زندگی و وصیت نامه منوچهر شاطرآبادی؛
است پدر و مادر اگر من شهید شدم بدانید که راه امام حسین ( ع )را رفتم راه علی اکبر و علی اصغر را رفته ام؛ راه حضرت ابوالفضل ( ع) را رفتم؛ راه بهشتی، رجائی، باهنر، مطهری و راه تمام شهیدان صدر اسلام تاکنون را رفتم و خون من در برابر خون های ریخته شده دیگر شهدا بسیار ناقابل است.
خون من در برابر دیگر خون های ریخته شده شهدا ناقابل است

به گزارش نوید شاهد کرمانشاه؛ شهید منوچهر شاطر آبادی در تاریخ نهم شهریور ماه 1344 در خانواده ای متوسط، با ایمان و متعهد درباختران دهکده شاطرآباد چشم به عرصه ی هستی گشود که نام او را منوچهر گذاشتند، از همان کودکی چهره بشاش و سیرت انقلابی نشانگر آینده ای درخشان و تابناک را داشت و فعال و پرتلاش بود.

دوران ابتدایی را  در دبستان صنعت، تحصیلات راهنمایی را در مدرسه سروش به پایان رسانید و با رشته تحصیلی علوم تجربی به تحصیلات خود ادامه داد، اما با وجود جنگ تحمیلی عراق بر علیه ایران، همپای مبارزه با اعمال داخلی امپریالیسم و مقدم شمردن جبهه موفق به ادامه تحصیل در مقطع دبیرستان نشد.

شهید در تاریخ چهارم مهر ماه 1363 در جبهه قصر شیرین بر اثر انفجار خمپاره شدیدا" مجروح و در بیمارستانی در تهران چند روز بستری شد تا اینکه در عاشورای حسینی در یازدهم مهر ماه 1363 ماه محرم، ماه خون،به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

خون من در برابر دیگر خون های ریخته شده شهدا ناقابل است

* وصیت نامه شهید

با درود بر قائد اعظم امام خمینی( ه ) امید امت و امام همه روحانیت اصیل متعهد و در خط امام.

ای پدر، مادر، برادران، خواهران و دوستان عزیزم! همین طوری که تا به حال در جهت اطاعت از خدا و رسولش و ائمه اطهار و ولایت فقیه بودید همچنان به راه خود ادامه دهید که سعادت دنیوی و اخروی شما در این اطاعت ها است پدر و مادر اگر من شهید شدم بدانید که راه امام حسین ( ع )را رفتم راه علی اکبر و علی اصغر را رفته ام؛ راه حضرت ابوالفضل ( ع) را رفتم؛ راه بهشتی، رجائی، باهنر، مطهری و راه تمام شهیدان صدر اسلام تاکنون را رفتم و خون من در برابر خون های ریخته شده دیگر شهدا بسیار ناقابل است پس به جای اینکه برای من گریه کنید برای امام حسین گریه کنید به جای گریه، لبخند پیروزی بزنید.

در قاموس شهادت واژه وحشت معنی ندارد راهی است که باید پیمود و سفری است که باید رفت چه بهتر که در حال خدمت برای رضای خدا و اسلام و ملت شریف اسلام شربت شهادت بنوشم و با سرافرازی به لقاء الله رویم و این همان ]چیزی[ است که اولیاء الله آرزوی آن را می کردند و از خدای بزرگ در مناجات خود طلب می کردند. شربت شهادت برشهدای انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی گوارا باد. 

من از پدر، مادر، برادران، خواهران، خویشان و مردم می خواهم که در هر کجا هستند از اسلام و روحانیت مبارز در خط امام، دفاع کنند تا اسلام به تمام جهانیان شناسانده شود. به خانواده ام توصیه می کنم که شب های جمعه تمام شهیدان را یاد کنید. خدایا تمام کوشش من این است که به تو نزدیک شوم. مرا یاری ده! حالا که در این مقام مقدس یعنی جبهه آمده ام هیچ گونه آرزویی ندارم به جز این آرزو که به خدمت امام عزیزمان برسم.
انتهای پیام
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده