهم اجعل و ذاتى سريعا ) به ياد خدا و به ياد امام اميرالمؤمنين و در انتظار ديدن رخ يار

 ضمنا به عرفان و على و اقبال و اديب و خواهرم و حسين سلام مرا برسانيد و از تمامى شما برادران هم التماس دعا دارم
والسلام عليكم ورحمة الله و بركاته

انتهای متن/
منبع : پرونده فرهنگی ، مرکز اسناد ایثارگران فارس



برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده