زندگی نامه شهيد مسعود منزه در سالروز شهادت؛
او بارها زخمی شد ولی با عشقی که در دل داشت با بدنی زخمی به جبهه باز می گشت...
پایان بی قراری / زندگی نامه شهيد مسعود منزه در سالروز شهادت

نوید شاهد فارس:
شهيد مسعود منزه در یکم فروردین ماه 1340 در نی ریز پابه عرصه گیتی نهاد. دوران ابتدايي را در مدرسه امير کبير داراب به اتمام رساند.
وی در سيزدهمين بهار عمرش از نعمت و حمايتهای پدر محروم و با فداکاري بي دريغ مادر راه زندگي را ادامه داد. دوره راهنمايي و متوسطه را در ني ريز با موفقيت به پايان رساند. و پس از گذراندن دوران دبیرستان موفق به اخذ دیپلم علوم اقتصاد شد.

همزمان با تحصيلات دوره متوسطه با نهضت شکوهمند اسلامي ايران آشنا شد. مسعود در آن دوران با دريای خروشان انسانهای حق طلب همراه و همدم شد و عليه ظلم رژيم ستم شاهي فرياد برآورد.

با شروع جنگ تحمیلی روح لطيف و مهربان او از شرارتهای دشمن در مرزهاي ايران اسلامي آزرد و براي مقابله با تجاوز بعثيون کافر به اردوگاه نظامي شهرستان فسا رفت و دوره آموزش نظامي را با موفقيت گذراند و به عنوان خدمه توپ ضد هوايي به سوی جبهه های نور عليه ظلمت روانه شد. سپس با گذراندن دوره آموزش پاسدار، بعنوان پاسدار رسمی استخدام و فرماندهی گروهان پدافند را در تيپ 10 محرم به عهده گرفت. سپس با نشان دادن شايستگي های خود عنوان فرماندهی گردان پدافند تيپ 10 محرم به انجام خدمت در مناطق عملياتی مشغول شد.
در سال 63 ازدواج کرد .که ثمره این ازدواج یک دختر بود.
همسرش می گوید او بارها زخمی شد ولی با عشقی که در دل داشت با بدنی زخمی به جبهه باز می گشت و در ادامه می گوید: « در عملیات والفجر 8 شیمیایی شد . او را به بیمارستان تبریز منتقل کردند برای مداوای چشمش 20 روز به او مرخصی داده بودند که به خانه آمد از او پرسیدم چرا چشمانت قرمز شده؟ در جواب گفت بی خوابی کشیده ام . بعد از چند ساعتی متوجه شدم شیمیایی شده ... تازه یک روز از مرخصی اش می گذشت که به جبهه بازگشت. هرچه به او اصرار کردم که بگذار بهبودی کامل پیدا کنی بعد برو گفت ماندنم در اینجا هیچ فایده ای ندارد من باید بروم...
چهل روز در جبهه سپری کرد و بعد به نی ریز بازگشت. این بار پایش بر اثر لوله تانک سوخته بود پس از یک ماه استراحت به جبهه رفت. مجدد بعد از 15 روز با بدنی ترکش خورده و مجروح به خانه بازگشت. با بهبودی نسبی مجدد به جبهه رفت.
در فروردین 66 به مرخصی آمد . پس از بازگشتش به او فرماندهی تیپ 10 محرم را محول کردند.
و همسرش در ادامه می گوید آخرین باری که به مرخصی آمد تمام وقت از شهادت سخن میگفت . دخترش را به گونه ای می بوسید که انگار قرار نیست دیگر او را ببیند . آن روز از نحوه ی برگزاری مراسم تشییعش میگفت و میگقت گلدانی که در خانه داریم را بر سر مزارم بیاوید.. پس از پایان ماه رمضان حلال بودی طلبید و به جبهه اعزام شد. او دلی بی قرار داشت و سرانجام به آرزویش رسید  »

شهيد مسعود منزه 60 ماه از عمر پر برکت خود را در جبهه بود. و سرانجام در هجدهم تیر ماه 1366 در منطقه عملياتي شلمچه به سعادت واقعي خود رسيد. روحش شاد.

انتهای متن/
منبع: پرونده فرهنگی ، مرکز اسنادایثارگران فارس
برچسب ها
غیر قابل انتشار : ۰
در انتظار بررسی : ۰
انتشار یافته: ۱
امان قطب لدینی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۳:۵۹ - ۱۴۰۱/۰۴/۲۹
0
0
آرامگاه بزرگمرد رشید فرمانده جوانمرد تیپ 10 محرم کجاست؟؟؟
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده