وصیت نامه و تصاویر خوشنویس قزوینی ، شهید ابراهیم سهیلی راد
ابراهیم سهیلی راد، نهم مرداد 1344، در شهرستان قزوین به دنیا آمد. پدرش عباس، شکسته بند بود و مادرش صفیه نام داشت. تا پایان دوره متوسط درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان پاسدار وظیفه در جبهه حضور یافت. بیست و سوم بهمن 1364، در فاو عراق بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
نوید شاهد قزوین:
 وصیت نامه خوشنویس قزوینی ، شهید ابراهیم سهیلی راد

بسم الله الرحمن الرحیم

ستایش خدای را که ما را بر این مقام رهنمایی کرد که اگر هدایت و لطف الهی نبود بخود در این مقام راه نمی یافتیم همانا رسولان خدا ما را بر این مقام به حق رهبری کردند .

انا لله و انا الیه راجعون .

اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمد رسول الله و علی ولی الله .

شهادت می دهم که هیچ معبود به حقی بجز الله نیست و همتا و شریکی ندارد و حضرت محمد (ص) و رسول و فرستاده اوست و همچنین شهادت می دهم که علی (ع) و یازده فرزند او جانشینان بلافصل رسول خدا و ادامه دهندۀ اصل نبوتند .

حمد و سپاس خدایی را که ما به لطف و کرم او هدایت یافتیم تا در کنار خوبان درگاهش قرار بگیریم و بعد از سالها انتظار ما را رخصت جهاد و نعمت حضور در جبهه های نور عطا کرد تا در صف مجاهدان فی سبیل الله به قتال با دشمنانش برخیزیم و هم در این راه طعم شیرین شهادت را بچشیم .

خدایا با عدالت خود با من رفتار کن که هیچ به اعمالم دل نبسته ام و می ترسم از روزی که در پیشگاه تو خود را حاضر ببینم و دستم را تهی خواهم یافت .

خدایا با رحمانیت و بخشندگی ات با من رفتار کن که تو را سزاوارتر است و مرا بسنده و کفایت کنند .

خدایا تو را شکر می کنم که زندگی ما را در دورۀ عظمت اسلام و مسلمین قرار دادی و توفیق حضور در رکاب سربازان و دلباختگان امام خمینی پیدا کردم .

امامی که از سلاله رسول خدا و وارث حسین (ع) و فرمانش فرمان حق و کلامش برنده تر از شمشیر و زلالی چشم تشنگان و قلبش پر نورتر از آفتاب و آرام گر خورشید و فکرش عزت و عظمت مسلمین و اراده اش محکم تر از فولاد و دعا و عبادتش همچون امامان معصوم و امتش سربلند و استوار به بلندای احدیت .

بار الها از تو می خواهم که این امام بر حق را تا ظهور حضرت ولی العصر (عج) حفظ نمایی و از گزند خطرات ارضی و سماتی محفوظش بداری .

سفارشات امام بت شکن و ابر قدرت برانداز و یادمان نرود . تقوی را پیشه خود کنیم و اعمالمان خالص برای خدا باشد خودمان را به اخلاق حسنه آراسته کنیم و رذائل اخلاقی را از خود دور کنیم.

قبل از هر پیشرفتی در انسانیت پیشرفت کنیم .

خدا را فراموش نکنیم و تمام مصیبتهای خود را از نفسمان بدانیم .

عالم را محضر خدا بدانیم و در محضر خدا معصیت نکنیم .

و به یاد مرگ و آخرت و عذابهای الهی باشیم که یاد مرگ عملها را خوب می کند و انسان را به خدا نزدیک می کند .

دنیا جز بازیچه کودکان و هوسرانی بی خردان هیچ نیست و همانا سرای دیگر اهل تقوی را از سرای دنیایت بسیار نیکوتر است و آیا تعقل و اندیشه در این گفتار نمی کنند .

حضور به موقع و همیشگی شما است بسیار بیدار و آگاه پوزه دشمنان اسلام را به خاک بمالید و اسلام را در این ملتها رو سفید کرده است و تا موقعی که شما این حضور در صحنه ها و نماز جمعه و جماعت را حفظ می کنید لبخند به چهرۀ کریه دشمنان نخواهد نشست .

و همیشه در بین هر رنج و زحمتی ناراحتی و آسانی نشسته است و باید استقامت در مقابل مشکلات و مسائل را تحمل کرد و بدوش کشید تا دروازه های فرج برویمان باز شود .

و اما خدا را سپاسگزارم که در دامن چنین پدر و مادر عزیز و مهربان و مسلمانی بزرگ شدم و با آداب و مسائل اسلامی و اخلاقی پسندیده آشنا گردیدم و از شما می خواهم که مرا به بزرگواری خودتان مورد عفو قرار دهید و از این که فرزند خوبی برای شما نبودم مرا ببخشید .

و تنها سفارش من به شما صبر و استقامت در کلیه مسائل زندگی و به یاد خدا بودن و به دستورات اسلامی عمل کردن است . و این را بدانید که این جمهوری در تداوم و بقایش حالا حالاها خون و شهادت می طلبد و ما که شاهد شهادت بودیم خود باید شهید باشیم و همینطور باز هم شاهدان شهادت خود باید شهید باشند تا فردایی پاک و سالم بدور از نا پاکیها و سرشار از ارزشهای حیات بخش اسلامی تحویل آیندگان دهیم .

و نیز سخنی با خواهران و برادرانم : که بیشتر دربارۀ اعتقادات و مسائل اسلامی مطالعه کنید و با منطق دربارۀ مسائل رهایی بخش اسلام فکر کنید و مطمئن بدانید که با ارزشترین زندگیها در زیر سایه اسلام است و دیگر قانون خدا و احکام الهی دخیل در زندگی نباشد آن زندگی پوچ و بی محتوا و بی هدف است .

و امیدوارم که مسائل اسلامی را به باور به فرزندانتان بیاموزید و آنانرا برای یک زندگی با هدف و پر ارزش مهیا و آماده کنید . و لیک بدانید که این راه را به اختیار و دیدۀ باز برگزیدم و به علم و یقین درک کردم و به عشق و اخلاص رفتم و سربلند به هدف و مقصودم رسیدم .

و در آخر از همۀ اهل خانواده و دوستان و آشنایان حلالیت می طلبم و امیدوارم که این حقیر را مورد عفو قرار دهند .

و در ضمن از پدر عزیزم می خواهم که به وصایایی که در زیر نوشته ام عمل کند و باشد که روحم را شاد و قرین رحمت نماید .

به مقدار 240 رکعت نماز صبح و 26 رکعت نماز ظهر و عصر و 9 رکعت نماز مغرب و عشاء از من قضا شده است که از دوستان خوب و عزیزم می خواهم که اگر زحمتی نیست آنرا بجا آورید و انشاالله که این حقیر را می بخشید .

و 6 روز ، روزۀ قضا دارم که 3 روز آن را کفاره 3 ساله دهید .

و نیز مقدار خمسی که به من تعلق می گیرد خواهشمندم بپردازید و کتابی که لازم ندارید به کتابخانه مسجد مقبره بدهید .

خداوند همۀ ما را ببخشد و از گناهان ما درگذرد .

خدایا این جان ناقابل که تنها هستی و دارایی من است در راه احیاء و بقاء دین خود از من بپذیر . به امید زیارت کربلای حسینی .

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته .

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار .

زائر کوچک کربلا ابراهیم سهیلی راد . 1364/11/20


منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده