وصیتنامه سرباز رشید اسلام شهید جلیل مرتضی قلی+دستخط شهید
دوشنبه, ۲۷ شهريور ۱۳۹۶ ساعت ۱۴:۰۷
مادر عزيزم و خواهرانم، در شهادت من لباس سياه به تن نکنيد و لباس شادي که در عروسي ام به تن کرده بود به تن کنيد و براي من عزاداري نکنيد و براي حسين (ع) و فرزندانش علي اکبر و علي اصغر که تشنه جان دادند و تنها و بي کس مانده بودند عزاداري کنيد. من که شهيد شدم هزاران برادر نوجوان سنگر مرا پر خواهند کرد.

بسمه تعالي

رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرین (قران کريم سوره بقره آيه 25)

خداوندا در اين مبارزه، پايداري را بر ما فرو ريز و گامهایمان را استوار ساز و بر گروه کافران پيروزمان گردان.

اينجانب جليل مرتضي قلي فرزند احسان ساکن قريه دستجرد کبوترآهنگ همدان.

حمد و ثناي بيکران مخصوص پروردگار جهانيان و آرام دهنده قلبها

با سلام و درود بي پايان به محضر شريف حضرت مهدي (عج) و نايب بر حقش امام خميني و ملت شهيد پرور ايران.

پدر و مادر عزيزم وصيت خود را براي شما مي نويسم اي پدر عزيزم با خنده و شادي بر مزارم بيا چون شهادت براي من همانند عروسي است. پس عروسي ام را جشن بگيريد که من عجولانه براي در آغوش کشيدن عروسی شهادت در شتابم.

اي مادر مهربانم مبادا براي شهادتم شيون کني چون خودت مرا دعوت به اين راه نمودي.

يک سفارش براي برادرانم و خواهرانم و برادران همرزمم که تا آخرين قطره خون خود عليه ستمگران جهاد کنيد و پشتيبان ولايت فقيه و روحانيت و ديگر ارگان هاي انقلابي باشيد و سلاح مرا برداريد و در سنگر خونينم به پا خيزيد.

مادر عزيزم و خواهرانم، در شهادت من لباس سياه به تن نکنيد و لباس شادي که در عروسي ام به تن کرده بود به تن کنيد و براي من عزاداري نکنيد و براي حسين (ع) و فرزندانش علي اکبر و علي اصغر که تشنه جان دادند و تنها و بي کس مانده بودند عزاداري کنيد.

من که شهيد شدم هزاران برادر نوجوان سنگر مرا پر خواهند کرد.

شاد باشيد.

والسلام عليکم و رحمت الله و برکاته

جليل مرتضي قلي

من که شهيد شدم هزاران برادر نوجوان سنگر مرا پر خواهند کرد
من که شهيد شدم هزاران برادر نوجوان سنگر مرا پر خواهند کرد

-------------------

جلیل مرتضی قلی سوم آذر ماه سال 1343 در روستای دستجرد شهرستان کبودرآهنگ از توابع استان همدان و در خانواده ای کشاورز و پر جمعیت به دنیا آمد.

پدرش آقا احسان الله کشاورز بود و با باغداری و کشاورزی مخارج امورات زندگی را تامین می کرد. سال 1350 وارد دبستان شد و به علت کمبود امکانات و مشکلات مالی فقط تا پایان مقطع ابتدایی ادامه تحصیل داد و مشغول کار کشاورزی شد.

پس از سال ها کار و تلاش، در سال 1360 ازدواج کرد و خداوند نیز فرزند دختری به خانواده او اهدا فرمود.

با آغاز جنگ تحمیلی بنا بر وظیفه قانونی و شرعی به عنوان سرباز وظیفه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مشغول به خدمت شد و برای دفاع از وطن، اسلام و انقلاب روانه جبهه های نبرد حق علیه باطل شد.

پس از ماه ها حضور در مناطق عملیاتی و شرکت در عملیات های مختلف سرانجام در بیست و هفتم شهریور ماه سال 1363 در منطقه عملیاتی میمک بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید و به مقام عندربهم یرزقون نائل آمد.

پیکر پاک و مطهرش مدت ها در منطقه عملیاتی باقی ماند و پس از سال ها به همت جستجوگران نور به آغوش خانواده و همرزمانش بازگشت.

مرقد مطهر او در گلزار شهدای زادگاهش زیارتگاه عاشقان و دلدادگان است.

یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.
من که شهيد شدم هزاران برادر نوجوان سنگر مرا پر خواهند کرد
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده