شهيد محرمعلي پورقلي: استعمار از سياهي چادر تو ميترسد
چهارشنبه, ۱۸ مرداد ۱۳۹۶ ساعت ۱۴:۲۵
شهيد محرمعلي پورقلي در قسمتي از وصيتنامهاش مينويسد: "اما تو اي خواهرم قبلاز هر چيز استعمار از سياهي چادر تو ميترسد تا سرخي خون من. خواهرم حجابت را حافظباش و منافقين را به لرزه درآور و اين چنين باش تا مُريد زينب (س) باشي. ضمناً بر سنگقبرم كلمه ناكام ننويسيد زيرا كه اين راه را خود انتخاب كردهام."
نویدشاهدگیلان: پاسدار شهيد محرمعلي پورقلي فرزند يحيي به سال 1345 ش در روستاي مباركآبادچشم به جهان گشود. تحصيلات را تا پايان دوره ابتدايي در زادگاهش گذراند و آنگاه تركتحصيل كرد و مدتي بعد به تهران رفت و در آنجا مشغول كار شد.
با شروع جنگ تحميلي بهزادگاهش عزيمت كرد و پس از مدتي فعاليت فرهنگي در سال 1361 ش از طرف بسيج واردپادگان آموزشي منجيل شد و سپس رهسپار جبههها گرديد. وي در تابستان 62 در حالي كه سهبار به جبهه اعزام شده بود با شنيدن خبر آغاز عمليات والفجر 3 عازم جبهه گرديد و سر انجامبه عهد خويش با پروردگارش وفا نمود و در جبهه جفير به تاريخ هجدهم مرداد ماه سال 1363به درجه رفيع شهادت نائل آمد و پيكر پاكش را در گلستان شهداي مباركآباد به خاكسپردند. شهيد محرمعلي پورقلي صاحب اخلاقي پسنديده و نيكو بود. صبر و حوصله و گذشتاز ويژگيهاي بارز اخلاقي او به شمار ميآمد. نماز و مسجد را دوست داشت و به امر به معروفو نهي از منكر توجه داشت و مادام الوضوع بود و به ديگران محبت ميكرد اهالي نيز او رادوست داشتند.
شهيد محرمعلي پورقلي در قسمتي از وصيتنامهاش مينويسد: اما تو اي خواهرم قبلاز هر چيز استعمار از سياهي چادر تو ميترسد تا سرخي خون من. خواهرم حجابت را حافظباش و منافقين را به لرزه درآور و اين چنين باش تا مُريد زينب (س) باشي. ضمناً بر سنگقبرم كلمه ناكام ننويسيد زيرا كه اين راه را خود انتخاب كردهام.
نظر شما