شهید مرداد ماه
دوشنبه, ۱۶ مرداد ۱۳۹۶ ساعت ۱۱:۰۴
شهید داود رضایی فرزند نوروز در سال 1342 در ده شیب چشم به جهان گشود. او در تاریخ 61/5/18 در جزیره مینو به فیض عظیم شهادت نائل آمد.

بسم الله الرحمن الرحيم

 

و لاتحسبن الذين قتلو فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون

گمان مبريد آنان كه در راه خدا كشته شده اند مرده اند بلكه آنان زنده اند و نزد خداى خود روزى دارند

 مادر من رفتم و رفتم تا با مزدوران صدامى و با دشمنان اسلام و دين بجنگم. دشمنانى كه در حدود 70 ماه خون جوانان ، اين نونهالان انقلاب اسلامى را بر زمين ريختند. مى خواهم انتقام خون برادران خود را بگيرم. درخت اسلام هميشه با خون آبيارى شده. از خون جوانان سلحشور و غيور. من مى روم تا خون اين مزدوران كثيف را بريزم و سرزمين اسلاميمان را از لوث اين متجاوزين پاكسازى كنم ، من مى روم تا شايد خداى بزرگ شهادت را نصيبم كند و تا آخرين قطره خونم دوش با دوش برادران با اين مزدوران مى جنگم.

پدر و مادرم اميدوارم مرا ببخشيد و از شما كه مرا تا اين سن رسانديد و با زحمات طاقت فرسا و سختيهاى زندگى در سرماى زمستان و گرماى تابستان مرا تا اين لحظه كه عازم جنگ با صداميان كافر هستم بزرگ كرده ايد خيلى خيلى ممنون و متشكرم . مادر از تو كه مرا تا اين سن رساندى و حتى لحظه اى از كنارم نرفتى و شبها در كنارم تا سحر بيدار ماندى مى خواهم كه حلالم كنى و اگر تا اين زمان كه در خانواده بودم هر بدى يا كار نادرستى از من سرزده است بايد به خوبى خودتان مرا ببخشيد.

مادر من رفتم تا در اين سنگر مقدس كه حتى از خانواده و مدرسه هم مقدس تر است با صدام  و صداميان بجنگم و انتقام خون برادرانم را از آنها بگيرم. پدر و مادر خون من كه از خون بهشتی ها و رجايي ها و باهنرها و مطهرى ها و هزاران شهيد ديگر رنگين تر نيست. اميدوارم كه با به شهادت رسيدن من ناراحت نشويد بلكه خوشحال هم باشيد كه چنين فرزندانى را تربيت كرده ايد. مادر مگر امام حسين (ع) با 72 تن از يارانش در روز عاشورا به دست يزيديان به شهادت نرسيدند و بدنشان در زير آفتاب گرم كربلا و زير سم ستوران پايمال شد. آيا ياد و نام شهادت او از بين رفت؟ نه هرگز چنين نيست. از قول من از تمام مردمان دهشيب از بزرگ تا كوچك خداحافظى كنيد و سلام مرا به يكايك آنان برسانيد و بگوييد اميدوارم دنباله رو راه شهيدان باشيد و از قول من به برادرم هم سلام برسانيد و با او خداحافظى كنيد. اميدوارم مرا ببخشيد و با رفتن من راضى باشيد. وقتى كه امام حسين (ع) فرياد مى زند هل من ناصرينصرنى آيا كسى هست كه مرا يارى دهد؟ حال آن زمان است و ما بايد به نداى حسين اين رهبر كبير انقلاب آيت الله العظمى امام خمينى لبيك گوييم و به لقاءالله بپيونديم. اگر برادرم اسماعيل هم از جبهه برگشت از قو ل من به او سلام برسانيد. اگر شهيد شدم اسم برادر كوچكم اسم خودم بگذاريد و با بدن بى غسل و غرق در خون مرا به خاك بسپاريد . خداوندا تو را به مقربين درگاهت تمام مسلمين را به راه راست هدايت كن و اسلام را بر كافران و صداميان كافر پيروز گردان و شهادت را نصيبم كن. والسلام من الله التوفيق.

منبع: اسناد و مدارک موجود در بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قم 

 

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده