روایتی خواندنی از عباسعلی شهابی پدر گرامی شهید «مهدی شهابی»
عصر روز تاسوعا بود، پدر، در تکیه محل مشغول عزاداری سالار شهیدان بودند، بعد از مراسم دوستان که دور هم جمع شده بودند، پدر خطاب به جمع گفتند؛ خیلی حیف است که ما در تکیه خودمان عکس هیچ شهیدی را نداریم این جمله را گفتند و از دوستان خداحافظی کردند.

نوید شاهد گلستان؛ شهید مهدی شهابی/ بیست و یکم مرداد 1346، در روستای نوکنده از توابع شهرستان بندرگز چشم به جهان گشود. پدرش عباسعلی، کارمند بود و مادرش آسیه نام داشت. تا دوم راهنمایی درس خواند. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. بیست و دوم شهریور 1365، در فاو عراق بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. پیکر وی در گلزار شهدای امامزاده حبیب اله زادگاهش به خاک سپرده شد.

شهادت پسرم در روز تاسوعای حسینی بود/شهید مهدی شهابی

روایتی خواندنی از عباسعلی شهابی پدر گرامی شهید مهدی شهابی آنچه در پرونده فرهنگی شهید درج شده است را در ادامه می خوانید؛

«شهادت در عصر، روز تاسوعای حسینی»

عصر روز تاسوعا بود، پدر، در تکیه محل مشغول عزاداری سالار شهیدان بودند، بعد از مراسم دوستان که دور هم جمع شده بودند، پدر خطاب به جمع گفتند؛ خیلی حیف است که ما در تکیه خودمان عکس هیچ شهیدی را نداریم این جمله را گفتند و از دوستان خداحافظی کردند.

عصر همان روز، مهدی عزیز به شهادت رسیدند. خبر شهادت را چند روز بعد به طور غیر مستقیم به پدر اطلاع دادند، در حالیکه پدر مدت ها بود که منتظر شنیدن چنین خبر بود. از آن جا که خودش نیز رزمنده بود و در محلی که پسرش خدمت می کرد. حضور داشت، و از اوضاع و احولات شرایط حاکم در آن آگاهی کامل داشت. مدتی پدر در منطقه بود و شهید در محل و مدتی هم پدر در محل بود و شهید در منطقه، طوری با هم جا به جایی انجام می دادند.

پدر بد از برگشتن از هفت تپه، دائماً می گفت؛ مهدی زنده به خانه برنمی گردد و خانواده را برای شنیدن خبر شهادت مهدی آماده می کرد.

شهادت پسرم در روز تاسوعای حسینی بود/شهید مهدی شهابی

با این حال زمانیکه خبر شهادت را به مادر، دادند مادر از حال رفت و خیلی متأثر شده بود اما پدر با خونسردی آیه شریفه ( همه از خداییم و و بازگشت به سوی اوست) را در دل زمزمه کرد. مدتی بعد از تشییع جنازه، وقتی دوستان پدر او را شاد و خاطر آرام می دیدند تعجب می کردند تو با توجه به این مصیبت چگونه خنده بر لب داری، پدر، در جواب آنها میگفت؛ انسان چیزی را که برای رضایت خدا از دست دهد، همان لحظه از یاد می برد، فرزندم برای رضای خدا و کمک به خلق خدا شهید شد و این جز با خوشحالی چیز دیگری ندارد.

شهید همیشه به نامش افتخار می کرد و می گفت؛ چون هم نام مهدی فاطمه ام(س) ، همیشه نامم زنده است.

و در آخر پدر شهید چنین خواست که در فردای قیامت نسبت به مقام شهیدان، خداوند ما را حسود نگرداند که آنها چه جایگاهی دارند و ما چه جایگاهی. و ضمناً شهید اولین کسی بود که قاب عکسش در تکیه محله شان نصب گردید.

منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ اداره هنری، اسناد و انتشارات


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده