سه‌شنبه, ۱۳ تير ۱۳۹۶ ساعت ۰۱:۰۲
آبپخش و دفاع مقدس : حضور گرم و گسترده رزمندگان در میدان های نبرد در 8 سال دفاع مقدس نشان از پایبندی مردم این خطه به ارزشهای والای انسانی و اسلامی می باشد که در ادامه اسامی تعدادی از رزمندگان ذکر خواهد شد.

 آب پخش
شهر آبپخش در 19 کیلومتری شمال غربی برازجان و درمسیر راه اصلی بندر بوشهر به بندر گناوه و خوزستان قرار دارد .این شهر در تقسیمات کشوری جز بخش شبانکاره شهرستان دشتستان است و و یکی ازشهرهای مهم آن شهرستان میباشد.فاصله اش تا مرکز استان 75 کیلومتر و با خلیج فارس حدود 40 کیلومتر است.نام پیشین این شهر در متون تاریخی همچون فارسنامه ی ناصری "دروه ای "ذکر شده که بعدها درواهی خوانده و نوشته می شد ولی در سال 1376 هجری شمسی با تصویب دفتر تقسیمات کشوری وزارت کشور با پیوند 3 روستای درواهی بهرام آباد ،و قلایی که بهم چسبیده شده بودند ،شهر آب پخش تشکیل گردید.
منطقه آب پخش یکی از عمده ترین مناطق پرورش نخل و تولید خرما در استان بوشهر است که در مجموع بالغ بر ده هزار هکتار از سطح زیر کشت استان را تشکیل میدهد. خرمای تولیدی 40000تن در سال می باشد که به داخل و خارج از کشور صادر می گردد.

خرمای مرغوب این ناحیه به کبکاب مشهور است که بسیار گوشتی و شیره دار می باشد نخلستان های و جنگل های گز و بید ،دره وسیع رود خانه ی شاهپور و حله ،به صورت کمربند سبزی از سه جهت جنوب و شرق و غرب ،آبپخش را احاطه  کرده اند.این سرسبزی وآب فراوان ، موجب ایجاد مناظر چشم اندازی شده که آب پخش را با سایر مناطق و شهرهای استان بوشهر مجزا و همچون نگین سبزی در دشت تفتیده ی جنوب خود نمایی می کند.
علاوه بر باغداری ،مردم این منطقه به کشت غلات (جو، گندم و ذرت ) سبزی و صیفی جات نیز می پردازند که تولید سالانه ی گندم بالغ بر پنج هزار تن می باشد.



شهید مهدی اخلاقی

نام پدر:حسین قلی

شماره شناسنامه :2057

تاریخ تولد :معرقی چند تن از شهدای شهر آبپخش1347

محل تولد:درواهی

وضعیت تاهل:متاهل

میزان تحصیلات :سوم راهنمایی

یگان اعزام کننده :نزاجا( ارتش )

نوع مسءولیت در جبهه : رزمنده

تاریخ شهادت :31/ 4/ 1367

محل شهادت :میمک

محل  دفن :گلزار شهدا درواهی

 

زندگی نامه :

 

شهید مهدی اخلاقی در سال 1347 در محله ی درواهی شهر آب پخش دیده به جهان گشود . ایشان پسر ارشد خانواده بود و مایه ی دلبستگی پدر ومادر . وی پس از پشت سر گذاشتن دوران طفولیت ،تحصیلات ابتدایی را در دبستان پسرانه ی در درواهی به پایان برد و وارد مدرسه راهنمایی گردید.

شهید اخلاقی تا پایان دوره راهنمایی بیشتر ادامه نداد و ترک تحصیل نمود. او جوانی خوش برخورد و مهربان بود و با دوستانش رابطه گرم وصمیمی داشت و در مراسم و مناسبت ها بخصوص ماه محرم حضور فعال داشت. حدود دو سال در کنار پدر مشغول کار بود تا اینکه به  بیماری سختی مبتلا شد و در بیمارستان های شیراز به مدت 3 ماه بستری گردید.

پس از بهبودی ازدواج کرد و پس از چند ماه به خدمت مقدس سربازی  وجهبه های نبرد حق علیه باطل  اعزام شد. بیش از 6 ماه از خدمت او نمی گذشت که در تیرماه 67 در منطقه عملیاتی مرصاد (صالح اباد ) در درگیری با منا فقین  بر اثر ترکش خمپاره زخمی شد و پس از شیمیای شدن جان ب جان آفرین تسلیم کرد.

 

شهید عبدالرسول امیری

نام پدر:حسین

شماره شناسنامه :-

تاریخ تولد :معرقی چند تن از شهدای شهر آبپخش1337

محل تولد: درواهی

وضعیت تاهل:مجرد

میزان تحصیلات :دوم راهنمایی

یگان اعزام کننده : تیپ 55 هوابرد

نوع مسوولیت در جهبه :هوابرد

تاریخ شهادت : 4/1/1361

محل شهادت : جبهه رقابیه

محل  دفن :گلزار شهدا دوراهی

نام عملیات:فتح المبین

 

زندگی نامه:

رزمنده شهیدعبدالرسول امیری فرزند حسین در آبان ماه سال 1337 در محله درواهی شهر آبپخش شهرستان دشتستان در یک خانواده مذهبی دیده به جهان گشود تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان روستایی ابپخش به اتمام رسانید . لیکن بر اثر فقر و نداشتن وضع مادی مناسب مدرسه را رها کرد و به کارمشغول شد.

وی علاقه  زیادی به نماز و فرامین دینی داشت او در راهپیمایی های قبل از انقلاب  فعالیت زیادی داشت و همیشه در این راهپیمایی ها مشتاقانه شرکت می کرد.

بعداز پیروزی انقلاب  اسلامی دوباره به مدرسه روی آورد و شبانه در مدرسه راهنمایی امام خمینی آب پخش مشغول درس خواندن شد و تا دوم راهنمایی ادامه تحصیل داد تا اینکه  در  18/ 6/ 60 به خدمت مقدس سربازی رفت و بعد از اینکه  دوره اموزشی  خود را در کرمان تمام کرد  در تیپ 55 هوابرد شیراز مشغول خدمت شد. هنوز یک ماه از خدمت وی نگذشته بود که داوطلبانه عازم جهبه حق علیه باطل گردید و راهی کربلای خوزستان شد و در حمله فتح المبین همانند دیگر رزمندگان غیور و پرتوان اسلام بر کفار بعثی همچون یاران حسین علیه پیکار و دلیرانه برای اسلام و امام افتخار آفرید و خون مقدس و پاکش را در جهبه رقابیه در تاریخ 4/1/61 به پای اسلام و جمهوری اسلامی ریخت و شهادت رسید.

 

عبد الکریم باقری

نام پدر: علی

شماره شناسنامه:معرقی چند تن از شهدای شهر آبپخش7

تاریخ تولد : 1343

محل تولد:چم درواهی

وضعیت تاهل:مجرد

میزان تحصیلات :پنجم ابتدایی

یگان اعزام کننده :بسیج سپاه پاسداران

نوع مسولیت در جبهه :رزمنده

تاریخ شهادت :8/5/1362

محل شهادت :پیرانشهر

محل  دفن : چم درواهی

نام عملیات:  والفجر

شغل :آزاد

 

زندگی نامه:

با شروع جنگ تحمیلی رژیم بعثی صهیونیستی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران شهید باقری نیز همچون سایر شهدای گلگون کفن به ندای امام امت این قلب تپنده مستضعفین جهان و این پیر خردمند جماران ،لبیک گفت و درسپاه پاسداران  انقلاب اسلامی برازجان جهت عزیمت برای نبرد با مشرکان ثبت نام کرد دوران آموزشی را در کازرون ی نمود و بلافاصله به کمک نیروهای اسلام به جهبه غرب شتافت مشتاقانه با مزدوران امریکا به نبرد پرداخت و اخرین درسش را به انسان های آزاده که حریت ،ایثار شهادت شجاعت  و شهامت که زیباترین مراحل و بالاترین  مرحله تکامل است تعلیم داد تا اینکه سرانجام در مورخ 8/ 5/ 62 در عملیات ولفجر (2)توسط مزدوران بعثی به فیض شهادت ناِیل آمد و به لقا الله پیوست .

 

قسمتی از وصیت نامه شهید

باسلام و درود به امام عصر (عج) و نایب برحقش خمینی کبیر وصیت نامه خود را شروع می کنم.

( و لاتحسین الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاعند ربهم یرزقون).

ازخداوند متعال موفقیت شما را از درگاهش خواهانم.سلام بر پدرم ازشما میخواهم که مرا ببخشید و میخواهم که از همسایگان واقوام و خویشان برایم حلالیت بطلبید تا مرا ببخشند.خواهشی که دارم این است که زیاد برای من گریه نکنید،زیرا گریه شما دخالت دراین امرالهی است که باعث خشم الهی خواهد شد)و ما امانتی از سوی خداوند متعال بودیم که خود داد و بازپس گرفت.من از ملت شهیدپرور ایران میخواهم همین طور که ما راه شهیدان را ادامه دادیم آنها هم برای نابودی دشمنان و کافران راه ما را دنبال کنند تا به امید پروردگار،پرچم اسلام در سرتاسر جهان به اهتزار درآید ان شالله.و ازشما میخواهم که روی قبر من جوان ناکام ننویسید زیرا من این راه را آگاهانه انتخاب کرده ام.و از شما میخواهم که از امام بخواهید تا برای من از خداوند طلب عفو نماید تاشاید مارا با این همه گناه ببخشد.

 

ما زنده به آنیم که آرام نگیریم        موجیم که آسودگی ماعدم ماست

                خدایا چنان کن سرانجام کار           تو خشنود باشی ما رستگار

 

شهید سید مرتضی بصری

نام پدر:سید ابوالحسن

شماره شناسنامه :1666

تاریخ تولد :معرقی چند تن از شهدای شهر آبپخش1345

محل تولد:درواهی

وضعیت تاهل:مجرد

میزان تحصیلات :سیکل

یگان اعزام کننده :کمیته انقلاب اسلامی

نوع مسوولیت در جبهه :رزمنده

تاریخ شهادت :29/2/1363

محل شهادت :گیلانغرب

محل  دفن :گلزار شهدا در واهی

شغل:کمیته انقلاب اسلامی

 

 

 

زندگی نامه:

شهید سید مرتضی بصری فرزند سید ابوالحسن در سال 1345 در خانواده مذهبی در آب پخش (محله درواهی دیده ب جهان گشود .ایشان تحصیلات ابتدایی و راهنمایی خود را  در زادگاهش ب پایان برد .ایشان به لحاظ علاقه ای که به شرکت در جهاد و مبارزه با ضد انقلاب  ومتجاوزان بعثی داشت به عضویت کمیته انقلاب اسلامی در اومده و سپس به جبهه های غرب شتافت تا با نثار خون خود پاک نهال نوپای انقلاب را آبیاری نماید .وی پس از ماها نبرد  سرانجام در منطقه قصر شیرین به لقاالله پیوست .

مصاحبه با خانواده شهید

انس و علاقه شهید به قران کریم و ذکر خداوند چگونه بود؟

علاقه ایشان به قران و جلسات دعاهای کمیل و توسل قابل ستایش بود و قران را خوب قرائت میکرد اما بدون صوت و لحن به طریق عادی رو خوانی میکرد و ترجمه آنها را از روی قران مطالعه میکرد .جهت لبیک  گفتن به فرمان امام و دفاع از وطن و ناموس و رهبری عامل اصلی و اعزام به جبهه اش بوده است.

شهید در یک جمله بیاد ماندنی فرمود: مادر چشم من است و امام قلب من، بدون چشم نمیتوان زندگی کرد اما بدون قلب هرگز ،ضمنا چون دو مرتبه در فاصله دوسال به جبهه اعزام گردید خود شهید در مرخصی آخر زمزمه هایی از او می شنیدیم و نور خاصی در صورت او میدیم و حتی با دو نفر از کسانی که جز فامیل  بودند و شهید  با آنها قهر بود در مرخصی آخر با آنها آشتی نمود که اینها همه الهامات بود که شهادت  او را حس می نمودیم .

وصیت نامه :

 با درود به رهبر کبیر انقلاب و و بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران بت شکن و با درود به شهدای گلگون کفن که با ایثار خون خود نظام طاغوتی و اسارت شاهنشاهی که برپایه  کفر و شرک و بت پرستی  استوار بود به رهبری پیامبر گونه ی امام بزرگوار توانستند ویران نمایند .

 من برای دفاع از اسلام در مقابل هجوم کفار به کشور اسلامی خود غیبت کبرای امام زمان(عج )و نائب بر حقش ولی فقیه امام خمینی  برای جهاد در راه خدا و اجرای قسط الهی آگاهانه به میدان جنگ با دشمنان خدا و اسلام می روم تا وظیفه شرعی خود را انجام دهم . و اما شما  برادران و خواهران این شما هستید که باید یار و یاور امام باشید و همیشه از خون شهیدانمان که هدفشان استقرار حکومت الله است نگهبانی کنید .

 

مهدی بهادر پور

 

نام پدر:عباسمعرقی چند تن از شهدای شهر آبپخش

شماره شناسنامه :1942

تاریخ تولد :1345

محل تولد:درواهی

وضعیت تاهل:مجرد

میزان تحصیلات :سوم راهنمایی

یگان اعزام کننده :سپاه پاسداران

نوع مسوولیت در جبهه : رزمنده

تاریخ شهادت :8/11/1365

محل شهادت :شلمچه

محل  دفن :گلزار شهدا درواهی

نام عملیات: کربلای 5

 

 

زندگی نامه :

شهید مهدی بهادر پور در نیمه شعبان برابر با اول مرداد سال 1345 در خانواده ای متوسط در شهر آب پخش (محله رواهی چشم به این عالم خاکی گشود وی پس از دوره طفولیت ، تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در موطن خود آب پخش به پایان رسانید.

ازعنفوان جوانی آثار نگرانی و تالم خاطر ازاین دنیای فانی کاملا در چهره او مشهود بود . گویا او به این مطلب مهم پی برده بود که در این شهر غریب است و مکان او لامکان است تا اینکه در نوزدهم شریور ماه سال 1364 جهت انجام خدمت سربازی از طریق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برازجان عازم پادگان آموزشی احمد بن موسی واقع در شیرازشد .

بعد از اتمام دوره آموزشی جهت یاری به برادران رزمنده اش و به منظور اقامه و ادای جهاد فی سبیل ا...وارد ناو تیپ 14 کوثر در ماهشهر گردید و در حمله والفجر 8 که به فتح فاو انجامد ، با سمت خمپاره انداز ، رشادت ها و دلاوری های زاید الوصفی از خود نشان داد.در حمله والفجر8 براساس گزارشات رسیده از دوستان همسنگران و فرماندهانش ، شهامت و ایثار مهدی از یک طرف و حسن اخلاق و صفای قلب او از طرف دیگر باعث شد که با درخواست برادران مسئول در لشکر 19 فجر به عضویت لشکر فوق الذکر در اید

و همراه با آن  لشکر  در عملیات کربلای 5 شرکت نمود که بی باکی او یاد آور عاشقان صادق صحرای کربلای می باشد

وصیت  نامه:

پدر و مادر مهربانم از زحماتی که در این مدت عمر برام کشیدید کمال تشکر را دارم و امید که مرا حلال کنید . کسی یک ریال وجه نقد طلبم ندارد و از کسی هم طلب ندارم ، چیزی هم مال کسی پیشم نیست . اگر شهید شدم خواهش میکنم لباس سیاه بر تن نکنید از تمام اقوام طلب امرزش میکنم به عنوان چند کلمه ای برای یاد بودی.

 

علیکرم رستگار

 

نام پدر:محمد حسینمعرقی چند تن از شهدای شهر آبپخش

شماره شناسنامه :6

تاریخ تولد :1345

محل تولد:درواهی

وضعیت تاهل:مجرد

میزان تحصیلات :فوق دیپلم

یگان اعزام کننده : بسیج

نوع مسوولیت در جبهه :رزمنده

تاریخ شهادت :4/10/1365

محل شهادت :منطقه آبادان

محل  دفن :گلزار شهدا درواهی

شغل: دانشجو

نام عملیات :کربلای4

 

زندگی نامه

شهید علیکرم رستگار در سال 1345 در خانواده مذهبی به دنیا آمد تحصیلات ابتدایی و راهنمایی و متوسطه را در مدرسه شهر آب پخش با موفقیت به پایان رسانید سپس وارد تربیت معلم یاسوج جهت ادامه تحصیل شد به خاطر پاسخ گویی به ندای حسین زمان به جبهه های جنوب اعزام گردید.

و پس از پایان مامورت به خانه بازگشت اما روح او ارام نداشت و مجددا به جبهه اعزام گردید و در عملیات کربلای 4 شجاعانه رزمید تا در منطقه آبادان در تاریخ 4/10/65 به آرزوی دیرین خود که همان شهادت بود رسید.

وصیت نامه :

و لا تحسین الذین فی سبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان . با درود به پیامبر اسلام حضرت محمد (ص)و سلام بر نائب بر حقش امام خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران وسلام بر ارواح پاک شهیدان از صدر اسلام تا کربلای خوزستان .خدایا چگونه تو را سپاس گذارم که چنین نعمتی که من لایق او نبودم را به بنده حقیر خود عنایت فرمودی و مرا از پیروان مهدی (عج) قراردادی و شما ای برادران و خواهران گرامی همانطور که اسلام از اول با خون آبیاری و تا اینجا رسیده است و برای باقی مانده ان باید خون بدهیم میوه های قلب را بدهید که همچون علی اکبر حسین پر پر شوند تا اسلام عزیز زنده بماند

 

محمد جعفر رستگار

نام پدر: غلامحسین

شماره شناسنامه :معرقی چند تن از شهدای شهر آبپخش27

تاریخ تولد :1345

محل تولد:درواهی

وضعیت تاهل:مجرد

میزان تحصیلات :سوم دیبرستان

یگان اعزام کننده :سپاه پاسداران

نوع مسءولیت در جبهه :رزمنده

تاریخ شهادت :11/8/1361

محل شهادت :عین خوش

محل  دفن :گلزار شهدا درواهی

نام عملیات:محرم

زندگی نامه

شهید محمد جعفر رستگار در سال 1345 در خانواده مذهبی در محله درواهی شهر آب پخش دیده به جهان گشود تحصیلات و راهنمایی را در زادگاه خود به پایان برد ولی سال دوره متوسطه را مصادف با جنگ تحمیلی رها کرد و برای دفاع از میهن و انقلاب همراه تعدادی از بسیجیان جان بر کف دیگر پا بر عرصه نبرد با متجاوزان بعثی گذاشت ایشان پس از چهار ماه حضور دلاورانه در جبهه وشرکت در عملیات محرم به فیض شهادت نایل آمد

وصیت نامه:

"و لا تقولوا یقتل فی سبیل الله امواتا بل احیا و لکن لا یشعرون "

وکسانی را که در راه خدا کشته میشوند مرده نگویید ،آنان زنده اند ولی شما درک نمی کنید.

 

اینک که بهترین موقعیت برای مبارزه با کافران ومشرکان پدیدار گشته و اینک که مزدوران  بی وطن به  وطن و انقلاب اسلامیان حمله ور گشته اند فرصت را برای دفاع از دین مبین اسلام و سرزمین دلاور شهید پرورمان ایران از دست نمی دهم . و همچون میدانی که در این راه گام مینهم . راهی که هزاران شهید بدان گام نهادند و با عشق به الله جان باختند ومن نیز ارزو و عزم دارم که دشمن را از مقام ظالمیتش به زیر کشم .

 

ابراهیم زارع

 

نام پدر:علی رضامعرقی چند تن از شهدای شهر آبپخش

شماره شناسنامه :1235

تاریخ تولد :1333

محل تولد:آبپخش

وضعیت تاهل:متاهل

میزان تحصیلات :سوم راهنمایی

یگان اعزام کننده :بسیج

نوع مسءولیت در جهبه :رزمنده

تاریخ شهادت :4/10/1365

محل شهادت :آبادان

محل  دفن :گلزار شهدای درواهی

شغل:کارمند اداره آبیاری

تعداد فرزند :7

 

زندگی نامه :

شهید ابراهیم زارع در سال 1333 در خانواده ای مذهبی چشم به جهان گشود در کودکی قران را نزد عمویش فرا گرفت وتا کلاس ششم در دبستان آب  پخش تحصیل نمود.خدمت مقدس سربازی را در کرمانشاه گذراند سپس در شرکت بهره منابع آب و زهکشی استان مشغول کار شد.

با شروع جنگ تحمیلی احساس تکلیف نموده و راهی جهبه شد در عملیات کربلی 4 بعنوان آرپی چی زن شجاعانه با کافران بعثی جنگید و سرانجام در تاریخ 4/ 10/ 65 در آبادان بر اثر بمباران هواپیماهای دشمن به درجه رفیع رفیع شهادت نائل گردید.

 

 

مصاحبه با همسر شهید:

 

-از اخلاق و رفتار شهید درمنزل بیان فرمایید ؟

شهید مومن و با تقوا بود . کم می شد که عصبی شود و صدایش را بلند کند در خانه نیز ضمن اینکه در خانه نیز کمک بسیار بزرگی برای بنده بود و بیشتر مواقع بچها را برای تفریح به بیرون می برد.

-چگونه و توسط چه کسی از شهادت همسرتان باخبر شدید ؟

از طریق برادرش و یک نفر از اعضا سپاه پاسداران از شهادت ایشان با خبر شدیم

اگر خاطره ای از شهید دارید لطفا بیان کنید؟

قبل از شهادت شهید با هم یک سفر به مشهد داشتیم در این سفر ما را به زیارت مرقد مطهر امام رضا (ع) بردند . عشق و ارادتش به امام غریب بسیار عجیب بود بعد از آن به گردش و تفریح در شهر پرداخته و از انجا به مازندران و رشت رفتم و چون ایشان همسفر خوبی بودند به ما خیلی خوش گذشت

چه آرزو و خواسته هایی در زندگی داشت ؟ بزرگترین آرزوش چه بود ؟

بزرگترین ارزویش شهادت در راه خدا بود .

 

محمد کهن مو

نام پدر:حسینمعرقی چند تن از شهدای شهر آبپخش

شماره شناسنامه :2140

تاریخ تولد :1347

محل تولد:درواهی

وضعیت تاهل:مجرد

میزان تحصیلات :دوم راهنمایی

یگان اعزام کننده :نزاجا (ارتش)

نوع مسوولیت در جهبه :دوشکاچی

تاریخ شهادت :18/3/1367

محل شهادت :منطقه سومار

محل  دفن :گلزار شهدا درواهی

 

 

زندگی نامه :

 

شهید محمد کهن مو در تاریخ 19 /6/47 در شهر آب پخش (محله دوراهی ) در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود.دوران کودکی راپشت سر نهاد و در 6 سالگی تحصیلات خود را در زادگاهش آغاز نمود . سپس وارد مدرسه راهنمایی شد ولی به علت پاره ای مشکلات اقتصادی در کلاس دوم راهنمایی ترک تحصیل نمود و مشغول کارگردید . وی به ورزش خصوصا فوتبال علاقه زیادی داشت و در تیم پرسپولیس بازی می کرد . در بین دوستانش به صداقت :شوخ طبعی و خوش اخلاقی مشهور بود .

شهید کهن مو به منظور انجام خدمت مقدس سربازی در تاریخ 19/ 5/ 66 در سن 19 سالگی به پادگان آموزشی  کرمان اعزام گردید . و بعد از 3 ماه آموزشی به جبهه غرب  آموزش به جهبه غرب منطقه سومار اعزام شد وی در نیروی زمینی ارتش لشکر 88 زاهدان ،تیپ 2 خاش گردان 765 ، گروهان یک ،دسته 3 شروع به انجام وظیفه نمود تا اینکه در راستای هدف مقدس و الهی در مورخه 18/ 3//67 در جهبه سومار به درجه رفیع شهادت نائل آمد .

 

نحوه شهادت :

در جهبه به عنوان دوشکاچی انجام وظیفه می کرد در صبح روز 18/ 3/ 67 ساعت 9 صبح که روی تپه 402 در منطقه سومار در سنگر دوشکاچی مشغول انجام وظیفه بود بر اثر اصابت ترکش های خمپاره 81 به زیر گلو و سینه به درجه رفیع شهادت نائل آمد

 

اسماعیل دشتی

نام پدر:داراب

شماره شناسنامه :معرقی چند تن از شهدای شهر آبپخش1982

تاریخ تولد :1343

محل تولد:درواهی

وضعیت تاهل:متاهل

میزان تحصیلات :ششم ابتدایی

یگان اعزام کننده: لشکر 92زرهی ارتش:

نوع مسوولیت در جبهه :رزمنده

تاریخ شهادت :29/ 3/ 1364

محل شهادت :شرهانی

محل  دفن :گلزار شهدا درواهی

شغل:کارگر

 

زندگی نامه :

شهید اسماعیل دشتی در سال 1342 در خانواده ای مذهبی به دنیا امد و پدرش به کشاورزی مشغول بود دوران کودکی را در آبپخش سپری نمود به سن تحصیل که رسید در دبستان آبپخش ثبت نام کرد اما به دلیل فقر وتنگدستی نتوانست به تحصیل بپردازد ایشان از همان دوران نوجوانی کار میکرد تا کمک خرج خانواده اش باشد قبل از اعزام به خدمت مقدس سربازی ازدواج نمود شهید دشتی با اعزام به جبهه و پس از ماها جهاد و تلاش در تاریخ  29/ 3/ 64 به درجه رفیع شهادت نایل آمد .

 

 

 

 

 

 

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده