نگاهی به زندگی شهید
عبدالرشید اطلسی فرزند بهرام دردی، با بیدار شدن درختان از خواب زمستانی و فرا رسیدن بهار در فصلی که همه چیز زنده و نو می شوند، و در همین روز از عطر دل انگیز بهاری سال 1347 در خانواده ای روستایی و زحمتکش، روستای محروم قارقی در شهرستان محروم ترکمن از استان گلستان دیده به جهان گشود.
نوید شاهد گلستان؛«شهادت ارثی است که از موالیان ما که حیات را عقیده و جهاد می دانستند و در راه مکتب پر افتخار اسلام با خون خود و جوانان عزیز خود از آن پاسداری می کردند به ملت شهید پرور ما رسیده است».

سیره نامه ی شهید عبدالرشید اطلسی

سیره نامه ی شهید عبدالرشید اطلسی

عبدالرشید اطلسی فرزند بهرام دردی، با بیدار شدن درختان از خواب زمستانی و فرا رسیدن بهار در فصلی که همه چیز زنده و نو می شوند، و در همین روز از عطر دل انگیز بهاری سال 1347 در خانواده ای روستایی و زحمتکش، روستای محروم قارقی در شهرستان محروم ترکمن از استان گلستان دیده به جهان گشود.

پدر عبدالرشید با کار کردن روی کمبادین و زمینهای دیگران چرخه زندگی را می چرخاند و واقعاً سنگ زیرین آسیاب بود که توانست با تمام فقر و مشکلات و در چنین منطقه ی محرومی چنین فرزندان صالحی مانند عبدالرشید را به جامعه تحویل دهد.

عبدالرشید فرزند با محبت خانواده بود از مدرسه که تعطیل می شد بدون هیچ تکبر و در عین تواضع در کارهای منزل به مادر کمک می کرد و سپس برای کار روی کمبادین و تراکتور به نزد پدر می رفت و دست زحمتکش پدر را با مهربانی می فشرد و در انجام فعالیتها مشارکت می نمود.

عبدالرشید دوران تحصیل خویش را تا دوره ی متوسطه در روستای قارقی ادامه داد و سپس با وجور مسائل و مشکلات، عرصه ی علم و تحصیل را رها کرد و در کنار خانواده مشغول به کار شد تا بتواند خانواده را از نظر اقتصادی غنی نماید.

او جوانی مهربان و خوش برخورد بود و استعداد خاصی در موسیقی و نواختن ساز سنتی ترکمنی داشت. نای خوش و سوز صدایش همراه با نواختن ساز قوجق جلوه ای خاص به نجوای سنتی اش می بخشید.

برادر بزرگترش از خدمت سربازی فارغ شده بود و به آغوش گرم خانواده بازگشته بود که عبدالرشید تصمیم گرفت خود را برای خدمت سربازی معرفی کند. عبدالرشید به همراه دوستش عثمان خدمت سربازی معرفی کند.

سیره نامه ی شهید عبدالرشید اطلسی

عبدالرشید به همراه دوستش عثمان کر از طرف ارتش برای گزاندان دوره آموزشی اعزام شدند و بعد از دوره آموزشی نیروها نقسیم شدند و در این تقسیم بندی این دو دوست از یکدیگر جدا شدند و عبدالرشید برای ادامه ی خدمت سربازی به قصر شیرین منتقل شد.

در تاریخ ملتها، روزهایی پیش می آید که بدون ایثار و فداکاری و دادن قربانیان بسیار، خطرات بر طرف نمی شود و اهداف بزرگ و مقدس محفوظ نمی ماند. اینجاست که گروهی مومن و ایثارگر، باید به میدان آیند و با نثار خون خود، از آئین حق پاسداری کنند. در منطق اسلام به اینگونه افراد «شهید» گفته می شود.

آری عبدالرشید، مردی از سلاله ی پاکان، عصاره ی ایمان، شهد هدف، پاسدار حریم نور، آفریدگار حماسه و شور، نشانه ای از ایمان و هدف، پاسدار حریم نور، آفریدگار حماسه و شور، نشانه از ایمان و هدف حدود 20 الی 25 روز بعد از اولین مرخصی و در تاریخ هفتم تیر 1364 در منطقه قصر شیرین به دیدار حق شتافت.

معلمان دوره ی تحصیلش از ایشان خیلی راضی بودند. بعد از شهادت عبدالرشید، معلمان روستا و بزرگان روستا تصمیم گرفتند نام این شهید والامقام را روی مدرسه ی محله بگذارند. خانواده ی شهید بسیار خوشحال شدند و از این تصمیم استقبال کردند و برای پدر شهید اطلسی تابلوی مدرسه را مه با نام پسرش مزین شده بود شخصاً تهیه کرد و طی برنامه ی با شکوهی ضمن بزرگداشت نام و خاطره ی ایشان روی سر در مدرسه نصب گردید. و هم اکنون مدرسه شهید عبدالرشید اطلسی پذیرای صدها دانش آموز دوره ی راهنمایی روستای قارقی می باشد.

مادر شهید اطلسی که چند سالی است همسر مهربانش را نیز از دست داده است و حال خود بزرگ خاندان اطلسی می باشد از خاطرات پسر شهیدش برای دیگر فرزندان سخن می گوید تا همه ی فرزندان و نوه های خانواده از این شهید بزرگوار درس بگیرند و ایشان را الگو و سرمشق زندگی خویش قرار دهند و پیرو راستین راه شهیدان باشند.

پیام شهید عبدالرشید اطلسی

چه کور دستند کافران که باورشان با چیدن یک گل یا چند گل از گلستان پر طراوات عاشقان پاکباز این گلستان از طراوات می افتد. از قطرات خون هر شهیدی که بر زمین می ریزد لاله ای می روید که بر گل لبهایش پیام الله اکبر و لااله الاالله چشم بیننده را خیره می کند و راه شهیدان را می پیماند.

منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ اداره هنری، اسناد و انتشارات
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده