وصیت نامه
بیژن پورحیدری ، هشتم مرداد یکهزار و سیصد و چهل و سه ، در شهرستان بیجار به دنیا آمد. پدرش محمود ، در جهاد سازندگی کار می کرد و مادرش اقدس خانم نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته تجربی درس خواند و دیپلم گرفت. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. یازدهم آبان یکهزار و سیصد و شصت و یک ، با سمت آرپی جی زن در موسیان توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به سر و صورت، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای شهرستان قزوین واقع است.
نوید شاهد قزوین:
وصیت نامه شهید بیژن پورحیدری

بسم الله الرحمن الرحیم

ما چرا نگرانی داشته باشیم ما که اگر شهید بشویم قید و بندهای دنیا را از روح برداشتیم و به ملکوت اعلی و جوار حق تعالی رسیده ایم .

« اشهدان لا اله الا الله و اشهدان محمد رسول الله واشهدان علی ولی الله صلوات الله و سلام علیه و لعنت الله علی اعدائهم » .

اکنون که توکل بر فضل و رحمت خداوند کرده ام و عازم هستم تا این حجاب اکبر را که مبدأ تمام حجابها و ظلمتها است را در راه الله انشاالله بردارم و بند حب دنیا که تمام خطاهایمان از این حب منشاء می گیرد از خود جدا کنم .

چند جمله ای را که بر منم فرض الهی است به عنوان یک بنده خداوند و یک مسلمان با شما پدر و مادر و خواهر و برادر و تمامی دوستان و آشنایان به اسم وصیت نامه بیان میدارم .

وصیت من به شما تقوای الهی است و در همه حال خدای تبارک و تعالی را ناظر بر خود و اعمال خود بدانید و هر لحظه بیاد آورید روزی را که دیده ها همه گریان و صورتها از خوف خداوند جل جلاله سیاه و تمام ذره ذره اعمال ما در بارگاه با عظمت ربوبی ثبت و ضبط شده است و به حساب تک تک کردارمان خواهند رسید و آنوقت رو سفید کیست که گفته های خداوند را و قرآن را به گوش دل شنیده به آنها گشت .

و روسیاه و ذلیل آن است که در این تقوای الهی را پیشه خود نساخت و از خداوند پروردگار قهار خوف نداشت .

من که آنقدر که بر خودم ستم کرده ام و گناه کارم که این سیئات حجابی شده است برایم و جای کلامی و بیانی نگذاشته است و همین است که از خداوند رحمان خواهانم که مرگ مرا شهادت در راهش قرار دهد .

زیرا مگر نه چنین است که با اولین قطره ای که از خون شهید بر زمین جاری شود گناهانش بخشوده می شود .

پس خداوندا ! ما را لیاقت کشته شدن در راهت را عطا فرما و مرا جزء کسانی قرار ده که ترا شناخته اند و عاشق دیدار تو گشته اند که در آن صورت در روز حساب تو خود پاداش آنها خواهی بود .

آگاه باشید که چه حاضر کرده اید برای یوم الحساب (علمت نفس ما احضرت) و ما باید آگاه باشیم آن روز که همه رازها آشکار خواهد شد (یوم تبلی السراء ) و ملاقات می کنیم اعمال خودمان را و هر ذره خیری و شری که انجام داده ایم عیان خواهد شد .

پس بار دیگر شما را به تقوای الهی سفارش می کنیم برای روزی که روز حساب است .

وصیت دیگرم این انقلاب است و انقلاب اسلامی که زمینه ساز حکومت حضرت مهدی (عج) است اکنون در این مقطع بی تفاوتی و سستی و کاهلی در امور مربوط به اسلام و سرگرم کارهای دنیوی خود شدن و غفلت در مسائلی که در این مملکت جاری می شود .

همان هدف امریکاست که از اولیاء شیطان است و ضیافت به این همه خون مطهری که در طول انقلاب برای تثبیت هر چه بیشتر آن به زمین ریخته شده است .

پس متوجه می شویم که انقلاب هیچگاه تسلیم به زور و کفر نگشته بلکه همانند نهضت خونین سید الشهداء حسین (ع) عاشقانه در این ماه خون داده اند و آن را پایدار و مستحکم در مقابل دشمنانش عقب نشینی بکنند و چهره منورش را در تمام دنیا به مستضعفین و مجروحین نشان دهد .

نکند خدای نکرده در این ماه مقدس که راه الله است ، سست ایمان بشویم که در این صورت نا خودآگاه در دراز مدت در چنگ شیطان و جنایتکاران اسیر خواهیم شد .

دیگر از اسلام و قرآن چیزی باقی نخواهد ماند . و مورد غضب خدای تبارک و تعالی قرار خواهیم گرفت و در دنیا و عقبی ذلیل و خوار خواهیم بود .

سفارش دیگرم به خانواده این است که بدانید این دنیا محل آزمایش است و می خواهم در مقابل سختی هایی که از طرف خدا بر شما وارد می آید پایدار و از صابران باشد .

و خوب بدانید که سرنوشت همه است که از این دنیا که همه چیزش فانی است و زود گذر به آن سرا که همه اش جاوید است و پایدار بروند .

زیرا ( کل النفس ذائقة الموت ) پس موت امری است اجتناب ناپذیر و چه بهتر است که این موت قتل در سبیل او باشد و برای پیشبرد دین او باشد .

پس اگر خداوند توفیقی عطا کرد و ما بسویش هجرت کردیم و استقامت پیشه کنید و از مسیر الله که همان راه رهبر عزیزمان است و ادامه خط شهیدان است پشتیبانی کرده و در این راه کوشا تر از همه باشید و بیاد مصائبی که بر اباعبدالله (ع) گذشت باشید و شکر خدای تبارک و تعالی کنید.

و در پایان از همه دوستان و آشنایان و عزیزانی که بر گردن من حقیر و ضعیف حقی دارند طلب حلالیت می طلبم .

می خواهم که مرا از کرده های ناپسندانه که نسبت به آنها انجام داده ام عفو کنند و ما را در دعاهایشان فراموش نکند .

از همه التماس دعا دارم .

بیژن پور حیدری 1361/8/4

منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده