یادی از شهید متولد عید قربان/«شهید تاج محمد تیموری»+دستخط شهید
نوید شاهد گلستان؛ عید قربان جلوه گاه تعبّد و تسلیم ابراهیمیان حنیف است، و فصل قرب مسلمانان به خداوند، در سایه عبودیّت.
عید قربان فصل قربانی کردن عزیزها در آستان «عزیزترین» یعنی خداست. عید قربان مجرای فیض الهی و بهانه عنایت رحمانی به بندگان مؤمن و مطیع است. و هر کس بتواند رضای خویش را فدای رضای حق کند، از خواسته دل در راه خواسته خدا چشم بپوشد، و از داشته ها و خواسته ها بگذرد، به مرز عبودیت می رسد.
«قربانی» وسیله قرب به خداست و عید قربان روز تقرّب به پروردگار است. روز رها شدن از تعلّقات قربانی کردن تمنیّات در پیش پای اراده الهی است.
شهيد تاج محمد تيموري در سال پانزدهم مرداد 1348 در روستاي دوجي اودك از توابع شهرستان علي آباد در دامان خانواده اي مذهبي ومستعضف بدنيا آمد.نام پدرش سعيد و نام مادرش شاه بي بي بود.بعداز دوران كودكي وارد مدرسه شد و دوره ي ابتدايي را در مدرسه ي ابوطالب در روستاي نصركان سپري كرد وسپس دوره ي راهنمايي را در مدرسه ي 15 خرداد در روستاي شيرنگ درس خواند.ايشان پسري مهربان وخونگرمي بود و به همه احترام مي گذاشت و در كار كشاورزي به پدر و مادرش كمك مي كرد.
شهيد با خوشرويي با همه رفتار مي كرد.ايشان به ورزش فوتبال علاقه داشت و بيشتر كتابهاي ديني را مطالعه مي كرد و ار آنها پند مي گرفت.ايشان عاشق جبهه و جنگ بود و جنگ با دشمنان بعثي را يك وظيفه مي دانست او در فعاليت هاي اجتماعي وسياسي ،بسيج روستا و مراسم هاي مذهبي شركت مي كرد.شهيد هميشه نمازش را سر وقت مي خواند و از نمازش غافل نمي شد او پسري با خدا و با ايماني بود و در نماز جمعه ونماز جماعت شركت داشت.
او به جبهه رفتن علاقه داشت و به همين خاطر در سال اول راهنمايي در حين تحصيل در سال 63 داوطلبانه عازم جبهه گرديد و ايشان را نراي آموزشي به گوهر باران ساري فرستاده بودندو بعد از 45 روز آموزشي به مرخصي آمد و قبل از اينكه به جبهه هاي نبرد حق عليه باطل اعزام شود به خانواده اش گفت كه من اين بار به جبهه بروم شهيد مي شوم و وقتي شهيد شدم شما از دولت چيزي در خواست نكنيد من بخاطر دين اسلام به جبهه مي روم و او با همه خدا حافظي كرد و آرزويش اين بود كه انقلاب پيروز شود.يك روز از هم خدمتي هايش به ما اطلاع داد كه تاج محمد زخمي شده و به تهران منتقلش كرده اند در حالي كه ايشان بعد از مدتي خدمت خالصانه وصادقانه از خاك پر افتخار كشورش در تاريخ 27/1/1364 در جبهه مريوان بعلت اصابت گلوله به شهادت رسيد و پيكر پاكش را در كنار ديگر شهداي اسلام در روستاي نصركان به خاك سپرده شد.
وصينامه شهيد تاج محمد تيموري
با درود به روج پاک شهدا و درود به رهبر کبیر انقلاب و پیروزی رزمندگان حق علیه باطل برادر کوچک شما که به موفقیت رسیدم که عازم به جبهه شوم، و چند کلامی با امت شهید پرور ایران به ویژه مردم اهالی خودم دارم.
که هیچ وقت از گفته های حضرت امام خارج نشوید و از بیانات حضرت امام خمینی درس بگیرید زیرا که خداوند چنین رهبری برای مردم محروم ایران و جهان نفرستاده تا آنها را به راه احکام اسلام دعوت نماید و من از بیانات رهبر کبیر درس گرفته ام که فرمودند: مملکتی که بیست میلیون جوان دارد باید 20 میلیون تفتگدار داشته باشد و باید ارتش 20 میلیونی در جمهوری اسلامی ایران بوجود آید و من هم در پایگاهی که سپاه پاسداران در روستاها تشکیل داده اند.
من هم در این پایگاه قدم برداشتم و مطالبی که برایمان واجب بود از نظر نظامی عقیدتی- سیاسی درسهایی آموختم و حال که حاضر به اعزام به جبهه هستم از پدر و مادرم می خواهم که هیچ ناراحتی نداشته باشد.
و من می دانم که پدر و مادرم زحمتهای زیادی برای من کشیده اند و نتوانستم چندان زحمات آنان نمایم و برای رضای خداوند مرا حلال کنید.
و از کلیه برادران و خواهرانم می خواهم که مرا حلال نمائید و چنانچه دوستان و آشنایان از من ناراحتی دیده اند مرا حلال نمایند.
و پدر و مادر عزیزم چنانچه شهادت نصیب من شد، هیچ موقعه برای من گریه نکنید زیرا دشمنان اسلام از همین گریه شما پدران و مادران شهیدان روحیه می گیرند.
من دلم می خواهد که موقع شهادتم با دست خودتان مرا در گلزار روستا دفن نمائید و در شهادتم از دولت هیچ تقاضای ننمائید زیرا من برای اسلام وطن خود بر جنگ حق علیه باطل اعزام شده ام.
والسلام علیکم و رحمه الله برکاته/ فی التوفیق الشهادت/
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار
برادر شما تاج محمد تیموری
منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ اداره هنری، اسناد و انتشارات
