شهدای ناجا؛
شهادت: 17/ مهر/ 1362 (بوکان)؛ شهيد محمدعلی‌ کريمی فرزند باباجان،‌ در سال‌ 1340 در خانواده‌ای مؤمن‌ و مذهبی‌، در دامان‌ مادری‌ مهربان‌ و پدری‌ دلسوز در روستای‌ «گل‌‌محله» از توابع‌ شهرستان‌ جويبار، چشم‌ به‌ جهان‌ گشود.
زندگینامه شهید محمدعلی کریمی
نوید شاهد مازندران؛ شهيد محمدعلی‌ کريمی فرزند باباجان،‌ در سال‌ 1340 در خانواده‌ای مؤمن‌ و مذهبی‌، در دامان‌ مادری‌ مهربان‌ و پدری‌ دلسوز در روستای‌ «گل‌‌محله» از توابع‌ شهرستان‌ جويبار، چشم‌ به‌ جهان‌ گشود. سال‌های اول زندگی را در محل‌ تولد گذراند. با آغاز تحصيل،‌ به‌ همراه‌ برادرش‌ رحيم‌علی‌ کريمی با جديت‌ تمام‌ شروع‌ به‌ تحصيل‌ نمود و سال‌های‌ تحصيلی را با موفقيت ‌به‌ اتمام‌ رساند. با شروع دوره‌ی‌ راهنمايی  و به دليل نبود مدرسه‌ در محل‌، به‌ ناچار همراه‌ پدر و برادرش‌ به‌ قائمشهر مهاجرت ‌می‌کنند و با اجاره‌ کردن‌ منزل‌، پدر مشغول‌ کارگری و فرزندان‌ مشغول‌ به‌ تحصیل‌ می ‌شوند. در ايام اوج‌ گيری نهضت انقلاب، شهيد کريمی‌ در راهپيمايی‌هايی‌ که‌ ضد رژيم‌ انجام‌ می ‌گرفت‌، فعالانه‌ و در صفوف‌ مقدم‌ شرکت‌ می ‌کرد. چند سالی‌ هم‌ به‌ همراه‌ برادر و پدرش‌ برای ادامه‌ی‌ تحصيل‌ به‌ بابلسر می ‌روند و در آن‌ شهر ادامه‌ تحصيل‌ ميدهد. با پيروزی انقلاب‌ اسلامی‌، شهيد کريمی‌ که به همراه‌ برادرش‌ موفق‌ به‌ اخذ مدرک‌ ديپلم‌ در رشته‌ی‌ رياضی‌ و فيزيک‌ شده بودند وارد حوزه‌ی‌ علميه‌ی‌ امام‌ صادق (ع) در «کوتنا» قائم‌‌شهر می‌شود. در آن جا با شهيدان‌ (حق‌ پرست‌ و نوروزی) آشنا شده‌ و رابطه‌ بسيار صميمانه‌ای‌ بين‌ آنها شکل‌ می ‌گيرد.
در اين‌ سال‌ها شهيد کريمی‌ که‌ با علوم‌ دينی‌ به‌ خوبی‌ آشنا می شود به‌ بحث‌ و جدل‌ با افرادی‌ که‌ عقيده‌های‌ انحرافی ‌داشته‌ و منافق‌ بوده‌اند، می ‌پردازد و با بيان‌ شيوا و زيبايی خود چند نفر از آنها را ارشاد می کند. حتی در جلساتی که‌ در مسجد محل‌ و با حضور اقشار مختلف‌ مردم‌ برگزار می ‌شد، افرادی‌ که موفق‌ به‌ توبه‌ می ‌شدند، شهيد آنها را در آغوش‌ می گرفت‌ و می ‌بوسيد و می ‌گفت‌: اين‌ها مثل‌ کسانی‌ هستند که‌ تازه‌ از مادرشان‌ زاده‌ شدند و گناهان‌ آنها بخشيده‌ شده‌ است‌. در اوايل‌ شروع‌ جنگ‌ تحميليی، دوستان‌ شهيد (شهيد حق‌ پرست‌ و شهيد نوروزيی) به‌ جبهه‌ اعزام‌ شدند و در مدت‌ بسيارکوتاهی به‌ لقاء الله‌ پيوستند. دوری از دوستان‌ سفر کرده‌ برای‌ آن‌ عزيز بسيار سخت‌ بود. هر وقت‌ که‌ با خود خلوت‌ می ‌کرد، به ‌عکس‌هايی‌ که‌ با دوستانش‌ گرفته‌ بود، نگاه‌ می ‌کرد و اشک‌ می ‌ريخت‌. در چنين‌ وضعيتی‌ شهيد تصميم‌ می ‌گيرد که‌ به‌ جبهه ‌اعزام‌ شود. در ابتدا به‌ پادگان‌ دوآب‌ اعزام‌ می ‌شود و مدتی‌ به‌ تعليم‌ و ارشاد نيروهای حاضر در آن جا می پردازد، اما از آن جای که‌ ايشان‌ عاشق‌ شهادت‌ بود و دوست‌ داشت‌ که‌ در منطقه‌ عملياتی‌ حضور داشته‌ باشد، به‌ منطقه‌ بوکان‌ در استان ‌کردستان‌ اعزام‌ می ‌شود. فعاليت‌ ايشان‌ در آنجا بسيار گسترده‌ بود. هم‌ در بخشداری‌ فعاليت‌ داشت‌،هم‌ درپادگان‌ بودند وهم‌ رابط‌ بين‌ ائمه‌ جمعه‌ در برقراری نماز جمعه‌ و دعای‌ کميل‌ و ساير اجتماعات‌ بود. در روز 17/7/1362 نيروهای کومله‌ به‌ پادگان‌ آنهاحمله ‌ورشدند وآن‌ شهيد با تيربار به‌ دفاع‌ می ‌پردازد که‌ در اين‌ گيرودار، سرانجام‌ به‌ آرزويی ديرينه ی‌ خودش‌ می ‌رسد و به‌ فيض‌ شهادت‌ نايل‌ می ‌گردد. ايشان‌ اولين ‌شهيد محل‌ خود بود و بی ‌گمان‌ شهادتش بسياری‌ از دوستانش‌ را در فراقش‌ داغ‌ دار کرد.
تاریخ تولد: 17/ مرداد/ 1340 (جویبار)
تاریخ شهادت: 17/ مهر/ 1362 (بوکان)

مرکزاسنادبنیادشهیدوامورایثارگران/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده