قاسم صادقی،همرزم شهید محمد رضا دستواره:
قاسم صادقی مي گويد: شهید دستواره همیشه می گفت در زندگی تحت تاثیر شخصیت حاج احمد متوسلیان قرار گرفته است و او را الگوی رفتاری خودش می داند. آنها سال 58 در کردستان با هم آشنا شدند. در آن زمان، حاج احمد فرمانده سپاه مریوان و شهید دستواره یکی از نیروهایش بود. در آنجا محمد رضا، شیفته کمالات اخلاقی و دینی این فرمانده شد.

شیفته کمالات اخلاقی حاج احمد متوسلیان بود

نوید شاهد: سردار قاسم صادقي درباره مسئوليت های شهيد دستواره در لشگر27محمد رسول الله می گوید: واحد نیروی انسانی، یکی از واحدهای موثر لشگر بود که شهید دستواره سال 60 این مسئولیت در لشگر27 را پذيرفت. بعد از مدتی، به دلیل فعالیت های موثرش، فرمانده تیپ 3 لشگر27شد.

سال62، در عملیات خیبر، ابراهیم همت (فرمانده لشگر27) شهيد شد و شهید عباس کریمی فرمانده لشگر و شهید دستواره جانشینش شد. بعد از شهادت کریمی، به محمد رضا پیشنهاد فرماندهی دادند که نپذیرفت و سردار "محمد کوثری" فرمانده و شهید دستواره جانشینش شد.

صادقی با بازگو كردن خاطره اي، به بیان يكي از خصوصیات شهيد دستواره‌ می پردازد: سال 62 عملیات والفجر4 در مریوان انجام شد. با چند اتوبوس رزمنده ها را به خط مقدم جبهه غرب، مریوان می بردند. راننده اتوبوسی که جلوتر از همه حرکت می کرد، از خمپاره های دشمن ترسید و توقف کرد و گفت جلوتر نمی رود. محمد رضا خودش پشت فرمان نشست و رانندگی کرد، تا اتوبوس های دیگر هم پشت سرشان حرکت کنند. او با اینکه قائم مقام لشگر27بود، اما این کارها را هم انجام می داد.

همرزم شهید درباره رابطه شهيد دستواره با شهيد عباس كريمي مي گويد: شهید کریمی در عملیات بدر زخمی شده و در سنگر به او سرم وصل کرده بودند. شهید دستواره با دیدن وضعیت او، گفت که خودش به خط مقدم می رود. شهید کریمی از جایش برخاست و گفت حالش خوب است . وی این را گفت و پوتین هایش را پوشید؛ اما شهید دستواره مانع کارش شد و گفت که خودش به خط مقدم می رود. آنها مدتی با هم صحبت کردند و سرانجام حاج عباس به شهید دستواره گفت:« به عنوان فرمانده ات از تو می خواهم که پشت جبهه بمانی و من به خط مقدم بروم.» محمد رضا تا این را شنید، چیزی نگفت و همانجا ماند.

شیفته کمالات اخلاقی حاج احمد متوسلیان بود

صادقی، يكي از شخصيت هاي مورد قبول شهيد دستواره را جاویدالاثر "حاج احمد متوسليان" عنوان مي كند:

شهید دستواره همیشه می گفت در زندگی تحت تاثیر شخصیت حاج احمد متوسلیان قرار گرفته است و او را الگوی رفتاری خودش می داند. آنها سال 58 در کردستان با هم آشنا شدند. در آن زمان، حاج احمد فرمانده سپاه مریوان و شهید دستواره یکی از نیروهایش بود. در آنجا محمد رضا، شیفته کمالات اخلاقی و دینی این فرمانده شد.

وی مي افزايد: مدیریت، استقامت و جدیت شهید دستواره در طول جنگ ستودنی بود. او به قناعت و صرفه جویی توجه خاصی می کرد. سال 63 بخشنامه ای از ستاد مشترک به سپاه ابلاغ شد که طبق آن، رزمنده های سپاه حق ماموریت بگیرند. شهید کریمی به همراه شهید دستواره و چند نفر دیگر، جلسه ای گذاشتند و سرانجام در جواب این بخشنامه گفتند که ما نیروی نظامی مکتبی هستیم و برای خدا می جنگیم.

قاسم صادقی به جدیت شهید دستواره در جنگ اشاره می کند: در یکی از عملیات ها، فرمانده گردانی زودتر از موعد مقرر، گردانش را به خط مقدم برد و نزدیک بود عملیات لو برود. شهید دستواره با آن فرمانده برخورد شدیدی کرد. اعتقاد داشت که او با این اشتباه می توانست چندین نفر را به کشتن بدهد.

به اعتقاد وی، شهيد دستواره از زمان شهادتش باخبر بود. با بیان خاطره اي در اين باره توضيح مي دهد: شهید دستواره در خواب دیده بود که در کنار شهید بهشتی، رجایی و باهنر نشسته است. به اعتقاد محمد رضا، تعبیرش این است که او هم سرانجام به جمع شهدای انقلاب و دفاع مقدس می پیوندد.


شیفته کمالات اخلاقی حاج احمد متوسلیان بود

همرزم شهيد با بغضی آشکار و چشمانی اشکبار، شهادت محمد رضا را به یاد می آورد: سال 65 در عملیات کربلای 1در مهران شهید شد. قرار بود که با همکاری جهاد سازندگی، در این منطقه خاکریز بزنیم. این عملیات در یک دشت باز، انجام می شد. شهید دستواره راننده های لودر را برای احداث خاکریزها راهنمایی می کرد.او موقع عملیات، در حال چینش نیرو در خط مقدم بود که خمپاره ای در نزدیکی اش اصابت کرد و شهید شد.

قاسم صادقی در پایان اظهار می دارد: محمد رضا دو سال قائم مقام لشگر27محمد رسول الله بود و در این مدت، نقش های موثری ایفا کرد. امثال شهیدانی همچون شهید دستواره بودند که در طول جنگ، باعث پیروزی مان شدند.

به دلیل سادگی و خلوص نیت این شهیدان بود که امام خمینی(ره) فرمودند: « خدا مرا در آن دنیا با بسیجیانم محشور گرداند.»

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده