پوتین های من و برادرم
شنبه, ۲۱ مرداد ۱۳۹۶ ساعت ۱۲:۱۱
اولین چیزی که دیدم و با آن برادرم را شناسایی کردم همان پوتین های مشترک بود...

 نوید شاهد ایلام
 
خاطره ای از شهید حجت اله گوهری
من و برادرم حجت در هنگام سرما و یخبندان مشترکاً از آن پوتین ها استفاده می کردیم . این بار ایشان آن پوتین را در عملیات شاخ شمیران پوشیده بودند. در واقع ، این آخرین نوبت پوشیدن پوتین ها توسط برادرم بود ، زیرا در همان عملیات به شهادت رسیدند.
پیکر شهدا در ارتفاعات تپه مجید زیر دید دشمن بعثی بود و تا 17 شبانه روز امکان انتقال به پشت جبهه وجود نداشت . تا اینکه لشکر محمد رسول الله شروع به عملیات کرد و اجساد شهدا به دست نیروهای خودی افتاد.
به همراه یکی از اقوام با اخذ "برگه تردد" از لشکر 11 ، عازم کردستان شدیم ، اما روز قبل پیکر شهدا را به کرمانشاه فرستاده بودند.
بلافاصله کردستان را به مقصد کرمانشاه ترک کردیم . وقتی به معراج شهدای کرمانشاه رسیدیم ، مسئول معراج دستور داد کانکس های حاوی پیکر شهدا را باز کنند . یکی کی کانکس ها را نگاه کردم و پیکرهای شهدا را دیدم اما از برادر خبری نبود. با ناامیدی آخرین کانکس را گشتم ، باز هم او را ندیدم .اشک از چشمانم جاری شد. شماره ی پلاک برادر را از من خواستند و به آن ها دادم . شماره ی پلاک برادر ، کار را آسان تر کرد.
در سردخانه ای دیگر ، یک جبعه چوبی را برایم باز کردند که پیکر مطهر شهیدی در آن آرام گرفته بود. تاریکی سردخانه از یک طرف و آغشته به خون بودن چهره ، شناسایی را مشکل می کرد . از سرپرست معراج خواستم تا پیکر را به جلوی در که روشن تر بود ف بیاورند . در قسمت روشنایی ، اولین چیزی که دیدم و با آن برادرم را شناسایی کردم همان پوتین های مشترک بود.
 
راوی برادر شهید برگرفته از کتاب روایت عشق ، خاطرات مرتبط با شهدای استان ایلام به کوشش علی روشنی زاده
 
خلاصه ای از زندگینامه شهید حجت اله گوهری فرزند شمس اله در پنجمین روز از تیر ماه 1339 در روستای بهرام آباد  از توابع شهرستان مهران دیده به جهان گشود وی که تا مقطع فوق دیپلم تحصیل نموده بود به عنوان دبیر مشغول به خدمت بود به عنوان بسیجی در لشکر11 حضرت امیر (ع) در منطقه شاخ شمیران مشغول به خدمت شد تا اینکه در تاریخ بیست و سوم اسفند 1366در عملیات والفجر 10به علت اصابت تیر به ناحیه سروگردن به درجه رفیع شهادت رسید .
 
 
بسم رب الشهداء و الصدیقین
وصیت نامه معلم و پاسدار قرآن شهید حجت اله گوهری
 
وَ لاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاء عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ ۞

با سلام به محضر مبارک ولی عصر(عج) و نایب برحقش امام خمینی (ره) و درود به ارواح مطهر شهدای اسلام و امت قهرمان ایران ، اکنون که این وصیت نامه را می نویسم قلبم برای یاری امام و دینم و امت اسلامی می تپد و خداوند تفضل عنایت فرماید که قدم و قلم ما تا آخرین نفس برای رضای او و در خدمت اسلام عزیز باشد، آری امت مسلمان همیشه یار امام باشید و راه شهدا را و هدف شهداء را فراموش نکنید و این مهم میسر نیست مگر در سایه پیروی از خط امام

و تو ای خدای تعالی خود می دانی که برای رضای تو آمدیم و خود فرمودی که حق را یاری کنی پس در موعد وفایی به فضل و نصرت تو امیدواریم.

اما پدر و مادر گرامی اگر چه فرزندی خدمتکار برای شما نبودم و احیاناض شما را رنجانده ام ولی امید عفو دارم و از شما می خواهم مرا ببخشید . و دست بر پهنه خاک گذاشته و مرا حلال کنید اگر در راه خدا کشته شدم مادر تار به خدا برای من کمتر زاری کنید زیرا من راضی نیستم و بدانید که من از خدا بودم و به فضل و کرم او ... دستگیر اوست ، و به نزد او می روم ، برادران و خواهران مرا ببخشید و اما همسرم شاید من در طول ایام وصال ، همسری شایسته برای تو نبودم امیدوارم مرا ببخشید .

و اما تمام قومان و خویشان و آشنایان و دوستان شما را به خدا قسم می دهم همه مرا حلال کنید و هر کس به هر عنوانی بر من حقی دارد برای رضای خدا مرا عفو کند و انشاء الله همیشه در نمازها مخصوصاً نماز شب اول وقت مرا فراموش نکنید ، و همیشه برایم صدقه و رفع مظالم بدهید و چنانچه اگر خدا بخواهد من در این راه به آرزویم که شهادت است برسم از انقلاب و جمهوری اسلامی بدبین نباشید و بیشتر و قانع تر در حمایت از نظام اسلامی تلاش کنید . ضمناً هر ماه مبلغی از حقوق ماهیانه ام را به یتیمان و بینوایان ببخشید و هیچوقت این امر را فراموش نکنید.
 
منبع : اداره هنری ، اسناد و انتشارات - معاونت فرهنگی و امور اجتماعی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان ایلام
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده