در سالروز شهادت
شما امت قهرمان هوشيار باشيد كه منافقين فرصت ضربه زدن به اين حكومت را پيدا نكنند و فراموش نكنيد راه شهدا را و شما دنباله رو راه شهدائيد...
شهید «غلام حسین قهرمانی»: هوشیار باشید و به منافقین فرصت ندهید...

نویدشاهد البرز:

شهید «غلامحسین قهرمانی» در سال 1342، در یک خانوادۀ مذهبی و متدین در کرج متولد گردید و پس از طی دوران کودکی در آغوش گرم و پر مهر و محبت خانواده وارد دبستان شد و پس از طی دوران ابتدائی و کلاس اول راهنمائی ترک تحصیل نمود و وارد کار صنعتی شد. در نوجوانی در اکثر جلسات مذهبی شرکت داشت و در بحبوحۀ انقلاب اکثر اوقات روز را در تظاهرات و راهپیمائی و شب ها را با الله اکبر با گروه های محل در خیابان به صبح می رساند و در مخالفت با رژیم و استکبار پهلوی فعالیتی خستگی ناپذیر داشت و پس از پیروزی انقلاب اسلامی بلافاصله به عضویت بسیج محل درآمد و به خیل خدمتگزاران اسلام و مسلمین پیوست و نقش بسیار مؤثری در مبارزه با مواد مخدر و منکرات داشت.

از دوران نوجوانی با جلسات قرآن و عزاداری سید شهیدان حسین (ع) کاملاٌ آشنا و مأنوس بود و در جلسات توسل به حضرت بقیه الله قرآن و اصول عقاید شرکت می کرد و با استعداد و هوش قابل تحسینی که داشت از شاگردان ممتاز این مجالس محسوب می شد.

او در قسمت های مختلف بسیج از بدو تشکیل تا قبل از شهادتش خدمات ارزنده ای انجام داده است و مجموعاٌ شش بار به جبهه رفت.

باختران، اندیمشک، مریوان، اهواز، آبادان و بار آخر با وضوی خون همراه بود و منجر به شهادت او شد و به شرهانی خاک عراق شتافت و پس از رزم بی امان با دشمنان اسلام و خدا در تاریخ نوزدهم شهریور ماه 1362، در یک عملیات نفوذی در منطقۀ شرهانی عراق به درجۀ رفیع شهادت نائل گردید.

شهید «غلام حسین قهرمانی»: هوشیار باشید و به منافقین فرصت ندهید...

شهید غلامحسین قهرمانی در فرازی از وصیتش چنین می نگارد:

بسم رب الشهدا و الصديقين

تمام عمرم فداى يك لحظه عمرت اى امام

"ولا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون"

گمان نكنيد آنان كه درراه خدا شهادت را انتخاب كرده‌اند مرده‌اند، خير بلكه زنده اند و در نزد پروردگارخودروزى مي خورند.

خدايا تو را شكرمى‌كنم كه به من اين نعمت بزرگ را ارزانى دادى همچنين از پيامبرت كه اين دين زنده را به ما آموخت تا راه راست و صراط مستقيم را بدانيم.

پروردگارا! من بر اين مرگ با افتخار راضيم و تو را شكر مى‌كنم كه مرگ من در رختخواب نبود .انسان در اين دنياى موقت سكنى گزيده و آخر مي ميرد . پس چرا مرگ او در رختخواب باشد؟ چرا در راه جهاد كشته نشود؟

شما امت قهرمان هوشيار باشيد كه منافقين فرصت ضربه زدن به اين حكومت را پيدا نكنند و فراموش نكنيد راه شهدا را و شما دنباله رو راه شهدائيد، بطور كلى پيروى و اطاعت از فرمان امام همه راه‌ها را هموار مي كند امت قهرمان واى بحال شما اگر خداى ناكرده از فرمان امام خمينى سرپيچى كنيد كه براى قيامت شما متأثر و عذابى سخت در انتظار داريد. شما رزمندگان عزيز تا آزادى كربلا و فلسطين اشغالى از پاى ننشينيد كه اين وظيفه شماست وظيفه ارتش نيرومند اسلام است برادران ارتش، سپاهى، بسيج و ديگر نيروهاى اسلام هرچه زودتر براى آزادى كربلا و فلسطين بشتابيد و بدانيد در اين راه بزرگترين خدمت به اسلام و دين خود را به خدا ادا نموده ايد.

پدرم ! مي دانم كه براى هر پدرى از دست دادن فرزند دلبندش كه با زحمات زياد او را به يك سن رسانيده گران تمام مي شود ولى پدرم خدا را صدبار شكر كن كه اين نعمت را خدا نصيب تو كرده و بايد ببالى كه فرزندت پاره تنت را در احياى اسلام و خدا فدا نمودى.

پدر عزيز! مبادا بخاطر من اشك بريزى كه اجر خودت را ضايع و اجر مرا هم ضايع كنى. استوار همچنان مرد بايست و به مردم بگو كه من فرزندم را فداى اسلام كردم و او را بخداى بزرگ هديه كردم و بگو خدايا هديه ناقابل مرا بپذير و از خدا بخواه كه مرا بيامرزد و تو اى مادر كه شبها برايم خواب و بيدارى كشيدى تا مرا به اين سن رساندى و مي دانم چه زحماتى برايم متحمل شدى. من هم خيلى اذيتت كردم، اول از تو مادر طلب عفو و بخشش مي كنم چون تا تو مرا نبخشى مي دانم رستگار نمي شوم چون مي گويند: " بهشت زير پاى مادران است.» مادر مي دانم از دست دادن جگر گوشه‌ات و پاره تنت برايت گران تمام مي شود و تو را ناراحت مي كند ولى بدان كه اين مرگ مردن نيست بلكه زندگى دوباره و ابدى است و مي دانم براى هر مادر مرگ فرزند قابل تحمل نيست ولى به هر صورت بايد رفت پس چه بهتر اين مرگ در راه دينمان باشد.

برادر، توهم بايد براين مرگ، مرگ برادرت در راه خدا افتخار كنى اندكى ناراحت نشويد و اميدوارم تو و ديگر برادران دنباله رو راه شهدا باشيد. خواهران! شما را هم قسم مي دهم كه براى من ناراحت نشويد، مبادا از كشته شدن من لباس سياه بپوشيد، اگر اين كار را بكنيد هر يك از شما پدر، مادر، برادر، خواهر، اگر لباس سياه بخاطر من بپوشيد بدانيد كه با اين كار روح مرا رنج مي دهيد. در پايان پدر اگر جسد من بدستت رسيد آن را در كنار امامزاده محمدكرج جايى كه خود دوست دارى، دفن كن. در پايان از خداى بزرگ براى شما آرزوى رحمت دارم.

والسلام عليكم و رحمة ا... و بركاته - غلام حسن قهرمانى

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده