برگی از وصیت نامه شهید در سالروز شهادتش «شهید رمضانعلی عطیقی»
کلام شهید:آیا فراموش کرده اید که زینب چگونه فریاد حسین را در برابر جباران تاریخ اقامه کرد و طاغوتیان رسوا نمود؟ میدانم که هر چند برات خبر ناگواری است ولی برای خدا و برای اینکه روحم آزرده نشود از شما تنها یک خواهش دارم و آن اینکه هرگز قطره اشکی در چهره ات مشاهده نشود و خنده پیروزی و قبول شدن امتحان الهی بر لبانت نقش بسته و به خدای بزرگ اثبات کن که آنچه ماده ای تنها یک امانت بوده است

نویدشاهد گلستان؛ شهید رمضانعلی عطیقی/ یکم اردیبهشت 1344، در روستای سرخنکلاته از توابع شهرستان گرگان به دنیا آمد. پدرش هاشم، کشاورز بود و مادرش سارا خاتون نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. او نیز کشاورز بود. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. سی ام تیر 1365، با سمت تک تیرانداز در پاسگاه زید عراق بر اثر اصابت ترکش به سر و سینه، شهید شد. مزار وی در گلزار شهدای بهشت رضای روستای سرخنکلاته تابعه شهرستان زادگاهش واقع است.

«شهید رمضانعلی عطیقی» خواهرم و برادرانم می خواهم که همچون کوه استقامت کنند و ادامه دهند و شهیدان باشند/ +دستخط شهید

بخشی از وصیت نامه شهید رمضانعلی عطیقی

۞مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَ مِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ وَ مَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا ۞ سوره احزاب ؛ آبه ۲۳
از مومنان مرداني هستند که به پيماني که با خدا بسته بودند وفا کردند
بعضي بر سر پيمان خويش جان باختند و بعضي چشم به راهند و هيچ پيمان خود دگرگون نکرده ‏اند.

سلام ای مادر و ای پدر عزیزم اکنون که به خواست خداوند تبارک تعالی توفیق آن را پیدا نمودم تا در میدان امتحان الهی راه یابم، امیدوارم در این راه دفاع، شاد و مسرور، بازگشت، با قلبی آکنده از شادی و نوای پیروزی بر لبانم به آغوشتان باز گردم، انشاءالله اکنون که کوله بار هجرت بسته ام و خود را برای جهاد اصغر آماده کرده ام، امیدوارم که بتوانم در جهاد اکبر پیروز شویم و آنگونه که مکتب اسلام خواسته است بتوانم خود را سرباز جندالله بپرورانم.

پدرم آیا از ازنکه از وجود پر ثمر عمرت یک شهید پرورش یافتن و در مکتب الهی بیرون آمده است افتخاری نمی کنی؟ آیا از اینکه توانسته ای در مهمترین برهه از زمان آن هم در زمانی که اسلام عزیز در حملات گوناگون گرگهای عصر و شب قرار گرفته است قربانی ناقابلی را اهدا کنی خرسند نیستی؟ اگر جوابت مثبت است که درود خدا و رسول خدا بر تو باد که چه خوب اسلام را شناخته ای و از امتحان الهی سربلند و فاتح بیرون آمده ای.

مادر عزیزم: خوب میدانم که طاقت شنیدن خبر شهادت فرزندت را نداری ولی بدان که باید صبر و استقامت کرده آیا حسین(ع) زمین کربلا و آیا زینب در آن همه مصیبت ها را فراموش کرده اید.

آیا فراموش کرده اید که زینب چگونه فریاد حسین را در برابر جباران تاریخ اقامه کرد و طاغوتیان رسوا نمود؟ میدانم که هر چند برات خبر ناگواری است ولی برای خدا و برای اینکه روحم آزرده نشود از شما تنها یک خواهش دارم و آن اینکه هرگز قطره اشکی در چهره ات مشاهده نشود و خنده پیروزی و قبول شدن امتحان الهی بر لبانت نقش بسته و به خدای بزرگ اثبات کن که آنچه داده ای تنها یک امانت بوده است.

خواهرم و برادرانم می خواهم که همچون کوه استقامت و ادامه دهنده راه شهیدان باشید. در آخر مرا در روستایم سرخنکلاته دفن کنید و از کلیه برادران و خواهرانی که در تشییع جنازه ام شرکت نموده اند تشکر کرده و همگی را به خدای بزرگ سپرده و تا روز رستاخیز خدا نگهدار همه باد.

در ضمن شعار همیشگی را از یاد نبرید که دشمنان خوشحال شوند.

خدایا، خدایا تا نقلاب مهدی خمینی را نگهدار/خدایا، خدایا رزمندگان را پیروزشان بگردان/مجروحین جنگ شفا عنایت فرما/

«السلام علیکم و رحمت الله برکاته»

اصل وصیت نامه شهید رمضانعلی عطیقی


منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره  هنری، اسناد و انتشارات


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده