شهدای یازدهم مهرماه
شهید محمد پرسته فرزند علی اکبر بیست و چهارم دیماه سال یکهزار و سیصدو سی و نه در شهر تهران متولد شد و یازدهم مهرماه سال 61 در اثر اصابت ترکش به فیض شهادت نائل شد.

شهید محمد پرسته دی ماه سال 1339 در تهران دیده به جهان گشود از دوران کودکی با شعائر اسلامی و نیز درد مردم محروم و مستضعف آشنا شد و در محله‌های جنوب شهر با حقیقتها به تدریج مانوس می شد در خلال این مدت تحصیلات متوسطه خود را با اخذ دیپلم فنی از هنرستان بزرگ تهران به اتمام رسانید.

او به علت تمام معلولها به بیان دیگر علت تمام مصائب اجتماعی انحرافات و فسادهای فکری و اخلاقی و زیر پاگذاشتنهای اصول و شعائر اسلامی تا می دید بتدریج با پیام انقلاب و پیام آورانش آشنا شد و در صفوف به هم فشرده توده های انبوه امت شهید پرور ایران در مقابل ظالمان و سفاکان رژیم پهلوی جای گرفت.

حدودا سالهای 55 بود که به ماهیت رژیم پی برد و با افشاگریهایش خانواده و دوستانش را آگاه می ساخت با اوج گیری حرکت عظیم انقلاب اسلامی که برخاسته از خون هزاران شهید است در تظاهرات و مجامع سخنرانی شرکت مستمر و با برادران انجمن اسلامی هنرستان نیز رابطه نزدیکی داشت.

او که روحش بزرگتر از آن بود که در جسم کوچکش بل در تمام دنیا بگنجد و در حال وصال عشق به شهادت می سوخت از همان دوران حرکت انقلابی در تظاهرات شرکت فعال تر داشت از این رو در سال 59 که موفق به اخذ دیپلم شد سراپا عشق رفتن به جبهه های خون و شهامت بود و چون سعی او برای پیوستن به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که به حق فرزندان خلق حسین اند به نتیجه نرسید به خدمت سربازی رهسپار گشت و در هوا برد شیراز دوران آموزش چتر بازی را سپری کرد و سپس به عزم شکست خصم و پاسداری از دستاوردهای انقلاب و اسلام عزیز به جبهه سوسنگرد رهسپار گشت و سپس به جبهه های بستان، رقابیه، دزفول، خونین شهر، چنانه، اهواز، گیلانغرب و در نهایت سومار اعزام شد او که به مدت 18 ماه جهاد اصغر در راه خدا زوایای وجود خویش را شناخته بود در تزکیه خویش همچون گذشته همت گماشت، گرچه از قبل از عزیمت به جبهه در میان دوستان به اخلاق خوش و صداقت و ایمان مشهور بود لاکن آتش سلاحهای رزمندگان و قبل از شکافتن قلب دشمن قلب آنها را عشق به الله شعله ور می کند و براستی که باید گفت کسی نمی تواند به گوهر تزکیه و تهذیب برسد مگر در میدان جهاد با نفس محمد همواره در مرخصی ها به دوستان و خانواده اش می گفت که خداوند مرا دوست خود نمی داند و من هنوز به آن درجه از تقوا نرسیده ام که خداوند مرا به نزد خویش ببرد.

او که دوستان و همسنگرانش در مقابل دیدگانش جان به جان آفرین می سپردند هر لحظه مصمم تر برای شکست خصم و ادامه راه شهیدان که همانا راه امام امت خمینی کبیر بود، میشد.

محمد همواره در زندگی عالم را محضر خدا می دانست و از معصیبت و گناه دوری می جست وی در روز مبعث حضرت رسول (ص) متولد گشت و خوی و کردارش نیز محمد گونه بود محمد همواره از اینکه نتوانسته برای انقلاب و اسلام عزیزتر از جانش کاری کند در پیشگاه خداوند شرمسار بود ولیکن سرانجام خویش را از این شرمساری بدر آورد و خون سرخش اوراق تاریخ اسلام را گلگون تر ساخت.

متن وصیتنامه شهید

از زمانی که خود را شناخته و بعدا با خدای بزرگ دین ساز و پیغمبر و امام ساز او آشنا شدم خودم را همواره نکوهش و سرزنش نموده ام و غبطه می خورده ام که چرا زودتر از این با چنین آئین از همه جهت شکوفائی استعدادها و توانایی های آدمیان که برای تمام جهات زندگی چه در دوره جنینی و چه در دوره های پیری از بی اهمیتترین آنها قانون و مقرارت دارد و در واقع برای بهبود وضع مادی و معنوی خداگونه کردن انسانها آمده و غنی ترین، عادلترین، عمیق ترین، واضح ترین شکافنده‌ترین، دقیقترین ،شیرینترین، لطیفترین و آزادترین و... حتی ساده ترین مطالب و دانستیها چیزهای درک کردنی و دانش های دست یافته و دست نیافته و شناخته شده و نشده را بازبانی که دارای مشخصات ذکر شده در دو سطر بالا همراه میباشد که برای هر انسانی و نسلی با هر ذوق و سلیقه ای که باشند با منطقی ثابت و نامتزلزلی و عملی و همه کس فهم و جاودان و تعریف نشده و بکر آشنا نشدم و از او فیاض نشدم.

اما از آن ساعات و اوقاتی که صرف شناختن اسلام این ایدئولوژی همواره آبیاری شده از خون شهیدان زمان کردم بسیار خوشحالم و راضی هستم و گرچه من تازه در ابتدای این مسیر تکاملی تدریجی قرار گرفته ام و هرگز هم به آخر این راه دراز فرو میروم تشنه تر و کنجکاوتر می شوم و این شناخت است که مرا به پاسداری انتخاب و حمایت از آن و امیدوار و این آیه را اینجا مصداق پیدا می کند پس با تمام توانایی و نیرو و استطاعت خود برای نابودی دشمن خود حمله ببرید.

زندگی و حیات چیزی جز دفاع از عقیده و هدف که در راه خدا باشد نیست و این جمله که از زبان با تقوای حسین بن علی (ع) جاری شده به او اعتقادی عمیق و راسخ دارم و از خدای بزرگ واقعا و از صمیم دل سپاسگزار رو شکر گزارم که بر من منت گذاشت که مانند همیشه شرایط و موقعیت و وسائل لازم در آن زمان و مکان را برای من فراهم کرد و مرا براه خود در آورد و مرا بر نفسم پیروز گردانید.

کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا در بند من بر هابیل و هابیلان و روندگان راه حق و آزادی و آزادگی رحمت خدا و تمام انسانها است کامل آن بر کربلا و کربلاها بر عاشورا و عاشوراهای زمان – خدا بیامرزد هابیل را و خدا بیامرزد نوح (ع) ابراهیم(ع) سلمان(ع) مسیح(ع) موسی(ع) محمد (ع)، علی (ع) حسین (ع) و... و بالاخره امام خمینی رهبر قادر و توانایی کنونی که چنین عظمتی دارد که اسلام به او داده و در واقع خدا به او داده است.

پس پاینده باشد اسلام دین حق و جاودان خدا درود انبیا و مومنان خدا بر امام حسین(ع) و حر آن توبه کنند و انسان پیروز بر نفس خود و حرهای زمانه پس به خود بیائید و تا زمانی که امکان توبه است توبه کنید و در راه خدا در آئید که او بخشنده و مهربان و همچنین راه گشا و راه بازکن است.

در خاتمه امیدوارم مرگ من هم بتواند مفید واقع شود و دلی از دلهای شما را نهیبی زند و تکانی دهد و شما را بیدار سازد.

والسلام


منبع: اداره اسناد بنیاد شهید تهران بزرگ

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده